نیمه پنهان خصوصی‌سازی

یعنی ایده اصلی این بوده که بنگاه‌ها را از دست دولت بگیریم، اما مهم نبوده حال که بنگاه‌ها از اختیار دولت خارج می‌شود، با چه سرنوشتی روبه‌رو خواهد شد. شاید بتوان این موضوع را با یک مثال تشریح کرد. وقتی نهال می‌خواهد به یک درخت بزرگ تبدیل شود، از گلدان خارج می‌شود و در یک زمین کاشته می‌شود. در این مرحله بسیار مهم است که شرایط به‌گونه‌ای فراهم شود که یک نهال در زمین جدید ریشه بدواند و گام‌به‌گام به یک درخت بارور تبدیل شود. فرآیند خصوصی‌سازی در کشور، مانند خارج کردن نهال از گلدان بود، اما ایده‌ای درباره کاشت این نهال وجود نداشت. به سبب نبود این ایده، به مرور این نهال‌ها در زمین‌های بایر کاشته شده و یک‌به‌یک خشک می‌شوند. تجربه کشورهای پیش‌رو نشان می‌دهد خصوصی‌سازی تنها زمانی موفق می‌شود که شرایط مطلوب (زمین حاصلخیز) برای آن نیز مهیا شود. مطابق بررسی‌ها کشورهایی که در آن نهادهای لازم مانند حقوق مالکیت، حاکمیت قانون، نظام قضایی کارآمد، محدودیت بودجه و قوانین شفاف در زمینه ورشکستگی برقرار بوده، تجربه خصوصی‌سازی موفق‌تری داشته‌اند. در صورت فقدان این پیش‌شرط‌ها، خصوصی‌سازی ناقص صورت می‌گیرد که محصول آن ایجاد بنگاه‌های ناکارآ و زیان‌ده بوده که اثر مخربی در اقتصاد خواهد گذاشت. حتی اگر قواعد بازار در یک کشور اجرایی شود، تفاوتی در میان مالکیت بنگاه‌ها ایجاد نمی‌شود، اما زمانی که قواعد بازار مرتبا نقض می‌شود، مالکیت دولتی به منظور بهبود کارآیی تخصیصی، توجیه می‌یابد. اهمیت ساختار بازار به‌گونه‌ای است که بسیاری از اقتصاددانان بر این باورند که تغییر در مالکیت به تنهایی نقشی در کارآیی بنگاه ندارد و این شرایط حاکم بر بازار و قواعد تنظیم‌کننده آن است که فارغ از نوع مالکیت، چگونگی عملکرد بنگاه را تعیین می‌کند.

در این بین باید توجه داشت که خصوصی‌سازی متفاوت از آزادسازی به مفهوم تقویت نیروهای بازار است. اگرچه این دو مفهوم غالبا با یکدیگر همراه است، اما مالکیت دولت معادل با انحصار دولتی نبوده و مالکیت بخش‌خصوصی نیز معادل بازار رقابتی نیست. باید توجه کرد که آزادسازی اقتصادی و تقویت رقابت اقتصادی مجموعه‌ای از سیاست‌ها است که مستقل از خصوصی‌سازی دارای ارزش هستند و نباید تنها در چارچوب خصوصی‌سازی مورد ارزیابی قرار گیرند، اما باید توجه کرد که بدون وجود قواعد لازم برای رقابت بنگاه‌ها، انجام فرآیند خصوصی‌سازی به شکل ناقص طی خواهد شد. تجربه سه دهه گذشته بیانگر این است که خصوصی‌سازی عمدتا در اکثر موارد با شکست روبه‌رو شده و در نهایت این فرآیند ناقص، اکثر بنگاه‌های اقتصادی را از «چاله» دولت خارج کرده و به «چاه» بی تدبیری هدایت

کرده است.