سوال مشخص این است که چرا این نگاه به خصوصی‌سازی در کشور وجود دارد؟ ریشه‌یابی خصوصی‌سازی در ایران نشان می‌دهد که این طرح بیشتر از اینکه بر مبنای نمونه‌های موفق نظیر اصلاحات در انگلستان، آلمان و اروپای غربی باشد، کپی‌برداری از برنامه‌های پنج‌ساله گاسپلن شوروی بود که به ناچار خصوصی‌سازی را تجویز کرده است. به گفته یکی از مقامات اقتصادی شوروی، زمانی که در شوروی درس اقتصاد مطرح می‌شد، در کتاب‌ها خبری از مفهوم قیمت نبود و عموما بحث سازوکار قیمت ممنوع بود. در شوروی مالکیت خصوصی و بازار، عامل نابرابری و بهره‌کشی عنوان می‌شد و دولت خود را مسوول برآورده کردن تقاضای مردم می‌دانست، به‌نحوی‌که تمام اقتصاد را برنامه‌ریزی می‌کرد که میزان قیمت‌ها، حقوق، دستمزد و حجم تولید مشخص باشد. عاقبت خصوصی‌سازی در چنین نظام اقتصادی چه خواهد بود؟‌ بررسی‌ها نشان می‌دهد در جریان خصوصی‌سازی فله‌ای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۱ و موج بیکاری که در پی آن آمد بیش از یک میلیون کارگر در شوروی جان خود را از دست دادند. تجربه کمونیسم شکست خورد، اقتصاد برنامه‌ریزی شده متمرکز کار نمی‌کرد و ادامه آن ممکن نبود. صدای گوشخراش فروریختن شوروی آن‌قدر بلند بود که متولیان بسیاری کشورها را از خواب بیدار کرد، اما نه همه کشورها را.