سهم آلن گروچی در اقتصاد نهادگرایی در جنبه‌های مختلفی چشمگیر بوده است. آلن دید بسیار واضحی را از آنچه اقتصاد نهادگرایی بود و باید باشد داشت. او هرگز از این طرز نگاه منحرف نشد و هرگز در مسیر دفاع و بهبود آن نیز متوقف نشد. حتی روایت او از تاریخچه نهادگرایی را نمی‌توان نوشته‌هایی دانست که با سبک و سیاق تاریخی به نگارش درآمده باشند. خود آلن نیز تلاش می‌کرد تا چنین اتفاقی رخ ندهد. آثار او را باید به‌عنوان کتاب‌هایی مدنظر قرار داد که برای ترقی و شرح این نوع خاص از دیدگاه به نهادگرایی و جهت حرکت آن خلق شده‌اند. این نسخه از نهادگرایی حول محور سه ایده اصلی بنا شده‌ است؛ روش شناختی، نظری و جهت‌گیری سیاسی. این ایده‌ها عبارتند از: نهادگرایی یک مکتب اقتصادی کل‌نگر است، دوم اینکه ساختار در حال تغییر اقتصاد مدرن باید بر کار نظری در نهادگرایی متمرکز باشد و سوم اینکه تنها راه حل برای مشکلات اقتصادی جوامع در برخی از اشکال برنامه‌ریزی اقتصادی مرکزی (ملی) نهفته است.  کل‌نگری آلن به طرزی مبسوط در کتاب اندیشه‌ اقتصاد مدرن (۱۹۴۷) تشریح شده است. کل‌نگری از دید آلن به معنای به‌کارگیری یک دیدگاه تکاملی و فرهنگی است که سیستم اقتصادی را یک روند در حال تکامل می‌بیند و از این رو هر جزء از آن را تنها زمانی می‌توان درک کرد که در ساختار و دینامیک کلی یک اقتصاد بررسی شود. یک سیستم عظیم رفتار افراد را با اعمال دسته‌ای از استانداردها یا قواعد عملکرد مقید می‌کند. این کل‌نگری منجر می‌شود تا نهادگرایی به یک «علم فرهنگی» بدل شود که از روش‌های ناکارآمد کمتری برای مطالعه فرهنگ‌ها و تکامل آنها استفاده می‌کند. تاکید آلن بر کل‌نگری و مخالفت با فرم‌گرایی از آن زمان به‌عنوان یکی از پایه‌های تمامی مباحثه‌های روش‌شناختی درون نهادگرایی شناخته می‌شود. برای نمونه، مقاله مشهور ویلبر و هریسون پیرامون نهادگرایی که در سال ۱۹۷۸ پدید آمد به‌طور مستقیم بر پایه کارهای نوآورانه گروچی بنا شد. در زمینه ساختار اقتصاد مدرن، آلن آگاهی بالای خود را از سرعت تحول اقتصاد نشان داد. او در کارهای متقدم‌تر، ایده «سیستم قیمت‌گذاری هیبریدی» را ترویج داد. این سیستم قیمت‌گذاری در بخش انحصاری و رقابتی را در دل خود جای داده است. بخش‌های انحصاری این سیستم به‌واسطه حاشیه سودآوری کلان، بی‌تحرکی منابع و عدم انعطاف قیمت‌های مربوطه تعریف می‌شود. آلن اگرچه یک نهادگرا بود اما ساز و کار اقتصاد را مدام در حالت تغییر و تکامل می‌دید و از این جهت نهادگرایان باید به تحولات اقتصاد مدرن آگاه و مدام در حال تطبیق دانش خود باشند.  علاوه بر این، برنامه‌ریزی اقتصادی همواره در قلب دیدگاه نهادگرایی آلن بود. برنامه‌ریزی اقتصادی امروز تقریبا به‌عنوان یک کلمه زشت در اقتصاد به‌کار می‌رود اما آن نوع از برنامه‌ریزی که مدنظر آلن بود با آنچه در شوروی کمونیستی به اجرا درآمده بود تفاوت داشت. ایده آلن به اقتصاد اروپای غربی و به‌طور ویژه کشورهای اسکاندیناوی شباهت بیشتری داشت. تا پیش از آثار آلن در مورد برنامه‌ریزی زیاد به گوش می‌رسید که نهادگرایان فاقد تمرکز بر یک سیاست مشخص هستند. با این حال برای اغلب نهادگرایان امروز دیگر نمی‌توان این گزاره را درست تلقی کرد. آلن خود را به صلیب کشید تا نهادگرایی را با دفاع از برنامه‌ریزی اقتصادی عجین کند و نتیجه تلاش‌های او امروز در بسیاری از زمینه‌ها موفق ظاهر شده است. با این حال گاهی حس نومیدی بر آلن غلبه می‌کرد چرا که گمان می‌برد کسی به صحبت‌های او گوش نمی‌دهد. او در یکی از نامه‌های آخری که برای من ارسال کرد از نگارش کتابی نام برد اما در پایان نیز گفت که اصلا اطمینان ندارد این تلاش فایده‌ای داشته باشد. امروز، بسیاری آلن گروچی را مسوول پیشرفت نهضت نهادگرایی و تحلیل آن می‌دانند. او در واقع زمانی که چشم از جهان بست، بیش از هر اندیشمند نهادگرای دیگری تلاش ورزیده بود تا یک تعریف جامع و مشخص را برای نهادگرایی تبیین کند.

مالکوم رادرفورد، اقتصاددان نهادگرای کانادایی و استاد دانشگاه ویکتوریا