در چنین شرایطی و با توجه به اینکه اکثر بازارهای رقیب رخوت نسبی را تجربه می‌کنند، مرغِ تخم طلای بورس با اثبات واکسینه بودن در برابر ویروس کرونا و تکانه‌های بازارهای مالی و انواع ریسک‌های سیستماتیک، در حال جذب بخش بزرگ‌تری از سرمایه اشخاص است.در شرایطی که در روزهای اخیر حجم پول‌های ورودی به بیش از هزار میلیارد تومان در روز بالغ شده، گلوله برفی بورس با سرعت قابل توجه در حال بزرگ شدن است به‌طوری‌که در ۱۰۰روز اخیر میزان رشد ارزش بازار سرمایه ۶ برابر نقدینگی تولید شده در کشور بوده است. این عدم موازنه رشد اندازه بازار سرمایه با نقدینگی و تولید ناخالص داخلی آن هم با ضریب ۶برابری حکایت از عدم تداوم آن در بلندمدت دارد.درخصوص اینکه پیک نهایی این قله تا کجا می‌تواند ادامه یابد پیش‌بینی دشوار است اما می‌توان گفت زمانی‌که دیگر جریانات نقدینگی ورودی در برابر میزان جریاناتی که به دنبال خروج از این بازار هستند تاب رویارویی نداشته باشند با هویدا شدن چند روز عدم تکرار بازده‌های گذشته، جریان ورودی به شدت کاهش و فعالان درگیر، جملگی برای خروج به سمت درب EXIT فرار کنند. از آنجا که شناوری بازار سرمایه تنها حدود ۲۰ درصد است و الباقی عمدتا در دست دولت و نهادهای شبه‌دولتی است، می‌توان گفت بازیگر بزرگ در سمت خروج جریانات نقدی دولت است.

 امکان تامین مالی دولت از بورس در سال ۹۹

بررسی کلیات بودجه نشان می‌دهد در سال آینده مجموعا ۴۰هزار میلیارد تومان خالص (فروش منهای خرید) واگذاری اوراق بدهی، ۵/ ۱۱هزار میلیارد تومان واگذاری شرکت‌های دولتی و ۵/ ۴۹هزار میلیارد تومان از طریق واگذاری اموال منقول و غیرمنقول باید انجام شود. در واقع کسری بودجه حدود ۱۰۰هزار میلیارد تومانی دولت در سال آینده عمدتا از سوی بازار سرمایه باید تامین شود که پیش‌بینی می‌شود با توجه به نرخ‌های فعلی (پایین) اوراق بدهی، امکان تامین مالی خالص ۴۰هزار میلیارد تومانی اوراق بدهی، نهایتا با افزایش نسبی نرخ بهره اوراق امکان‌پذیر باشد. اما جهت واگذاری ۶۰هزار میلیارد تومان دارایی‌های دیگر در صورتی‌که عمدتا از گذرگاه بورس انجام شود شاهد عدم توازن میزان ورودی سرمایه‌های جدید با این ۶۰هزار میلیارد تومان هستیم، به طوری‌که مجموع ورودی سرمایه جدید اشخاص حقیقی در بازار سرمایه در سال ۹۸ بالغ بر ۳۰هزار میلیارد تومان بوده است، حال آنکه برای تامین ۶۰هزار میلیارد تومانی فرضی در سال ۹۹ نیازمند رونق قابل‌توجهی برای پرتاب شاخص کل تا اعداد بیش از یک میلیون واحد هستیم که با توجه به ابعاد نقدینگی و اقتصاد ما این اعداد مقارن با یک بازار سرمایه ۵هزار تریلیون تومانی است که قرابتی با بورس اقتصادهای در حال توسعه ندارد.

 چالش دلار و بازار سرمایه در سال ۹۹

در سال ۹۸ بازار سرمایه با عرض اندام قابل توجه در برابر دلار، ضمن پس گرفتن بازده منفی دلاری سال ۹۷، سبب بازگشت اعتماد سهامداران به‌عنوان دارایی مناسب برای پوشش کاهش ارزش ریال شد به نحوی که اغلب فعالان، بازار سرمایه را در شرایط تداوم فعالیت‌های شرکت‌های بورسی چتر مناسبی در برابر توفان‌های کاهش ریال می‌دانند. به این ترتیب پیش‌بینی تغییرات قیمت ارز در سال ۹۹ جهت پیش‌بینی روند بازار سرمایه بسیار حائز اهمیت است. مهم‌ترین عامل تعیین‌کننده قیمت ارز در سال آینده را می‌توان انتخابات آمریکا محسوب کرد که بازگشت  نماینده حزب دموکرات به کاخ سفید، می‌تواند شروع گشایش‌هایی در فروش نفت و فروکش کردن تب دلار را به همراه داشته باشد. به‌نظر می‌رسد در ماه‌های آینده تا انتخابات آمریکا، با توجه به تخصیص بخشی از احتمال باز پس‌گیری قدرت توسط این حزب، شاهد عدم قدرت‌نمایی‌های ارز در داخل باشیم و حالت انتظار سبب شود نوسانات ارز در محدوده ۲۰درصد از قیمت‌های کنونی کنترل شود. به این ترتیب با توجه به رشد دلاری قابل توجه بازار سرمایه در سال ۹۸ امکان تکرار آن در سال ۹۹ دور از انتظار است. از طرفی مطالعه رشدهای سالانه بیش از ۱۰۰درصد بازار سرمایه در ۲۸ سال اخیر حکایت از عدم امکان تکرار آن در سال بعد دارد. به نحوی که بازده‌های بیش از ۱۰۰درصد سال‌های ۷۴ و ۸۲ و ۹۲ با رشدهای ملایم یا ریزش نسبی در سال بعد همراه بوده است. از قضا به لحاظ اعوجاج نسبت‌های کلیدی (P/ E , P/ S , P/ B) قرابت مناسبی با فضای فعلی بازار سرمایه دارد. به این ترتیب به‌نظر می‌رسد در صورت تداوم رشد بازار سرمایه نهایتا تا اوایل بهار سال آینده و تجربه یک سقف قابل توجه که مقارن با عرضه‌های شرکت‌های دولتی در بورس است شاهد پایان رونق قابل توجه دو ساله خواهیم بود که با توجه به بازدهی بسیار بزرگ‌تر نسبت به تجربه‌های تاریخی، پس از تجربه سقف قیمت، شاهد اصلاح نسبتا عمیق‌تری نیز خواهیم بود.