اگرچه که در سالیان گذشته، تلاش‌های خوبی برای کارآفرینی و راه‌اندازی بنگاه‌های جدید از سوی دولت و بخش‌ خصوصی صورت گرفته، اما به نظر می‌رسد این تلاش‌ها تکافوی تقاضای روزافزون جامعه را نمی‌کند.

برهه کنونی، به دلیل فرارسیدن بیشینه مقدار تاریخی تقاضای نسل جوان به اشتغال، ازدواج و مسکن، از بحرانی‌ترین زمان‌ها در تاریخ مدیریت کشور است.با  بررسی هرم جمعیتی کشور درمی‌یابیم با گذر سن متولدان دهه ۶۰ تا ۷۰ (که دارای بیشترین فراوانی جمعیتی هستند) از نیازهایی مانند آموزش و پرورش و تحصیلات عالیه، وقت آن رسیده تا برای نیاز امروز این حجم از جمعیت جوان کشور که همان «اشتغال پایدار» و به‌تبع آن «تشکیل خانواده پایدار» است، چاره‌جویی شود.

بی‌شک یکی از مهم‌ترین رهیافت‌ها برای کارآفرینی و ایجاد اشتغال پایدار بر اساس آنچه که دنیا، آن را تجربه کرده حمایت از مشاغل خرد و کوچک (SME‌ها) است. بر اساس تحقیقات «سازمان دیده‌بان جهانی کارآفرینی» در کشورهای توسعه یافته اروپایی بیش از ۷۵درصد نیروی کار در بخش مشاغل خرد و کوچک شاغلند.

جوانان و کارآفرینان بسیاری نیز در کشور ما وجود دارند که از تجربه یا تخصص لازم برای راه‌اندازی مشاغل خرد و کوچک برخوردارند، اما سرمایه اولیه را برای شروع فعالیت ندارند. تجربه نشان داده در صورت هدایت صحیح منابع و تامین مالی لازم برای طرح‌های این افراد، می‌توان زمینه تبدیل «تجربه» و «تخصص» را به «ثروت» و «اشتغال» فراهم کرد.در همین راستا در سال‌های اخیر اقدامات مناسبی برای تامین مالی خرد از سوی دولت شکل گرفته که نمونه بارز آن اعطای تسهیلات قرض‌الحسنه از سوی «صندوق کارآفرینی امید» بوده، اما بسیار روشن است دولت‌ با منابع محدود به تنهایی قادر به تامین منافع عمومی جامعه و تحقق اهداف توسعه‌ای و اقتصادی نیست و به همین دلیل استفاده از ظرفیت‌ مشارکت‌های مردمی، حلقه تکمیل‌کننده چرخه توسعه، در کنار دولت است.

خوشبختانه در جامعه ما از دیرباز به واسطه حاکمیت ارزش‌های دینی و اجتماعی، حمایت از اقشار مختلف به‌عنوان یک امر پسندیده، مورد استقبال بوده و این نوع نگاه، به‌عنوان یکی از عناصر گسترش‌دهنده عدالت اجتماعی همواره از جانب نخبگان فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه مورد تاکید قرار گرفته است.

خیرین بسیاری در داخل و حتی خارج از کشور وجود دارند که در حوزه‌های مختلف فرهنگی، معیشتی، سلامت، ورزشی و مذهبی فعالیت‌های خیرخواهانه و بلاعوض انجام می‌دهند. در سال‌های گذشته به تناسب ترکیب جمعیت کشور و نیاز به فضاهای آموزشی و بهداشتی، بخش عمده‌ای از ظرفیت مشارکت‌های مردمی و خیرین به مدرسه‌سازی و ساخت فضاهای بهداشتی و درمانی اختصاص یافت و بخش قابل توجه دیگری از این ظرفیت، متاثر از باورهای مذهبی جامعه، صرف امور مذهبی مانند ساخت مساجد و حسینیه‌ها یا نذورات شده است.

اما به نظر می‌رسد در شرایط کنونی اولویت اصلی برای استفاده از این ظرفیت مهم، موضوع «اشتغال» است که مغفول واقع شده و تمامی نگاه‌ها در این بخش معطوف به دولت است. البته این سخن، نافی اهمیت موضوع آموزش و بهداشت نیست، بلکه هدف از طرح آن، جلب توجه به موضوع تولید و اشتغال است که در صورت عدم رسیدگی کافی به آن، آسیب‌های اجتماعی و بحران‌های سیاسی، اقتصادی و حتی اعتقادی را به دنبال دارد. در شرایطی که بیش از ۳۷ درصد فضاهای آموزشی کشور از سوی بیش از ۸۰ هزار نفر خیر، ساخته شده و در حال حاضر ۷۰ هزار نفر خیر سلامت در کشور وجود دارد، باید دید سهم «اشتغال» از این موضوع چقدر است؟

با جستاری در پیشینه بهره‌گیری از مشارکت‌های مردمی در موضوع اشتغال و کارآفرینی در کشور، به تشکیل سمن‌هایی با توان محدود یا تلاش‌های نافرجامی برای تشکیل صندوق‌هایی برای جذب سرمایه‌های مردمی ازسوی برخی دستگاه‌های دولتی مواجه می‌شویم که این اقدامات هیچ‌گاه نمی‌تواند در حوزه اجرا، پاسخگوی نیازهای فعلی کشور باشند و اساسا شکل‌گیری چنین نهادهایی مستلزم صرف هزینه و ایجاد تشکیلات جدید است؛ اما نگارنده اعتقاد دارد، رویکرد اصلی در این بخش، باید به جلب مشارکت‌های غیردولتی برای تامین مالی طرح‌های خرد و کوچک با محوریت «صندوق کارآفرینی امید» به‌عنوان اصلی‌ترین دستگاه تخصصی حمایتی از این دسته از مشاغل معطوف شود که در این راستا مهم‌ترین راهکار، تشکیل «مجمع خیرین کارآفرین» با ساختاری هیات امنایی در تمامی شهرستان‌های کشور و با هدف جذب سپرده‌های بلاعوض یا قرض‌الحسنه مردم و خیرین به منظور اعطای تسهیلات قرض‌الحسنه اشتغال به متقاضیان با صلاحیت است.

در واقع، تاسیس «مجمع خیرین کارآفرین» با این رویکرد نه هزینه‌بر بوده و نه نیازمند بودجه، ایجاد تشکیلات جدید و موازی و نیروی انسانی است و از نمونه‌های موفق این نوع انجمن‌ها، می‌توان به «مجمع خیرین مدرسه‌ساز» اشاره کرد که با محوریت ادارات آموزش و پرورش در بسیاری از نقاط کشور تشکیل شده است.بی‌شک، شکل‌گیری چنین ساختاری، کمک می‌کند تا با ایجاد اشتغال‌های کم‌هزینه و چرخش منابع، ضمن آنکه تا اندازه‌ای مشکلات جامعه کم شود، زمینه حمایت از کارآفرینان و نوآورانی که قادر به تامین منابع مالی برای عملیاتی‌سازی ایده‌های خود نیستند، فراهم‌ آید.

به‌عنوان کلام آخر باید گفت؛ به نظر می‌رسد با توجه به محدودیت منابع و مشکلات موجود، بهره‌گیری از توان خیرین و مشارکت مردم برای موضوع «اشتغال»، امری اجتناب‌ناپذیر بوده و «مجمع خیرین کارآفرین» با چارچوب ذکر شده می‌تواند راهکاری مناسب برای اجرایی کردن این مهم به شمار‌ آید. حال سوال مهم این است که آیا باور و اراده‌ای از جانب مسوولان برای تحقق آن وجود دارد؟