گره مناسبات گازی ایران و پاکستان  باز می‌شود؟

طرح خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان، خط لوله‌ای است که گاز میادین پارس جنوبی را به پاکستان و پس از آن به هند می‌رساند. توافق درباره این خط لوله ابتدا درسال ۲۰۰۸ میان ایران، پاکستان و هند امضا شد. هند پس از امضای این توافق، در اثر سیاست تهدید و تطمیع آمریکا از مشارکت در این طرح به‌طور غیر اعلانی کنار رفت، اما ایران و پاکستان در مارس ۲۰۱۳ در نقطه صفر مرزی کلنگ احداث این خط لوله را به زمین زدند و قرار شد تا دسامبر ۲۰۱۴ بخش پاکستانی این خط لوله تکمیل و صادرات گاز ایران آغاز شود. با وجود تکمیل لوله‌گذاری ۹۰۰ کیلومتری ایران تا مرز پاکستان، این کشور هنوز اقدامی برای تکمیل این پروژه در داخل خاک خود انجام نداده است. حتی ایران برای ترغیب پاکستان در اجرای این پروژه پیشنهاد کرد در ساخت این خط لوله در خاک پاکستان کمک کند و یک وام ۵۰۰ میلیون دلاری برای آن اختصاص دهد.

با وجود متغیرهای متعددی مشتمل بر نیاز پاکستان و هند به تامین گاز برای مصارف متنوع خود، صرفه اقتصادی آنان در مشارکت در این پروژه در چارچوب زنجیره تامین و جایگاه ایران درقامت یک تامین‌کننده دائمی گاز با در اختیار داشتن رتبه دوم ذخائر جهانی که مولفه‌ای مهم برای مشتریان در این بازار محسوب می‌شود، اما این پروژه تاکنون از سوی شرکای توافق‌نامه‌ای ایران، پیشرفتی نداشته است. سفر چندی پیش حسن روحانی، رئیس‌جمهوری ایران به هند این امیدواری را ایجاد کرده که پس از گفت‌وگوهای وی با «نارندرا مودی» نخست‌وزیر این کشور شرایطی پدیدار شود که گره مناسبات گازی تهران با دهلی نو و همچنین اسلام‌آباد باز شود. در چارچوب این تحرک تازه دستگاه دیپلماسی ایران، پس از سفر روحانی به هند، رئیس دستگاه دیپلماسی هم به پاکستان رفته تا جان تازه‌ای به این پروژه منطقه‌ای انتقال گاز بدمد. با وجود ضرورت‌های پیش‌رو و الزامات در دیپلماسی اقتصادی برای رایزنی‌های مستمر به منظور حصول به نتایج اثربخش در توسعه صادرات و به‌کارگیری تکنیک‌های جذب مشتری، اما نگاهی به رفتارهای سینوسی هند و پاکستان در قبال پروژه انتقال گاز ایران به آن دو کشور که ناشی از فشارهای آمریکا و مساله تحریم‌ها است، نمی‌توان انتظار داشت جلب نظر دهلی نو و اسلام‌آباد برای شروع دوباره مشارکت در این پروژه کارآسانی باشد.

به‌خصوص در قبال پاکستان که در شرایط کنونی با بی‌ثباتی سیاسی مشتمل بر حضور دولت موقت، بی‌اعتمادی گسترده حزب حاکم مسلم لیگ نواز و چالش در روابط با آمریکا مواجه است، امیدها درباره تصمیم جدی اسلام‌آباد برای اجرایی کردن پروژه خط لوله انتقال گاز از ایران به پاکستان و پس از آن به هند رنگ باخته است. پاکستان که از سال ۲۰۰۸ و با ورود به این پروژه تاکنون در اثر فشارهای آمریکا به تعهدات خود عمل نکرده است، بنا به شرایط موجود به‌خصوص هجمه سیاسی و اقتصادی گسترده واشنگتن، بعید است در سیاست اعمالی خود تغییری به نفع این پروژه انجام دهد. ملاحظات پاکستان این است که با همراهی در خط لوله «آی‌پی‌آی» فشارهای آمریکا علیه این کشور روند فزاینده‌ای به خود می‌گیرد و اسلام‌آباد عملا چالش تازه‌ای به چالش خود در روابط با کاخ سفید خواهد افزود. بنابراین اگرچه ممکن است مقامات پاکستانی در گفت‌وگو با وزیر خارجه ایران از نیاز خود به گاز کشورمان سخن بگویند و آن را درچارچوب توسعه همکاری با تهران توصیف کنند، اما بعید است که چنین رویکردی در سیاست اعمالی پاکستان جایگزین شود. به خصوص آنکه درحال حاضر دولت موقت در پاکستان اداره امور را بر عهده دارد و حزب حاکم این کشور در ضعیف‌ترین شرایط خود در نزدیک به پنج سال اخیر قرار دارد.

باید توجه داشت که آمریکا همزمان با فشار بر پاکستان و هند برای خروج دائمی از پروژه «آی‌پی‌آی» به‌صورت پنهان و آشکار با اعمال فشار بر افغانستان، پاکستان و هند برای تسریع در روند اجرای پروژه انتقال گاز از ترکمنستان به آن سه کشور که به خط لوله «تاپی» مشهور است، عملا درصدد است تا هرگونه تلاش برای احیای پروژه «آی‌پی‌آی» را از سوی ایران ناکام بگذارد. با وجود تهدید طرح «تاپی» در خاک افغانستان از سوی گروه‌های تروریستی که می‌تواند انتقال گاز به پاکستان و هند را با اختلال مواجه کند، اما ظاهرا اسلام‌آباد و حتی دهلی نو فعلا قصد ندارند این تهدید را در محاسبات خود ملحوظ کنند. درحال حاضر که برجام هم با کارشکنی آمریکا و مواضع دو‌پهلوی اروپا برای افزودن متمم به آن، در معرض تهدید قرار گرفته است، پاکستان در پروژه انتقال گاز ایران به آن کشور محتاط‌تر از گذشته عمل خواهد کرد و تصمیم احتمالی برای مشارکت جدی دراین پروژه را دست‌کم تا شش ماه آینده با مشخص شدن فرجام برجام از سوی طرف‌های مقابل تهران به تاخیر می‌اندازد.

با توجه به طولانی شدن روند اجرای پروژه «آی‌پی‌آی» که به ۱۰ سال رسیده است، شاید لازم باشد تصمیم‌گیرندگان سیاسی و اقتصادی کشورمان همزمان با ادامه تلاش برای جلب‌نظر نهایی پاکستان و هند برای تداوم حضور در این پروژه، سناریوی کنار گذاشتن این دو مشتری از بازار گاز صادراتی خود و مساعی برای جذب مشتریان جدید را هم مورد توجه قرار دهند. این دیدگاه مطرح است که پس از گذشت ۱۰ سال از امضای توافق‌نامه انتقال گاز ایران به پاکستان و هند و اجرا نشدن تعهدات طرف‌های مقابل، ضرورت دارد تا اصرار بر وارد کردن این دو کشور به فهرست مشتریان گازی ایران کنار گذاشته شود و بیش از پیش «زمان و هزینه» مصروف اقدامی بی‌حاصل نشود. بنابراین، کنار گذاشتن این پروژه پس از بررسی‌های کارشناسی و جسورانه بر مبنای ملاحظات کلان هند و پاکستان در روابط با آمریکا و توجه جدی به منافع ملی کشورمان در بستری غیرمحافظه‌کارانه و عملگرا می‌تواند سناریویی باشد که گره مناسبات گازی ایران با دهلی‌نو و اسلام‌آباد را بگشاید.