بزرگ‌ترین اشتباه دیپلماتیک ترامپ

مطابق برجام آمریکا، فرانسه، انگلستان،‌ چین و آلمان در سال ۲۰۱۵ موافقت کردند که تحریم‌های سختگیرانه علیه ایران را در ازای محدود شدن برنامه هسته‌ای لغو کنند. این توافق نتیجه چندین سال مذاکره پر فراز نشیب و مشکل بود. این توافق برای ایران به معنای دسترسی یافتن به تجارت و سرمایه‌های خارجی و برای قدرت‌های غربی به معنای کنترل برنامه هسته‌ای ایران بود. اکنون ترامپ به شیوه‌ای غیرعقلایی اعتبار این توافق را زیر سوال می‌برد. همین که برجام به‌عنوان دستاورد سیاست خارجی باراک اوباما مطرح است، کافی است که ترامپ را به نقض آن مشتاق کند. درست شبیه اتفاقی که در مورد معاهده زیست‌محیطی پاریس و پیمان تجاری دو سوی اقیانوس آرام افتاد (گرچه اکنون خبر می‌رسد ترامپ علاقه‌مند است بار دیگر به پیمان تجاری دو سوی اقیانوس آرام بپیوندد).

توافق هسته‌ای ایران کامل نیست. این توافق تنها برنامه هسته‌ای را در بر می‌گیرد و برنامه موشکی ایران و تاثیرگذاری این کشور در منطقه را شامل نمی‌شود. عمر این توافق ۱۵ سال است و طبق این توافق تمامی بازدیدها از مراکز هسته‌ای ایران باید با اطلاع قبلی صورت بگیرد. مخالفان مدعی هستند که ایران تقلب می‌کند و در حال ساخت بمب‌هایی است که علیه اسرائیل از آنها استفاده خواهد کرد. از سوی دیگر گفته می‌شود پولی که به خزانه ایران سرازیر شده برای گسترش حضور در منطقه و خصوصا سوریه صرف شده است. ایران به‌طور مشخص وارد یک تنش جدی با اسرائیل در سوریه شده است. روزنامه نیویورک‌تایمز اعتقاد دارد درگیری سوریه و رژیم صهیونیستی در بلندی‌های جولان اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.

شکی نیست که سیاست‌های ایران مورد پسند آمریکا نیست، اما حقیقت آن است که توافق برجام موثر بوده است. در تمام بازدیدهایی که انجام شده،‌ هیچ فعالیت هسته‌ای غیرمجازی مشاهده نشده است. اما ترامپ و کابینه جنگ‌طلبش نمی‌خواهند این موضوع را بپذیرند. جان بولتون مشاور جدید امنیت ملی از برجام نفرت دارد و مایک پمپئو گزینه تصدی وزارت خارجه (در صورت رأی اعتماد سنا) هم نظر مشابهی دارد. این در حالی است که وزرای خارجه پیشین همگی مدافع برجام بودند و جیمز متیس، وزیر دفاع نیز همچنان از این توافق حمایت می‌کند.

در روز ۱۲ مه‌(۲۲ اردیبهشت) هنگامی که ترامپ باید درخصوص اعمال مجدد تحریم‌ها تصمیم‌گیری کند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ مارک دوبویتز از مرکز دفاع از دموکراسی می‌گوید این انتخاب میان تغییر توافق یا لغو آن است و عملا هیچ گزینه دیگری وجود ندارد. این احتمال وجود دارد که ترامپ بخواهد طرف‌های اروپایی شرایط معاهده را برای ایران سخت‌تر کنند، به‌عنوان نمونه از مراکز موشکی ایران بازدید کنند، بندهای موسوم به «غروب» را از برجام حذف کنند یا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در فهرست سازمان‌های تروریستی بگنجانند. یک سال پیش کسی تصور نمی‌کرد اروپایی‌ها چنین اقداماتی را بررسی کنند، اما امروز آنها آماده این کار هستند. حتی اگر سایر طرفین توافق با این تغییرات موافق باشند، باز هم ناگزیرند طرف ایرانی را متقاعد کنند. ایران از این بابت که رفع تحریم‌ها شکوفایی اقتصادی مورد انتظارش را به‌دنبال نداشته گلایه‌مند است و ارزش واحد پولی این کشور نیز در ماه‌های اخیر کاهش یافته است. ترک توافق از سوی طرف ایرانی عواقب ناگواری در پی خواهد داشت. ایران برنامه هسته‌ای خود را از سر خواهد گرفت و آمریکا نیز در پاسخ به تشویق اسرائیل احتمال اقدام نظامی را بررسی خواهد کرد. اما احتمال حمله موفقیت‌آمیز به تاسیسات پنهان و محافظت شده ایران در مقایسه با سال 2015 بیشتر نشده است.

زیان دیپلماتیک چنین اقدامی قابل محاسبه نخواهد بود. پایان یافتن این توافق نشان می‌دهد آمریکا و متحدانش از عمل به تعهدات خود عاجزند. این موضوع بهانه‌ای به دست کره‌شمالی خواهد داد تا هر توافق پیشنهادی از سوی ترامپ را رد کند. افزون بر این، شکاف میان اروپا و آمریکا عمیق‌تر خواهد شد. چنین اقدامی نه انزوای ایران، بلکه انزوای آمریکا را به‌دنبال خواهد داشت. نظامیانی که در ایران با این توافق مخالفت می‌کردند خواهند گفت که شیطان بزرگ یک دروغگوی بزرگ است. دونالد ترامپ به‌عنوان یک رئیس‌جمهور می‌تواند خسارات بسیاری به بار بیاورد و تا کنون نیز چنین کرده است. جانشین او می‌تواند قوانین را به حالت اولیه برگرداند، مقررات پیشین را اجرا کند، می‌تواند درباره مفاد معاهدات گذشته بار دیگر مذاکره کند و مالیات‌ها را افزایش دهد، اما نخواهد توانست جنگ را از صفحه تاریخ پاک کند.