به گزارش گروه اقتصاد بین‌الملل روزنامه «دنیای اقتصاد»، پیام توییتری اخیر دونالد ترامپ با لحن تهدید‌آمیز علیه همتای ایرانی خود مشابه همان رویکردی است که او با کره‌شمالی در پیش گرفت. او ابتدا تحریم‌ها را اعمال و یک پیشنهاد سهل‌انگارانه در رابطه با آغاز جنگ تمام عیار را مطرح می‌کند و سپس منتظر نتایج این سیاست می‌ماند. به‌نظر می‌رسد که این سیاست توانسته تا حدودی آتش خشم رهبران آمریکا و کره‌شمالی را کاهش دهد؛ اما در رابطه با محدود‌سازی برنامه هسته‌ای پیونگ‌یانگ موفق عمل نکرده است.

سیاست ترامپ در قبال کره‌شمالی نتوانسته است در راستای تامین منافع آمریکا کارآمدی لازم را داشته باشد؛ موضوعی که به‌نظر می‌رسد خود او نیز به آن پی برده باشد. ترامپ پس از دیدار با کیم جونگ اون به نوعی اعلام پیروزی کرد؛ اما اکنون کره‌شمالی گامی را در جهت خلع تسلیحات هسته‌ای یا حتی تعهد به انجام آن برنداشته است. در شرایط فعلی کره‌شمالی به‌طور تدریجی اقدام به توقف برخی از رفتار‌های تحریک‌آمیز خود از قبیل انجام آزمایش‌های موشکی بالستیک و بمب‌های هسته‌ای کرده است. این خبر خوبی است؛ اما هزینه‌ای بسیار گزاف برای رسیدن به آن پرداخت شده است. اکنون رژیم اجرای تحریم‌های کره‌شمالی نسبت به پیش از آغاز گفت‌و‌گو‌های ترامپ و کیم تضعیف شده و رهبر کره‌شمالی توانسته است تا کشورش را از حلقه انزوا بین‌المللی خارج کند. از سوی دیگر نیز رزمایش‌های مشترک نظامی میان آمریکا و کره‌جنوبی که در آب‌های شبه‌جزیره کره برگزار می‌شد به حالت تعلیق در آمده است. آمریکا از اهرم‌های فشاری که در اختیار داشت می‌توانست بهتر استفاده کند. تنها نتیجه این مذاکرات آن است که ترامپ از تهدید برای جنگ‌افروزی در شبه‌جزیره کره دست کشیده است.

ترامپ قطعا قادر نخواهد بود تا این سناریو را در قبال ایران نیز اجرا کند؛ زیرا توافق جامعی میان تهران و واشنگتن به امضا نخواهد رسید. نه تنها به‌دلیل خروج ترامپ از توافقی که ایران با دولت پیشین آمریکا امضا کرده بود، بلکه باید توجه داشت که برنامه موشکی بالستیک و نیروهای نظامی وابسته به ایران در منطقه در واقع شالوده سیاست امنیت ملی ایران هستند که ریشه در درس‌هایی دارد که ایران در جنگ با عراق آموخته است. ترامپ نمی‌تواند در این باره به سادگی با ایران به توافق برسد؛ زیرا چنین توافقی با ایران مستلزم دستیابی به رهیافت‌های امنیتی در سطح منطقه است و با توجه به بحران‌های کنونی خاورمیانه نیل به این هدف بسیار غیرمحتمل است. همچنین برخلاف آنچه ترامپ به آن امیدوار است، او نمی‌تواند یک نشست مشترک مانند آنچه در سنگاپور رخ داد با رهبران ایران داشته باشد تا با یک نمایش دراماتیک بدون آنکه به مشکلات و چالش‌های دو طرف پرداخته شود، سطح تنش‌ها نیز کاهش یابد. در این موقعیت حتی اگر ترامپ به ایران وعده یک توافق بسیار مناسب‌تر از برجام را که میان ایران و دولت اوباما به امضا رسید بدهد و این توافق امتیازاتی مانند گشایش گسترده‌تر در حوزه تحریم‌ها را شامل شود نیز مشخص نیست که ایران بتواند با مدیریت اختلافات سیاسی داخلی خود در این مورد آن را بپذیرد.

صحنه سیاسی ایران از کره‌شمالی پیچیده‌تر یا شاید عمومی‌تر است. بخش عمده ایدئولوژی ایران و کره‌شمالی بر پایه دشمنی با ایالات‌متحده استوار بوده است؛ اما این درحالی است که کیم به آسانی قادر است تا بدون آنکه با مخالفت روبه‌رو شود پروپاگاندای رژیم خود را تغییر دهد. در ایران هرگونه تصمیم برای تغییر نوع رابطه ایران و ایالات‌متحده ممکن است با مخالفت و خشم شدید مراکز قدرت در ایران مواجه شود. ترامپ نیز از سویی با اقدامات و اظهارنظر‌های اخیر خود ریسک سیاسی پذیرفتن یک توافق را با آمریکا افزایش داده و ممکن است در این شرایط گروه‌های مخالف اتهام تسلیم ایران به دشمن را مطرح کنند. علاوه بر این سیاست‌های آمریکا در قبال ایران نسبت به کره‌شمالی بی‌رحم‌تر است. ترامپ از زمان برگزاری نشست سنگاپور نسبت به دستاوردهای آن دروغ گفته که البته پیامدهای ناچیزی ایجاد کرده است. این درحالی است که برخی از جمهوری‌خواهان نسبت به صحبت‌های ترامپ در مورد دستاورد‌های این نشست و مذاکره با کره‌شمالی انتقاداتی را مطرح کرده‌اند؛ اما هیچ‌یک از آنها خواستار ایفای نقش نظارتی کنگره در این باره نشده‌اند.

سخت است که باور کنیم حتی ترامپ بتواند چنین آزادی عملی را در رابطه با ایران داشته باشد. همچنین ژاپن و کره‌جنوبی؛ اسرائیل و عربستان سعودی نیستند که در واشنگتن و اساس سیاست آن حضور داشته باشند. اگر ترامپ بخواهد نسبت به دستاورد‌های مذاکره با ایران مبالغه کند، افکار عمومی داخلی و بین‌المللی که اغلب هواداران او را تشکیل می‌دهند، از او انتقاد خواهند کرد. در صورتی که لحن تند ترامپ نتواند مسیری را برای توافق با ایران یا تنش‌زدایی با تهران ایجاد کند، این شیوه به انزوا یا مقابله منجر خواهد شد. اگر اروپا و دیگر اعضای باقیمانده در برجام بتوانند راهی را برای خرید نفت ایران و انجام تراکنش مالی با این کشور با وجود تحریم‌های آمریکا بیابند واشنگتن نفوذ و اهرم فشار بیشتری را از دست می‌دهد؛ اما در صورتی که اعضای باقیمانده نتوانند برجام را نجات دهند، احتمالا ایران فعالیت‌های هسته‌ای خود را از سر خواهد گرفت. در هر حال ترامپ درحال ایجاد مشکل با ایران و تبدیل آن به یک چالش است. دولت او احتمالا استراتژی پخته‌ای نسبت به ایران مانند آنچه در قبال کره‌شمالی شاهد بودیم در دستور کار ندارد.