حسین امیرعبداللهیان در گفت‌وگو با خبرگزاری تسنیم درخصوص کتاب خاطرات جان کری، وزیر امورخارجه سابق آمریکا که به تازگی منتشر شده و روایت‌های آن از چگونگی مذاکرات پنهان بین ایران و آمریکا گفت: «در مقطعی که جان کری در کتابش به آن اشاره کرده، مسوولیت حوزه عربی را در وزارت‌خارجه به‌عهده داشتم. عمانی‌ها به‌ویژه سلطان عمان در رفتارهایش آدم منطقی است و هنوز نسبت به کمکی که ایران در جنگ «ظفار» به عمانی‌ها کرده قدرشناس هستند، در عین حال در دوره جمهوری اسلامی ایران رفتار حکیمانه کشورمان در حوزه سیاست خارجی خیلی تاثیر مثبتی بر عمانی‌ها و حاکمان عمان گذاشته است و آنها هم سعی می‌کنند تا آنجا که می‌توانند واقع‌بینانه و در مقایسه با کشور‌های وابسته، مستقل عمل کنند. این روانشناختی سلطان عمان و تیمی است که با وی کار می‌کنند، در نتیجه آنها در هر مقطعی اگر احساس کنند که می‌توانند کمکی به جمهوری اسلامی ایران یا منطقه کنند، این کار را انجام می‌دهند.» امیرعبداللهیان افزود: «در جمهوری اسلامی ایران هم به‌ویژه در سطح مقام معظم رهبری به این رویکرد سلطان عمان که رویکردی منصفانه، منطقی و نزدیک به واقعیات صحنه رفتار جمهوری اسلامی ایران و عملکرد مثبت و سازنده کشور ما در منطقه است، نگاه شده است. این ارتباط همیشه مشوق «سلطان قابوس» بوده که اگر جایی می‌تواند یک حرکتی انجام دهد، این کار را انجام دهد. عمانی‌ها در مقاطع مختلف اگر موضوعی مطرح شده سعی کرده‌اند بیایند و مطالبشان را خیلی شفاف و صریح بگویند.» او درخصوص فردی به نام «سالم» که جان کری در کتاب خود از او نام برده و اعلام کرده فردی کلیدی میان سلطان عمان و جمهوری اسلامی ایران برای شکل‌گیری مذاکرات بوده نیز گفت: «بله، آقای «سالم» که جان کری در کتاب خود از او نام برده و اعلام کرده فردی کلیدی میان سلطان عمان و جمهوری اسلامی ایران برای شکل‌گیری مذاکرات بوده و رفت و آمد‌هایی را به آمریکا داشته و با مقامات آنها دیدار داشته درست است، در آن مقطع بنده نیز مذاکراتی با این فرد داشتم که این دیدارها در عمان و ایران بود. او از مشاوران ارشد سلطان عمان است، البته این داستان را آقای علی‌اکبر صالحی در کتابش به‌خوبی ذکر کرده است.»

دستیار ویژه رئیس‌مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این سوال که رفت و آمدهای سالم دقیقا چه‌سالی بود، افزود: «اواخر سال ۹۰ بود که «سالم» به ایران آمد. یادم هست در آن مقطع که ابتدا آقای سالم به ایران می‌آمد و می‌خواست پیامی بیاورد که مقدمات مذاکرات ایران با ۶ کشور فراهم شود و در آن مقطع که بحث آمریکا مهم بود، چون قرار بود آنها شرط ایران در غنی‌سازی را بپذیرند و رئیس‌جمهوری آمریکا به سلطان قابوس گفته بود که «این حق ایران را می‌پذیرم» اما صرف این حرف ملاک نبود و مقام معظم رهبری مخصوصا تاکید داشتند که حتما باید تضمین‌های لازم اخذ شود. یادم هست آن وقتی که آقای «سالم» می‌آمد ما هم به‌دلیل حفظ مسائل حفاظتی و به‌دلیل اهمیت موضوع و هم برای اینکه همفکری دقیقی داشته باشیم، آقای دکتر صالحی وزیر وقت امورخارجه و بنده به‌همراه آقای دکتر عباس عراقچی و دکتر خاجی در حیاط ساختمان شماره یک وزارت امورخارجه میزی می‌گذاشتیم و آنجا حرف‌ها را می‌زدیم و مطالب را از سالم می‌گرفتیم.» او ادامه داد: «علی‌اکبر صالحی مقید به این بود که مساله پیش‌آمده در حد وزیر خارجه شخصی نشود و مشورت و هم‌فکری ایجاد شود. پس از اینکه ضمانت‌های اصلی و اولیه اخذ شد و رئیس‌جمهوری وقت آمریکا حق ایران در غنی‌سازی را پذیرفت، گفت‌وگوها شکل گرفت.»

موضع احمدی‌نژاد درباره مذاکره با آمریکا

امیرعبداللهیان در ادامه به موضع رئیس‌جمهوری سابق درباره مذاکره با آمریکا پرداخت و گفت: «آقای دکتر احمدی‌نژاد در آن مقطع از اینکه وزارت امورخارجه و آقای دکتر علی‌اکبر صالحی پیشگام این موضوع باشد، حمایت نمی‌کرد و می‌گفت که این موضوع نیازمند هماهنگی‌های پیچیده در سطح کشور است. تصورش این بود که اگر صالحی وارد این موضوع شود در میان کار با مشکلات زیادی مواجه می‌شود، اما صالحی ضمن اینکه احترام احمدی‌نژاد را حفظ می‌کرد، تلاش داشت پیام‌ها و دیدگاه‌های کارشناسی خود را پیگیری کند، همان‌طور که صالحی در کتاب خاطرات خود عنوان کرده و دکتر محمدجواد ظریف نیز در چند مصاحبه خود گفته، مذاکرات پیش از ریاست‌جمهوری حسن روحانی کلید خورد.» حسین امیرعبداللهیان درباره پذیرش حق غنی‌سازی از سوی اوباما نیز ابراز کرد: «سوابق موضوع در اختیار دستگاه‌های حاکمیتی قرار دارد. در آن مقطع سلطان عمان نامه‌ای نوشت و رسما به دیداری که با اوباما داشت، استناد کرد و تضمین‌کننده واقعی این کلام خود سلطان قابوس بود اما در عین حال در آن مقطع ایمیل‌هایی با آقای «سالم» رد و بدل می‌شد که برخی از این ایمیل‌ها را خودم دریافت می‌کردم. بخشی از این اسناد مربوط به این موضوع است که وجود دارد. بنده نامه‌ای را که دیدم مطالبی است که عمانی‌ها پس از سفر رسمی به آمریکا و دیدارشان با رئیس‌جمهوری وقت آمریکا داشتند، به ما ارائه کردند. اما نامه و مکاتبات دیگری وجود داشته که باید در سطوح دیگر دنبالش کنید.»