این شعار و استراتژی، یک راهبرد آرمان‌گرایانه به معنای نه لیبرال دموکراسی و نه کمونیسم است و اگر این‌طور باشد پس معلوم است تحلیلی آرمانی است. نکته دوم، شرقی که ما الان به آن توجه می‌کنیم با آن شرق ایدئولوژیک تفاوت دارد، کرملین کمونیست را فروریخته و به دموکراسی معمول در دنیا بازگشته و روسای کشور روسیه از جمله خود آقای پوتین در روزهای مقدس همراه اسقف‌ها به کلیسا می‌رود. آن شرق که الان درباره آن حرف می‌زنیم نشات گرفته از سخنی است که مقام معظم رهبری بارها و بارها فرمودند که ما باید نگاه استراتژیک به شرق داشته باشیم و درعین‌حال غرب را هم نفی نکردند. البته این را هم بدانید که اکنون همه دنیا نگاه به شرق دارند.»

ولایتی افزود: «آمریکایی‌ها بارها تصریح کردند که استراتژی آینده‌شان این است که ثقل سیاسی و اقتصادی خودشان را در شرق آسیا و حضور در منطقه ژاپن، چین و کره متمرکز کنند، یعنی آینده اقتصاد دنیا و به تبع آن سیاست دنیا در این منطقه می‌چرخد. اگر روزی چین تصمیم بگیرد اوراق قرضه‌ای که از آمریکایی‌ها خریداری کرده را به هر قیمت بالا یا پایینی بفروشد، اقتصاد آمریکا را به شدت متزلزل می‌کند و بنابراین در چنین شرایطی ما هم باید فکری کنیم. درحالی‌که غربی‌ها با پیشکسوتی آمریکا تحریم پشت تحریم علیه ما اعمال می‌کنند، انسان عاقل که خودش را در بن‌بست قرار نمی‌دهد.» مشاور رهبر معظم انقلاب در امور بین‌الملل ادامه داد: «نگاه به شرق هم مخصوص آنهایی نیست که سابقا کمونیست بودند. اقتصاد چین مخصوص خودش است، البته ما هم باید اقتصاد مخصوص خودمان را داشته باشیم چراکه نمی‌توانیم اقتصاد آمریکا، روسیه یا چین را داشته باشیم و بنابراین اقتصاد مخصوص خودمان را خواهیم داشت. اقتصاد چین هم کمونیستی و کوپنی نیست. کشورشان را اداره کردند و الان چنین ویژگی‌هایی دارند و کمونیسم دیگر وجود ندارد.»

او ابراز کرد: «همچنین منظور ما از نگاه به شرق، هند هم هست. از سوی دیگر امروز بخش اعظم نفت ما را هند و چین خریداری می‌کنند و می‌دانید که هند کمونیست نبوده است و با ما هم رابطه خوبی دارد و اولین کشوری است که ۲۰۰ میلیون دلار در چابهار سرمایه‌گذاری کرده است. ضمن اینکه تلاش زیادی برای کانال شمال - جنوب که از چابهار تا پترزبورگ ادامه دارد، انجام می‌دهد. در این دیدگاه پاکستان هم موردنظرمان است که یکی از مهم‌ترین یا به تعبیری بعد از اندونزی و بنگلادش پرجمعیت‌ترین کشور اسلامی است.» ولایتی با بیان اینکه پس نگاه به شرق نگاه به کشورهایی است که معمولا در شرق هستند اما ممکن است در غرب هم باشند، گفت: «ما نگاه به عراق و سوریه داریم. از نصف‌النهار «گرینویچ» به این‌طرف نگاه استعماری جاافتاده‌ای وجود دارد. اما ببینید ما با سوریه چه رابطه‌ای داریم؟ سوریه شرق است یا غرب؟ عراق شرق است یا غرب؟ فلسطین، لبنان و یمن اینها همه در غرب ما هستند. یعنی نگاه به شرق نگاه به کشورهایی است که تحت سلطه غرب در طمع بازگشت سلطه‌شان به ایران نیستند.»

ولایتی افزود: «ونزوئلا کجاست؟ می‌شود گفت تفکر شرقی دارد، استقلال و عزت ملی که ما دنبال آن هستیم آنها هم دنبال می‌کنند که به آمریکا نزدیک و بزرگ‌ترین منبع نفت دنیا را دارند. ۲۹۰ میلیارد بشکه ذخایر نفت در ونزوئلا وجود دارد ولی باتمام وجود پای آرمان‌هایش ایستاده است و چه در دوره رئیس‌جمهور قبلی و چه در دوره رئیس‌جمهور کنونی با ما روابط بسیار نزدیک دارند. پس این اصطلاح خلط مبحث نشود. الان عده‌ای مثل اصحاب کهف یعنی ۳۰۹ سال عقب هستند و از حوادثی که رخ داده بی‌خبرند! درباره نگاه به شرق می‌گویند: چون اینها کمونیست هستند پس برگردیم به سمت آمریکا یا تعادل را حفظ کنیم!»

رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به این سوال که به‌نظر می‌رسد جمهوری اسلامی ایران در بخش نگاه به شرق و توجه به روسیه و چین کشورهای دیگر از جمله ژاپن را فراموش کرده است،‌ در رویکرد نگاه به شرق، دیگر کشورها چه جایگاهی در سیاست خارجی ما خواهند داشت، گفت: «هر جا که منافع، خواسته و استراتژی ما بهتر و بیشتر تامین شود، طبیعی است که به آنجا اولویت می‌دهیم. هندی‌ها هم با وجود فشاری که روی آنها می‌گذارند خرید نفت را متوقف نمی‌کنند ولی تفاوت بین هند و چین، تفاوت بین هند تا چین است. روسیه و چین هر کدام ویژگی‌هایی دارند. در سازمان ملل متحد اول روسیه است که قطعنامه ضدایرانی در مورد یمن را «وتو» می‌کند و بعد چین تبعیت می‌کند. در صحنه بین‌الملل و در بحث دفاعی روسیه جایگاه بالایی دارد. در مسائل اقتصادی چین ظرفیت بالاتری دارد. اگر روسیه آن قطعنامه را وتو نمی‌کرد ما ذیل فصل هفتم منشور می‌رفتیم و تحریم‌ها و هر نوع حرکتی علیه ما توسط شورای امنیت مشروع جلوه می‌کرد. بنابراین هرکدام ظرفیت‌های خودشان را دارند اما در را به روی هیچ‌کسی نبستیم و به منافع ملی نگاه می‌کنیم.»

ولایتی با بیان اینکه ما توازن بین غرب و شرق را رعایت کردیم، ادامه داد: «سابقه این موضوع هم از دوره وزارت خارجه برقرار بوده است. پس از دوره وزارت امورخارجه نیز در دولت قبل پس از افزایش فشارها و تنش‌ها میان ایران و غرب با نظر نظام بر مبنای حسن روابط گذشته مقرر شد با ارتباطات و تماس‌های دوستانه‌ای میان بنده و وزرای خارجه سابق، در جهت کمک به دولت مستقر، تنش‌ها را کاهش دهیم و بر همین مبنا آقای گنشر با دستور مستقیم خانم مرکل با یک هواپیمای اختصاصی به تهران آمد و در فرودگاه مهرآباد با بنده ملاقات کرد. به همین ترتیب آقایان رونالد دوما و پریماکوف در سفرهایی به تهران از نزدیک در روند ایجاد یک گروه موثر در روابط فی‌مابین، منطقه‌ای و بین‌المللی شرکت کردند که پس از تشکیل این گروه و این اقدامات اگر از جانب برخی افراد اخلال صورت نمی‌پذیرفت، موجب می‌شد که پنج یا شش قطعنامه از سازمان ملل نگیریم.» او ادامه داد: «سفیر فرانسه آمد به من گفت که سارکوزی از شما دعوت می‌کند تا به فرانسه بروید و در کاخ الیزه با هم مذاکره کنید که این ملاقات یک ساعت طول کشید. او سفیرمان را به محل ملاقات راه نداد اما من گفتم سفیرمان باید باشد. اگر برخی اخلال نکرده بودند سارکوزی به تهران می‌آمد که  فصل نوینی از روابط ایران و فرانسه می‌توانست شکل بگیرد.»