او در بخش دیگری از این گفت‌وگو اظهار کرد: از این گذشته، باید به براندازها هم فکر کرد؛ آنها با مشکلات عدیده‌ای دست به گریبان‌اند. اولا، وحدت فرماندهی ندارند. ثانیا، راهبردهای مشخص ندارند و حتی بعضی راهبردهایشان در تعارض با یکدیگراست. ثالثا، بعضی از آنها به دولت‌های منطقه‌ای وابسته شده‌اند و از پول‌های کثیف ارتزاق می‌کنند و بعضی دیگر حتی اصول اولیه دموکراسی را در میان خودشان مراعات نکرده، ولی ادعا می‌کنند که می‌خواهند دموکراسی را در ایران حاکم کنند. او همچنین گفت: اصلاح‌طلبان سال ۹۲ در مخمصه گرفتار شده بودند. از یکسو، رد صلاحیت کاندیدای واقعی‌شان از پیش مشخص بود، از سوی دیگر، آقای هاشمی که رای بالایی داشت و گزینه مناسبی به حساب می‌آمد، رد صلاحیت شد! بنابراین فرصت بسیار کمی برای تصمیم‌گیری وجود داشت. تنها گزینه ما، آقای روحانی بود. با سابقه‌ای که از او سراغ داشتیم، احتمال می‌دادیم با عادی کردن فضا چه در داخل و چه در سطح جهانی اوضاع را از وضعیت بلبشوی مابعد معجزه نجات دهد و نوعی اعتدال را برقرار کند تا در پرتو آن، قدری آلام مردم کم شود و فضایی برای تنفس گشوده شود. آقای عارف هم در مقایسه با آقای روحانی این توان را نداشت که سیاست خارجی ما را رو به راه کند؛ زیرا روحانی از مدت‌ها قبل در زمینه مذاکرات فعال بود و تیم داشت و امید می‌رفت بتواند سر این مشکل را به بالین نهد. حجاریان درادامه گفت: ما حتما نیاز داریم در سه زمینه گفتمان، تشکیلات و راهبرد دست به ابتکارهای جدید بزنیم و به‌ قول شما پوست‌اندازی کنیم. البته معتقدم پس از انتخابات ۸۸ پوست اصلاحات را کنده‌اند پس، ابتدا باید صبر کنیم تا پوست جدید در بیاید و بعد پوست‌اندازی کنیم!