معنای خروج متیس برای ایران

متیس درحالی‌که همواره بر لزوم محدود ساختن ایران تاکید داشته است از مدافعان ماندن آمریکا در توافق هسته‌ای با ایران بود. اکنون خروج متیس از کاخ‌سفید، توازن قدرت در تیم امنیت‌ملی دولت ترامپ را به سود افراد تندرو تمام خواهد کرد؛ افرادی ‌مانند جان بولتون، مشاور امنیت‌ملی آمریکا که به وضوح حامی تغییر رژیم در ایران هستند و این را رهیافتی بر اتمام نزاع تمام ناشدنی میان واشنگتن و جمهوری اسلامی می‌پندارند. به‌نظر می‌رسد فردی که جایگزین وی شود نیز دارای همان خصومت ترامپ در برابر ایران باشد.

به گزارش گروه اقتصاد بین‌الملل روزنامه «دنیای اقتصاد»، اندیشکده شورای آتلانتیک در مطلبی با پرداختن به پیامد‌های استعفای جیمز متیس نوشت: جدایی ناگهانی جیمز متیس، وزیر دفاع ترامپ از دولت پس از تصمیم ترامپ برای خروج سربازان آمریکایی موجب حیرت کسی نشد. تصمیم ترامپ در مورد سوریه آخرین تبر بر ریشه رابطه‌ای میان این دو فرد بود که بنابر دلایل عدیده‌ای نظیر تغییر دیدگاه در اهمیت شرکای واشنگتن و استقرار نیروهای نظامی آمریکا در مرز با مکزیک با هدف سیاسی تیره‌تر از همیشه بود. این ژنرال بازنشسته آمریکایی در مورد ایران نیز دارای اختلافات اساسی با رئیس‌جمهور بود. متیس درحالی‌که بر لزوم محدود ساختن ایران تاکید داشته است از مدافعان ماندن آمریکا در توافق هسته‌ای با ایران بود. اکنون خروج متیس از کاخ‌سفید، توازن قدرت در تیم امنیت‌ملی دولت ترامپ را به سود افراد تندرو تمام خواهد کرد؛ افرادی به‌مانند جان بولتون، مشاور امنیت‌ملی آمریکا که به وضوح حامی تغییر رژیم در ایران هستند و این را رهیافتی بر اتمام نزاع تمام ناشدنی میان واشنگتن و جمهوری اسلامی می‌پندارند.

اگرچه زمانی که سخن از ایران به میان می‌آید، متیس هرگز دارای مواضع نرم و منعطفی نبوده است. بر خلاف این، او از سال‌های ابتدایی دهه ۸۰ میلادی دیدگاهی بسیار منفی را نسبت به ایران داشته است که دلیل آن را حمله ادعایی علیه نیروهای آمریکایی در لبنان می‌داند. در سال ۲۰۱۰ و در قامت رئیس جدید فرماندهی مرکزی نیروهای ارتش آمریکا، او به اوباما گوشزد کرد که ایران باید درصدر اولویت‌های آمریکا در خاورمیانه قرار بگیرد. همین طرز فکر او بود که اوباما را وادار ساخت تا وی را برکنار کند چراکه رئیس‌جمهور پیشین آمریکا مایل نبود تا در زمان مذاکرات هسته‌ای با ایران چنین افرادی را پیرامون خود داشته باشد. در سال ۲۰۱۶ پس از آنکه متیس از خدمت نظامی بازنشسته شد نیز به همین خصومت با ایران ادامه داد. اما از زمانی که به‌عنوان وزیر دفاع ترامپ انتخاب شد مواضع خود را در برابر ایران ملایم‌تر از گذشته کرد چراکه به‌‌نظر می‌رسید ریسک اقدام نظامی آمریکا علیه ایران را دریافته است. 

متیس که از مخالفان خروج آمریکا از برجام نیز بود آن را یک توافق مستحکم توصیف کرد. درحالی‌که به‌طور کامل مشخص نیست چه عاملی موجب تغییر رویکرد متیس در برابر ایران شد، بی‌تجربگی ترامپ و برخی اقدامات و اظهارات غیر‌منطقی او ممکن است متیس را متقاعد کرده باشد که او باید به‌عنوان یک فیلتر نظارتی بر غرایز خطرناک ترامپ در مورد ایران و دیگر موضوعات عمل کند. 

در هر صورت افرادی که در جنگ بوده‌اند کمتر از دیگران مایل به بازگشت شرایط جنگی هستند.

درحالی‌که خبر تصمیم ترامپ برای خروج آمریکا از سوریه در ابتدا برای تهران خوشایند به‌نظر می‌رسید؛ چراکه سیاست کهنه آمریکا در راستای محدود ساختن ایران را تضعیف می‌کند اما خروج متیس از کاخ‌سفید را نمی‌توان پیروزی برای ایران تلقی کرد. از همه مهم‌تر جان بولتون است که با نگرش «واقع‌گرایی تهاجمی» خود از دیرباز به دنبال بمباران تاسیسات هسته‌ای ایران بوده است. بولتون همچنین به توافق‌های چندجانبه بی‌اعتماد است و از سوی دیگر دارای روابط نزدیکی با گروه «مجاهدین خلق» (منافقین) است که سابقه ترور شهروندان ایرانی و آمریکایی را در کارنامه خود دارد. دیگر فردی که بازمانده نمایش مستند دولت ترامپ است، مایک پمپئو است. فردی که خود را «تقابل‌گرا» می‌داند و جایگزین رکس تیلرسون، فرد میانه‌رو‌تر از خود شد. او نیز در گذشته پیشنهاد حمله نظامی به تاسیسات هسته‌ای ایران را مطرح کرده بود.

قانون‌گذار جمهوری‌خواه پیشین از ایالت کانزاس، یک پای ثابت انتقاد از روابط دیپلماتیک دولت اوباما با ایران بود. او توافق هسته‌ای را نوعی تسلیم دانست نه سیاست. پمپئو پس از به دست گرفتن سکان دستگاه دیپلماسی آمریکا به لفاظی‌های گسترده ضد ایرانی و راه‌اندازی کمپین فشار حداکثری علیه این کشور پرداخته است. پمپئو نیز ‌مانند بولتون بر این باور است که آمریکا باید بر کشورهای دیگر سلطه داشته باشد و دشمنان آمریکا ضعیف هستند. این جهان‌بینی در رابطه با ایران می‌تواند بسیار خطرناک باشد چرا که این رویکرد همان گفتمان برخی از مقامات ایرانی را منعکس می‌کند که باور دارند آمریکا شیطان بزرگ است. چنین چالشی در زمانی که کانال‌های ارتباطی میان دولت دو کشور وجود ندارد می‌تواند موجب افزایش مواضع خصمانه میان دو طرف شود که زمینه‌ها را برای درگیری فراهم آورد.

با خروج متیس از کاخ‌سفید در ۳۱ دسامبر، ترامپ تمایل خواهد داشت تا فردی را به‌عنوان جایگزین او برگزیند که نظیر خودش، نظرات خصمانه‌ای در برابر ایران داشته باشد. در همین زمان ترامپ پاتریک شاناهان، معاون متیس را به‌طور موقتی به‌جای او گمارده است. شاناهان، مدیر پیشین بوئینگ که دارای سوابق سیاسی ناکافی است مشخص نیست که چه دیدگاهی را در برابر ایران دارد. اما شرکت او میلیارد‌ها دلار تسلیحات را به معاندان عرب ایران در منطقه رسانده است. در چنین شرایطی با توجه به تمایل ترامپ برای خفه کردن هرگونه صدای مخالف، اگر «پاتریک شاناهان» نامزد ترامپ برای جایگزینی متیس شود به احتمال فراوان سیاست خصمانه ترامپ علیه ایران را با کمال میل پذیرا خواهد بود یا در غیر این صورت باید منتظر اخراج خود باشد.

مثلث بولتون، پمپئو و تام کاتن، سناتور ضدایرانی با همراهی رئیس‌جمهوری که ایران را به انجام اقدام نظامی تهدید کرده است می‌تواند سیگنالی تهدیدآمیز را به تهران مخابره کند. درحالی تصمیم ترامپ برای خروج آمریکا از سوریه احتمال درگیری تصادفی میان نیروهای دو طرف را در این کشور کاهش می‌دهد، این اقدام حتی ممکن است به دولت ترامپ امکان آن را بدهد تا تمرکز بیشتری را معطوف به ایران کند. آمریکا اکنون این نیاز را احساس می‌کند که باید به اسرائیل، عربستان‌سعودی و امارات تضمینی داد که در برابر افزایش نفوذ ایران در منطقه تنها نخواهند بود. ترامپ در سفر اخیر خود به عراق برای دیدار با سربازان آمریکایی مستقر در این کشور تاکید کرد که هزاران نیروی این کشور برای مقابله با تهدید‌ها در عراق باقی خواهند ماند. احتمال آغاز درگیری میان آمریکا و ایران درنبود فردی به‌مانند متیس بسیار نگران‌کننده است در شرایطی که ترامپ به پایان دور نخست ریاست‌جمهوری خود نزدیک می‌شود و با چالش‌های اقتصادی سیاسی و قانونی متفاوتی باید دست و پنجه نرم کند.