به گزارش «ایرنا»، حمید بعیدی‌نژاد روز چهارشنبه در یادداشتی که در کانال تلگرامی خود منتشر کرد، نوشت: «هر چند این موضوع نیاز به اثبات ندارد اما انتشار اسناد این تحول مهم بین‌المللی در آینده می‌تواند ابعاد و جزئیات موضوع را بیش از پیش روشن کند. ولی تا همین‌جا هم انتشار برخی اسناد هرچند محدود در این عرصه خود گویای حقایق مهمی است. در این میان اعترافات هوارد تایشر، عضو شورای امنیت ملی آمریکا در سال‌های جنگ ایران و عراق که در دادگاه منطقه جنوبی فلوریدا به‌عنوان پیوست اسناد در دادگاه ثبت و ضبط ‌شده است، مطالب مهمی را در بردارد. این اعترافات به علت شکایت حقوقی در سال‌های پس از حمله نیروهای متحدان به عراق نسبت به انتقال مواد و تجهیزات حساس از سوی یک شرکت آمریکایی به عراق، انجام‌شده است. خلاصه‌ فارسی متن این اعترافات به شرح زیر است:

۱- نام من «هوارد تایشر» است و از سال ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۷ در شورای امنیت ملی آمریکا خدمت کرده‌ام. از سال ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۷ نیز عضو شورای امنیت ملی بوده‌ام.

۲- در سال‌های عضویت در شورای امنیت ملی آمریکا در بخش امور خاورمیانه و امور سیاسی و نظامی کار می‌کردم و تماس‌های منظمی با ویلیام کیسی، رئیس سازمان سیا و رابرت گیتز معاون سیا داشتم.

۳- در بهار سال ۱۹۸۲، عراق در آستانه‌ شکست در جنگ با ایران قرار گرفت. در ماه مه و ژوئن ۱۹۸۲ ایرانی‌ها نقطه‌ ضعف بزرگی را در سیستم دفاعی عراق در طول مرز ایران و عراق در حدفاصل بغداد در شمال و بصره در جنوب یافته بودند. ایران نیروی نظامی تهاجمی بسیار گسترده‌ای را مستقیما به‌موازات همین نقطه‌ ضعف دفاعی عراق در منطقه مستقر کرده بود. ایران در صورت پیروزی نظامی در این منطقه، بغداد را از بصره جدا و قطع می‌کرد و همین باعث شکست عراق می‌شد.

۴- اطلاعات جاسوسی آمریکا شامل اطلاعات تصویری ماهواره‌ای نیز این نقطه‌ضعف و شکاف دفاعی در خطوط ارتش عراق و همچنین بسیج گسترده‌ نظامی ایران در برابر همین خطوط شکاف دفاعی را ثبت و ضبط کرده بود.

۵- رئیس‌جمهور ریگان بین این دو هدف قرارگرفته بود:

الف) حفظ بی‌طرفی کامل در جنگ و اجازه‌ شکست عراق توسط ایران

ب) مداخله و اعطای کمک به عراق که می‌باید یکی را انتخاب می‌کرد.

۶- در ماه ژ‌وئن ۸۲ میلادی رئیس‌جمهور ریگان تصمیم گرفت که آمریکا نمی‌تواند اجازه بدهد عراق در جنگ با ایران شکست بخورد. بنابراین رئیس‌جمهور تصمیم گرفت که ایالات‌متحده هر کاری را که لازم و حقوقی باشد، اتخاذ کند که از شکست عراق در برابر ایران جلوگیری کند. رئیس‌جمهور مصوبه‌ای در این خصوص صادر کرد. من شخصا از محتوای این مصوبه اطلاع دارم چون با جف کمپ یکی دیگر از کارکنان شورای امنیت ملی از تهیه‌کنندگان و نویسندگان این مصوبه بودیم ولی مصوبه و حتی شماره‌ آن محرمانه است.

۷- ویلیام کیسی، رئیس سازمان سیا مسوولیت مستقیم تضمین اینکه عراق از تسلیحات، مهمات و خودروهای زرهی لازم برخوردار باشد به‌نحوی‌که در جنگ با ایران شکست نخورد را بر عهده داشت. براساس مصوبه محرمانه رئیس‌جمهور، ایالات‌متحده به‌صورت فعال حمایت از برنامه‌های جنگی عراق را از طریق تامین میلیاردها دلار اعتبار و اقدام به ارائه اطلاعات جاسوسی نظامی و مشاوره به عراقی‌ها از یک‌‌طرف و همچنین از طریق مانیتور کردن مسیرهای ارسال تسلیحات و تجهیزات به عراق از سوی طرف‌های سوم برای کسب اطمینان از اینکه عراق تسلیحات و تجهیزات کافی را دریافت می‌‌کند، به عهده می‌گرفت. ایالات‌متحده همچنین مشاوره‌های عملیاتی استراتژیک برای بالا بردن بهره‌وری عراقی‌ها از امکانات خود در جنگ را به آنها ارائه می‌کرد.

به‌عنوان‌ مثال در سال ۸۶ میلادی ریگان با ارسال یک پیام سری به صدام حسین، به وی گفت که عراق باید جنگ هوایی و بمباران ایران را تشدید کند. این پیام توسط جورج بوش، معاون رئیس‌جمهوری به مبارک رئیس‌جمهوری مصر داده شد که وی نیز پیام را به صدام منتقل کرد. توصیه‌های عملیاتی راهبردی مشابهی در ملاقات‌های دیگری میان سران کشورهای اروپایی و خاورمیانه به صدام حسین منتقل می‌شد. من خودم محورهای مذاکرات جورج بوش، معاون رئیس‌جمهور آمریکا را با مبارک رئیس‌جمهوری مصر نوشتم و در جلسات متعدد دیگری که میان طرف آمریکایی با رهبران اروپایی و خاورمیانه برای انتقال این مشاوره‌های عملیاتی استراتژیک به صدام صورت می‌گرفت، شرکت داشتم.

۸- من شخصا در جلساتی که ویلیام کیسی رئیس سازمان سیا و گیتز معاون سیا نیاز عراق به داشتن برخی تسلیحات خاص مثل بمب‌های خوشه‌ای و مهمات نفوذکننده‌ ضدزره به‌منظور دفع حملات ایرانی‌ها را مطرح می‌کردند، حضور داشتم. وقتی در سال ۸۲ میلادی به عضویت شورای امنیت ملی درآمدم، رئیس سازمان سیا اصرار داشت که بمب خوشه‌ای می‌تواند قدرت فزاینده‌ای را در برابر موج انسانی نیروهای ایرانی برای عراق ایجاد کند. گزارشات این جلسات را من تهیه می‌کردم. ۹- رئیس و معاون سازمان سیا به این ترتیب در جریان کامل صدور مجوزهای لازم برای انتقال و فروش تسلیحات با منشأ غیرآمریکایی به عراق قرار داشتند و اینها همه در گزارشات شورای امنیت ملی ثبت و ضبط‌ شده‌اند.

۱۰- آمریکا اصولا خیلی علاقه‌مند بود که دیگر کشورها به عراق کمک کنند. در سال ۸۴ میلادی اسرائیلی‌ها به این نتیجه رسیدند که ایران به علت نفوذ و حضور در لبنان، برای موجودیت اسرائیل از عراق خطرناک‌تر است. اسرائیلی‌ها با آمریکا در [بیت‌المقدس] و با حضور رامسفلد و من جلسه‌ای برگزار کردند. در آن جلسه اسحاق شامیر، وزیرخارجه وقت اسرائیل از رامسفلد خواست که پیام سری اسرائیل را به صدام برساند که اسرائیل حاضر است به عراق در جنگ کمک کند. آمریکا قبول کرد. من هم با رامسفلد به بغداد سفر کردم و در جلسه‌ای که در آن رامسفلد آمادگی اسرائیل برای کمک به عراق را مطرح کرد، حاضر بودم. طارق عزیز حتی از پذیرفتن نامه‌ اسرائیل به صدام برای کمک امتناع کرد و گفت می‌ترسد اگر نامه را بگیرد صدام او را در جا اعدام کند.

۱۱- هدف آمریکا در تامین تسلیحات و تجهیزات نظامی عراق از منشأ غیرآمریکایی این بود که منابع تسلیحات و تجهیزات غیرآمریکایی برای عراق کافی به نظر می‌رسیدند و آمریکا از طریق مانیتور کردن نقل‌وانتقالات سلاح و تجهیزات به این اطمینان می‌رسید که نقل‌وانتقالات تسلیحات به عراق از سوی دیگر کشورها، نیاز عراق را تامین کند. اما اگر به هر علتی نوع خاصی از تسلیحات از این طریق برای عراق فراهم نمی‌شد، آمریکا خود تصمیم می‌گرفت که به‌طور مستقیم و غیرمستقیم آن تسلیحات خاص را برای عراق تامین کند. مثال این مورد مهمات نفوذکننده ضدزره بود که وقتی منابع غیرآمریکایی موفق به تامین نیاز عراق نشدند خود آمریکا با تصمیمی که زیرنظر رئیس سازمان سیا صورت گرفت این تسلیحات را در اختیار عراق قرارداد.