یک عده‌ای آن دو کار اشتباه را عَلَم می‌کنند اما ما اصولگراها روی آن ۱۰ کار سینه می‌زنیم و طبیعی است که به این دلیل ما یکسری آرایمان را در افکارعمومی از دست می‌دهیم. معمولا نزد افکارعمومی نقد کردن‌ها، مخصوصا نقد قدرت بیشتر جذاب است تا دفاع از قدرت بنابراین این مشکل وجود دارد.باهنر ادامه داد: نکته دوم درباره اشکالاتی است که به جمنا وارد می‌دانم. البته جمنا منافع زیادی داشت. در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۲، چهار کاندیدای ریاست‌جمهوری داشتیم که هر کدام ۱۲ درصد رای آوردند، در سال ۹۶ یک نفر ماند و ۴۰ درصد رای آورد. این خیلی قدم خوب و رو به جلویی است. اما جمنا اشکالاتی هم داشت؛ یکی از اشکالاتش همین بود؛ یعنی در افکارعمومی این طور برداشت شد که اصلا جمنا ساخته و پرداخته سپاه است. علتش هم بی‌دقتی و کم‌دقتی دوستان بود. مثلا در یک منطقه کوچک ۱۰ نفر را به‌عنوان عضو شورای جمنا انتخاب می‌کردند که یکی از آنها بازنشسته سپاه بود. حال آنکه تعداد بازنشسته‌های سپاه در بدنه جمنا شاید ۲ درصد نبودند، اما چون پررنگ هستند، افکارعمومی فکر می‌کند اصلا بساط و مغازه و دکان همه‌اش دست آنهاست. این یکی از اشکالات جدی جمنا بود.

نماینده پیشین مجلس افزود: قرار بود در جمنا تصمیمات از پایین به بالا و براساس رای‌گیری باشد اما این رای بعضی جاها مهندسی شد. یک جریان خاص و رایحه ویژه‌ای از مجموعه اصولگراها بیشتر رشد و نمو کرد. مثلا جمنا به تشکل‌های سیاسی و احزاب قدیمی فعال خیلی بها نداد. البته آنها هم ادعاهایی داشتند و می‌گفتند ما باید سرمایه‌های اجتماعی را به میدان بیاوریم. سرمایه‌های اجتماعی هم آمدند کار هم کردند ولی بعضی جاها کاملا مشخص بود که آرا مهندسی شده است.