امیر موسوی در گفت‌وگو با «ایرنا» درباره رویکرد عربستان سعودی و امارات‌متحده‌عربی برای کاهش تنش با ایران گفت: «هم عربستان و هم امارات برای کاهش تنش با ایران جدی هستند. کما اینکه در هفته‌های اخیر شاهد میانجیگری و درخواست از نخست‌وزیران عراق و پاکستان برای کاهش تنش با ایران بوده‌ایم.»

وی با بیان اینکه نقش‌آفرینی عمران‌خان برای کاهش تنش میان تهران و ریاض تنها برای میانجیگری و وساطت نیست، اظهار کرد: نقش نخست‌وزیر پاکستان بیشتر از میانجیگری است و در واقع، نقش او ضمانت بخشیدن و اعتبار دادن به توافقات احتمالی میان ایران و عربستان است. با این حال، ریاض برای کاهش تنش با تهران دارای دو مشکل خارجی و داخلی است.

این کارشناس جهان عرب ادامه داد: «مشکل خارجی عربستان برای کاهش تنش با ایران، وابستگی آنها به آمریکا و اسرائیل است که آنها اجازه این کار را به ریاض نمی‌دهند. کما اینکه همزمان با سفر عمران‌خان به تهران برای گفت‌وگو با مقامات ایران و کاهش تنش با ریاض، آمریکا اعلام کرد در مقابل دو میلیارد دلار، چند هزار نیروی نظامی و تعدادی جنگنده، ناو و موشک برای مقابله با ایران به عربستان می‌فرستد.»

موسوی با تشریح موانع و چالش‌های داخلی عربستان برای کاهش تنش با ایران تصریح کرد: «در درون خاندان آل‌سعود هم شاهد رقابت‌های پنهانی هستیم که نمی‌خواهند محمد بن‌سلمان موفق باشد و دوست دارند او همچنان در باتلاقی که گرفتار شده، باقی بماند. در واقع، دولت سایه‌ای در ریاض وجود دارد که موافق بهبود روابط ایران و عربستان توسط محمد بن‌سلمان نیست و می‌خواهد ولیعهد سعودی همچنان در باتلاق باقی بماند.»

وی با بیان اینکه محمد بن‌سلمان در تمامی پروژه‌هایش شکست خورده است، خاطرنشان کرد: «عربستان در سوریه، لبنان، عراق و یمن شکست خورده است. حتی محمد بن‌سلمان در ایجاد یک رابطه استراتژیک با ترامپ هم ناکام شده و شاهد توهین‌ها و تحقیرهای پی‌درپی رئیس‌جمهور آمریکا به مقامات سعودی هستیم. ضمن اینکه عربستان پس از حملات انجام شده به آرامکو و عملیات بزرگ نجران شرایط خوبی ندارد.»

این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی افزود: «محمد بن‌سلمان و دولت سعودی محبوبیت منطقه‌ای خود را از دست داده‌اند و پولی هم که برای اجیر کردن به دیگران می‌دادند، دیگر کارآیی ندارد و نیروهایی که برای ضربه زدن به ایران و محور مقاومت در کشورهای دیگر مورد حمایت عربستان بودند، فشل شده‌اند.»

موسوی با بیان اینکه عربستان برای خروج از باتلاق کنونی مجبور به کاهش تنش با ایران است، ابراز کرد: «کاهش تنش با ایران موفقیت و دستاورد بزرگی برای محمد بن‌سلمان خواهد بود. بنابراین دولت عربستان برای گفت‌وگو با ایران تلاش می‌کند، چراکه می‌داند هرگونه رویارویی با ایران و محور مقاومت به نفع‌شان نیست. آنها می‌توانند ضربه وارد کنند، ولی نتیجه این رویارویی باب میل و دلخواه آنها نیست و برایشان جز شکست حاصلی نخواهد داشت.»

این کارشناس جهان عرب اضافه کرد: «تحولات اخیر لبنان و عراق نمونه‌ای از شطینت‌های عربستان است تا محور مقاومت را تضعیف کرده و کشورهای دوست ایران را دچار هرج و مرج کند.»

موسوی با بیان اینکه ایران نسبت به این بازی دوگانه و همزمان عربستان آگاه است، یادآور شد: «دلیل شیطنت‌های عربستان به‌دلیل این است که آنها هم‌اکنون در موقعیت شکست قرار گرفته و هیچ برگ برنده‌ای ندارند. حضور در میز مذاکره با ایران هم برای آنها نشانه تسلیم و شکست محسوب می‌شود و آنها این مساله را دوست ندارند. بنابراین با انجام این کارها می‌خواهند با دست پر و در موقعیت بهتری در مذاکره حاضر شوند.»

وی با اشاره به رویکرد امارات در کاهش تنش با ایران بیان کرد: «امارات برای بهبود مناسبات با ایران، نسبت به عربستان جلوتر است و اقدامات عملی را به‌صورت چراغ خاموش برای بهبود رابطه با ایران انجام داده است. آنها از یمن خارج شدند و اقداماتی هم برای بهبود مناسبات دوجانبه انجام دادند.»

این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی ادامه داد: «با وجود این اقدامات مثبت از سوی امارات، ابوظبی نیز مانند ریاض در محور شیطنت فعالیت می‌کند. آنها هم در کنفرانس منامه حضور پررنگی داشتند و هم در پروژه ایران‌هراسی فعالند. در لبنان و عراق نیز ردپای آنها مشهود است.»

موسوی با تاکید بر اینکه ایران باید بتواند عربستان و امارات را آرام کرده و به سمت خود بکشاند، گفت: «کاهش تنش ریاض و ابوظبی با تهران، به نفع منطقه، محور مقاومت و ایران است چون آنها به هرحال جزو جهان اسلام هستند و متاسفانه این دو کشور، غرق در مزدوری و وابستگی به آمریکا و جدیدا اسرائیل هستند و چنان به آنها القا شده که عدم وابستگی به غرب، موجب بلعیده شدن آنها توسط ایران می‌شود.»

وی با تشریح دلیل تغییر رویکرد عربستان و امارات برای گفت‌وگو با ایران اظهار کرد: «آنها فهمیده‌اند در شرایط حساس نمی‌توان روی آمریکا حساب باز کرد و همین مساله موجب شد آنها به فکر کاهش یا حداقل مدیریت تنش با ایران بیفتند. ائتلاف‌های ساختگی هم علیه ایران ساختند، مورد تعریف و تمجید هم قرار گرفتند، ولی در عمل نتیجه‌ای از این اقدامات نگرفتند. عربستان در حملاتی که به آرامکو شد، متحمل شدیدترین لطمات شد و تنها به‌صورت ظاهری و لفظی مورد حمایت قرار گرفت.»

این کارشناس جهان عرب ادامه داد: «آنها دیدند نه سلاح آمریکایی کارآیی دارد و نه آمریکا برای آنها کاری می‌کند و دیدند که آمریکا حاضر نیست حتی یک سربازش را به‌خاطر آنها به خطر بیندازد و فقط سلاح‌های گرانقیمت و بلااستفاده می‌دهد بنابراین آنها برای گفت‌وگو آماده‌اند، ولی این آمادگی و تغییر رویکرد به‌خاطر دوستی و خیر نیست، بلکه به‌خاطر اقتدار ایران و بی‌اعتمادی به آمریکا و غرب است.»