ماسک جدید کارزار «فشار حداکثری»

به نوشته دیپلماسی ایرانی به نقل از «Responsible Statecraft»، این بحران انسانی حتی به ایالات متحده هم رسیده است؛ در همین حال، دولت دونالد ترامپ از هیچ اقدامی برای سیاسی کردن شیوع ویروس کرونا به‌عنوان بخشی از کارزار «اعمال فشار حداکثری» خود علیه جمهوری اسلامی فروگذار نکرده است. اگرچه به نظر می‌رسد پیشنهادهای اخیر ایالات متحده مبنی بر کمک بشردوستانه به ایران گامی مثبت در حمایت از این کشور در تلاش برای مدیریت بحران جاری است، اما پیام‌های او آن‌قدر سیاسی است که هیچ کشوری روی زمین از جمله ایران حاضر به پذیرفتن این کمک‌ها نخواهد بود.

مایک پمپئو، وزیر امور خارجه ایالات متحده اخیرا در جلسه‌ای در کنگره ضمن انتقاد از زیرساخت‌های مراقبت‌های بهداشتی و شیوه به اشتراک‌گذاری اطلاعات در ایران، پیشنهادهایی برای کمک به این کشور داده‌است.

برایان هوک، نماینده ویژه ایالات متحده در امور ایران نیز پیشنهاد مشابهی را مطرح کرده و گفته ایالات متحده روش‌ها برای کمک به «مردم ایران» را ارزیابی می‌کند. او در عین حال تاکید کرده که مسوولیت اصلی مقابله با شیوع بیماری بر عهده دولت ایران است. همان‌طور که انتظار می‌رفت عباس موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، بلافاصله این پیشنهاد را رد کرده و آن را «بازی مسخره و سیاسی-روانشناختی» خواند و از تحریم‌های آمریکا به‌عنوان اصلی‌ترین مانع در مسیر خرید تجهیزات پزشکی و دارو از جمله کیت‌های تست کرونا توسط ایران یاد کرده است. یک روزنامه چاپ تهران نوشته پیشنهاد کمک آمریکا در سطح لفاظی باقی مانده زیرا هنوز به ایران اجازه نداده از حساب‌های مسدود شده خود برای واردات تجهیزات پزشکی مورد نیاز از طریق کانال انسان‌دوستانه سوئیس که ماه گذشته عملیاتی شده است، استفاده کند.

در حقیقت، کانال انسان‌دوستانه سوئیس توسط دولت ترامپ کنترل می‌شود و اوست که تعیین می‌کند چه زمانی کالای بشردوستانه به ایران برسد. بنابراین، این کانال، یک ساز و کار بی‌طرف برای تجارت بشردوستانه نیست و بیشتر ابزاری برای منحرف کردن اذهان عمومی از فشارهای ناشی از تحریم‌های ایالات متحده علیه ایران است. دیپلماسی عمومی دولت ترامپ اخیرا بر ارتباطات استراتژیک و پیام‌های سیاسی و همدردی با مردم ایران و نادیده گرفتن دولت تهران متمرکز شده است. هدف از توییت‌های ترامپ به زبان فارسی یا حضور مرتب پمپئو در شبکه‌های تلویزیونی فارسی‌زبان در لندن، تکمیل جنگ اقتصادی، سیاسی و دیپلماتیک علیه ایران با یک جنگ روانشناختی سازمان‌یافته برای برانگیختن اختلاف و ایجاد ناآرامی‌های مردمی و افزایش فشار داخلی بر جمهوری اسلامی است. عملیات روانشناختی، نوعی جنگ اطلاعاتی است که به‌عنوان «عملیات برنامه‌ریزی شده برای انتقال اطلاعات منتخب به مخاطبان خارجی برای تاثیرگذاری بر احساسات، انگیزه‌ها، استدلال عینی و در نهایت رفتار دولت‌های خارجی، سازمان‌ها، گروه‌ها و افراد» تعریف می‌شود که اغلب از طریق «ایجاد اختلاف و نارضایتی در جامعه» به دست می‌آید. سرمایه‌گذاری اخیر دولت ایالات‌متحده بر عملیات روانشناختی در رابطه با ایران سه دلیل اصلی دارد: «اول، تحریم‌های یک‌جانبه ایالات متحده با هدف تحمیل تغییر رفتار ایران به حداکثر ظرفیت خود رسیده‌اند. دوم، ترامپ در میانه تنش‌های اخیر بین ایالات متحده و ایران نشان داده‌است که هیچ تمایلی به رویارویی مستقیم نظامی ندارد. سوم، مردم صرفا اخبار و اطلاعات را از مجاری رسمی دریافت نمی‌کنند.» شرایط موجود ایران را به یک مورد ایده‌آل برای عملیات روانشناختی تبدیل کرده و این فرصت را برای ایالات متحده فراهم آورده‌است تا به‌طور موثر و کم‌هزینه برداشت خود از اطلاعات سیاسی را مستقیما به مردم ایران منتقل کند. با توجه به اینکه ۸۵ درصد مردم ایران به اینترنت دسترسی دارند، دولت ترامپ می‌تواند روایت تهران را درباره انواع موضوعات مهم برای ایرانی‌ها به چالش بکشد. این شرایط نهایتا می‌تواند به افزایش بیشتر شکاف‌ها در جامعه ایران منجر شود.»  دولت ترامپ تصور می‌کند که تهران تحت این شرایط مجبور خواهد شد برای مذاکره درباره آنچه واشنگتن «توافق بهتر» می‌خواند، پای میز مذاکره بیاید.