چقدر ‌ به بایدن خوش‌بین باشیم؟

دکتر رحمن قهرمان‌پور، پژوهشگر ارشد مسائل بین‌الملل در گفت‌وگویی با روزنامه «دنیای‌اقتصاد» درباره شکل‌گرفتن این خوش‌بینی‌ها در داخل کشور گفت رفتن ترامپ از کاخ‌سفید فی‌نفسه یک نوع خوش‌بینی نه‌تنها در ایران بلکه در کشورهای مختلف ایجاد کرده است. وی ادامه داد که هرچند روی کار آمدن بایدن به این معنا نیست که بایدن کل سیاست‌ خارجی دموکرات‌ها را تغییر خواهد داد؛ بنابراین از این منظر خوش‌بینی در داخل کشور ما باید محدود یا واقع‌بینانه باشد.

قهرمان‌پور با بیان اینکه آمریکا ناگزیر به کاهش یا خارج کردن نیروهایش از خاورمیانه است (به‌خاطر قدرت روزافزون اقتصادی چین)، افزود: شاید دولت بایدن در قیاس با دولت اوباما حاضر باشد امتیاز بیشتری به ایران بدهد تا درگیری، مشغله و حضور خود را در خاورمیانه کمتر کند.

این کارشناس در تحلیل مصاحبه اخیر وزیرخارجه درباره مذاکره با آمریکا نیز تاکید کرد که نگاه وزارت ‌خارجه این است اگر مساله، محدود به برجام شود، امکان مذاکره و بازگشت آمریکا به برجام وجود دارد.

  به‌دنبال پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا به‌نظر می‌رسد عده‌ای در داخل نسبت به این موضوع بیش از حد خوش‌بین هستند. به‌نظر شما در قیاس بایدن با دونالد ترامپ این خوش‌بینی‌ها چقدر می‌تواند درست باشد؟

نکته نخست اینکه جو بایدن حتما بهتر از دونالد ترامپ است؛ اما بهتر از سایر دموکرات‌ها نیست. این حرف به این معنا است خوش‌بینی‌ای که نسبت به بایدن در مقایسه با ترامپ وجود دارد به هر حال یک واقعیت است. یعنی نمی‌توان انکار کرد ترامپ اقداماتی انجام داده که صرف رفتن او، بسیاری را نه تنها در ایران بلکه در اروپا و کشورهای دیگر نیز امیدوار می‌کند.

  این خوش‌بینی چقدر واقع‌بینانه است؟

جمله دومی که گفتم ناظر به همین موضوع است که بایدن بهتر از سایر دموکرات‌ها نخواهد بود. یعنی ما با دموکرات‌ها نیز مشکل داشته و داریم و بایدن نیز جزو دموکرات‌های میانه است. بنابراین در صورت ورود بایدن به کاخ‌سفید، وی در همان چارچوبی با ما برخورد خواهد کرد که دولت اوباما برخورد کرد. اما اگر برنی سندرز یا خانم الیزابت وارن که جزو جناح چپ دموکرات‌ها هستند، انتخاب می‌شدند، می‌توانستیم انتظار داشته باشیم که این افراد نسبت به دموکرات‌های قبلی متفاوت باشند.

چون این افراد جزو جناح چپ حزب دموکرات هستند. اما بایدن جزو دموکرات‌های میانه است؛ یعنی جایی که باراک اوباما و مایکل بلومبرگ ایستاده‌اند.

این افراد قصد ندارند سیاست خارجی دموکرات‌ها را به‌صورت اساسی متحول کنند. درحالی‌که شخصی چون ترامپ که در جناح افراطی حزب جمهوری‌خواه قرار دارد به جناح‌های پوپولیستی و افراطی جمهوری‌خواهان نزدیک‌تر است. بنابراین رفتن ترامپ از کاخ‌سفید فی نفسه یک نوع خوش‌بینی نه تنها در ایران بلکه در کشورهای مختلف ایجاد کرده است. هرچند روی کار آمدن بایدن به این معنا نیست که بایدن کل سیاست‌ خارجی دموکرات‌ها را تغییر خواهد داد. از این منظر خوش‌بینی در داخل کشور ما باید محدود یا واقع‌بینانه باشد. درواقع نباید این‌گونه تصور کنیم که چون ترامپ بد بود و اقدامات بدی علیه ایران انجام داد، پس بایدن از ایران معذرت‌خواهی می‌کند و برای ارتباط با ایران التماس خواهد کرد.

  یکی از مسائلی که چندسالی است در سیاست خارجی آمریکا مطرح شده بحث کاهش تمرکز بر خاورمیانه و نگاه به چین است. به‌نظر شما این سیاست آمریکا که هم دموکرات‌ها و هم جمهوری‌خواهان به آن پایبند هستند، چقدر معادلات را برای ایران تغییر خواهد داد؟

این مساله، مساله بسیار مهمی است و در این رابطه سیاست‌گذاران ما باید توجه داشته باشند که دو نیرو، آمریکا و دولت بایدن را وادار می‌کند که به تدریج از خاورمیانه خارج شوند؛ نیروی نخست قدرت روزافزون اقتصادی چین است که اگر آمریکا نتواند در زمان مناسب، حضورش را در خاورمیانه کم کند یا هزینه‌هایش را کاهش دهد، در آن صورت ممکن است در مهار قدرت روزافزون اقتصادی چین دیر عمل کند یا موفق نشود. نیروی دوم یک اجماع‌نظر فراحزبی است که طی ۲۰ سال گذشته در داخل آمریکا شکل گرفته است مبنی بر اینکه چرا ایالات‌متحده باید در جهان خارج هزینه زیادی با هدف برقراری نظم و گسترش ارزش‌های لیبرال متحمل شود. درحالی‌که در عمل نتیجه این مداخلات خارجی آمریکا آن چیزی نبوده که این کشور به‌دنبال آن بوده است. حتی در مواردی مانند عراق هزینه‌های ‌آمریکا باعث قدرتمندتر شدن بازیگران دیگری مانند ایران شده است. حال این جریان قدرتمند که به شدت فراحزبی است به‌دنبال آن است که آمریکا در سایر مناطق از جمله خاورمیانه حضورش را کاهش دهد. بنابراین واشنگتن یک تصمیم استراتژیک برای خروج تدریجی از خاورمیانه دارد. در این خصوص خوش‌بینی‌‌ای که مطرح است این است که شاید چون آمریکا ناگزیر باید از خاورمیانه خارج شود، حاضر باشد از برخی مواضع گذشته خود در قبال بعضی کشورها از جمله ایران تاحدی کوتاه بیاید. این حرف به آن معنا نیست که آمریکا منافع خود را زیر پا می‌گذارد، بلکه به‌صورت ساده به این مفهوم است که شاید بایدن در قیاس با دولت اوباما حاضر باشد امتیاز بیشتری به ایران بدهد. دلیل این امتیاز دادن هم این است که درگیری، مشغله و حضور خود را در خاورمیانه کمتر کند. بنابراین به لحاظ تحلیلی، خوش‌بینی موضوعیت دارد؛ اما این خوش‌بینی نباید منجر به ساده‌اندیشی شود. همچنین این مساله که این خوش‌بینی در عمل تاچه حد، در چه زمانی و چگونه محقق خواهد شد، بستگی به عملکرد نظام تصمیم‌گیری در هر دو کشور، دیپلمات‌ها و سیاستمداران دو کشور دارد.

  به‌نظر شما در دوره بایدن شاهد چه تفاوت‌هایی در قبال مساله ایران در مقایسه با دولت اوباما خواهیم بود؟

مهم‌ترین تمایز این است که بایدن سعی خواهد کرد از تجربه دولت اوباما بیشترین بهره‌برداری را در تعامل با ایران داشته باشد. یعنی ممکن است بایدن از بخشی از اشتباهاتی که دولت باراک اوباما در ابتدا داشت درس بگیرد؛ همچنین احتمالا وی از تجارب افرادی چون ویلیام برنز که در مذاکرات با ایران حضور داشتند برای تعامل بهتر با تهران بیشتر استفاده خواهد کرد.

  در صورت ورود بایدن به کاخ‌سفید، چند ماه بعد در خرداد ماه ۱۴۰۰ انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران برگزار خواهد شد و این احتمال بسیار مطرح است که یک شخص اصولگرا رئیس‌جمهور شود. آیا این امر موجب می‌شود که بایدن در ماه‌های ابتدایی ریاست‌‌جمهوری‌اش درصدد حل بحران هسته‌ای ایران برآید؟

بستگی به آن دارد که بایدن چگونه به صحنه نگاه کند؛ به‌نظر من اگر دولت جو بایدن به این جمع‌بندی برسد که ایران نمی‌خواهد فراتر از برجام مذاکره‌ای داشته باشد در آن صورت ممکن است فرآیند بازگشت به برجام از خرداد سال آینده نیز فراتر برود و به دولت بعدی برسد. اما اگر دولت دموکرات‌ها احساس کند که این احتمال وجود دارد بعد از برجام، راهی برای مذاکره راجع به سایر موضوعات پیدا شود، شاید بازگشت به توافق هسته‌ای سریع‌تر اتفاق بیفتد. بنابراین به‌طور خلاصه این مساله بستگی به ادراک آمریکا از نیت و تصمیم‌های ایران دارد.

  به‌طور کلی با توجه به صحبت‌هایی که بایدن تا به امروز در رابطه با سیاست‌هایش در قبال ایران مطرح کرده است، آیا حاضر می‌شود تنها بر سر برجام و هسته‌ای مذاکره کند یا مسائل دیگر همچون موشکی و منطقه‌ای نیز حتما باید در دستور کار مذاکرات باشد؟

مصاحبه‌ای که اخیرا آقای ظریف با روزنامه ایران انجام داد نشان می‌دهد که جواب وزارت‌خارجه به این مساله مثبت است. یعنی خوش‌بینی وزیرخارجه نسبت به اینکه بایدن می‌تواند با سه دستور اجرایی تحریم‌ها را لغو کند و به قطعنامه ۲۲۳۱ بازگردد، بیانگر آن است که در تحلیل وزارت‌خارجه، چنین امری ممکن است.

درواقع وزارت‌خارجه بر این مساله تاکید کرد که اگر مساله محدود به برجام شود، امکان مذاکره و بازگشت آمریکا به برجام وجود دارد.

  آیا آمریکای بایدن با توجه به سیگنال‌ها از سوی ایران و با هدف اینکه تنش‌ها بین تهران و واشنگتن کاهش پیدا کند، حاضر می‌شود در گام نخست بپذیرد که فقط در رابطه با مساله هسته‌ای مذاکره شود؟

نظر شخصی من این است که در چنین شرایطی بایدن بازگشت به برجام را کمی طول خواهد داد و این امر به نفع وی خواهد بود. به عبارت ساده‌تر بایدن تلاش می‌کند که از طریق برجام، سیاست‌های منطقه‌ای ایران را مهار کند.

درواقع آمریکا برای خروج تدریجی از خاورمیانه باید از پشت سر خود مطمئن شود و اطمینان یابد که در آینده در این منطقه دیگر جنگ و مناقشه‌ای رخ نمی‌دهد که آمریکا مجبور به مداخله شود. بر همین اساس واشنگتن معتقد است اگر ایران حاضر به مذاکره در مورد مسائل منطقه‌ای باشد آمریکا می‌تواند این مساله را حل کند. در چنین شرایطی اگر ایران به هر دلیل بگوید مذاکره در مورد مسائل منطقه ممنوع است واشنگتن برای تحقق این هدف خود لاجرم باید از ابزار برجام استفاده کند. یعنی بازگشتش را به برجام طولانی‌تر کند، مساله موشکی را ذیل برجام مطرح کند و با فشار کشورهای اروپایی از ایران بخواهد که در این رابطه نیز وارد گفت‌وگو شود.

بنابراین مذاکره تهران و واشنگتن و مباحث احتمالی این گفت‌وگو بستگی به این دارد که دو طرف چه برداشتی از تصمیمات یکدیگر داشته باشند.