علاوه بر این در سال‌های اخیر ژاپن در تمام برنامه‌های راهبردی، اقتصادی، امنیتی و سیاسی جهان غرب برای شرق آسیا حضور دارد و خود نیز با کشورهای همفکر در قبال چالش چین دست به توسعه روابط راهبردی می‌زند. اما این چارچوب‌ها و راهبردهای مدنظر که چه از جانب غرب و چه به‌طور انفرادی از جانب ژاپن اعمال می‌شود و البته مبتنی بر همبستگی و اشتراک منافع میان ژاپن و غرب بر سر تهدید مشترک از جانب چین است، تنها در یک حوزه جغرافیایی که آن هم حوزه پیرامونی ژاپن(شرق و جنوب شرق آسیا) است تعریف می‌شود و فراتر از آن را شامل نمی‌شود.  به‌نظر نمی‌رسد ژاپن در برهه فعلی توان و ظرفیت کافی و البته اراده لازم را داشته باشد تا راهبردهای دفاعی امنیتی حاکم بر شرق و جنوب آسیا را ‌فراتر از مناطق پیرامونی خود نیز دنبال کند. به عبارت دیگر به نظر نمی‌رسد ژاپن در دیگر مناطق از جمله غرب آسیا و خلیج فارس خواهان آن باشد تا به شکل کنشگری امنیتی مدنظر غرب نقشی را ایفا کند. از طرف دیگر، برنامه‌های ژاپن در محیط امنیتی ایران عموما مبتنی بر برنامه‌های اقتصادی، سرمایه‌گذاری و واردات انرژی از کشورهای منطقه است و عموما نیز روابط خود را فارغ از تنش‌های ژئوپلیتیکی موجود با تمامی طرف‌ها ادامه می‌دهد. در این چارچوب باید در جهت پیشبرد مثبت روابط میان تهران و توکیو و همچنین تلاش برای نقش‌آفرینی بیشتر و بهتر ژاپن در امور جاری منطقه بر چند نکته تاکید کرد:

-رویکرد ژاپن در قبال غرب آسیا و خلیج فارس رویکردی صلح‌محور بوده که مشخصه آن داشتن روابطی متوازن با تمامی طرف‌ها است و به‌نظر نمی‌رسد در راهبردهای امنیتی و در انگیزه‌های سیاسی خود تمایلی داشته باشد تا دستورکارهای صرفا غربی را دنبال کند؛

-ایران همواره ژاپن را به‌عنوان یک کشور دوست در نظر داشته و دارد و به‌رغم نبود یک رابطه پایدار میان ایران و کشورهای غربی، توکیو همچنان روابط خود را با تهران حفظ کرده است. اگرچه روابط موردنظر برای ما در حد ایده‌آل نیست و روابط با توکیو تحت‌الشعاع تحریم‌های غرب بوده است، اما با از بین رفتن رویکرد تخاصم غرب علیه ایران می‌توان از مواهب رابطه دو سویه با این قدرت اقتصادی آسیایی بهره برد؛

-نکته‌ای که برای ما و در روابط با ژاپن و البته با دیگر طرف‌های منطقه‌ای می‌تواند حائز اهمیت باشد کنترل و مهار تنش‌های ژئوپلیتیکی است. باید دید این مساله تا چه اندازه در سیاست خارجی ژاپن و دستگاه دیپلماسی این کشور دارای اهمیت است؛ فعال‌سازی هرچه بیشتر کانال‌های دیپلماتیک با توکیو می‌تواند در پی بردن به انگیزه و اراده آنها برای نقش‌آفرینی در قالب رویکردهای صلح‌محور موثر باشد؛

-نقش مدنظر تهران برای توکیو، نقش‌آفرینی منطبق بر رویکردهای صلح‌محوری این کشور است. برای مثال نقش ژاپن به مثابه بازیگر تعدیل‌کننده تنش در مسیر احیای برجام و دعوت از توکیو برای وارد شدن به روند مذاکرات هسته‌ای؛ در واقع ژاپن با دارا بودن اعتبار بین‌المللی، در موضوع برجام و مذاکرات هسته‌ای می‌تواند در تسریع دستاوردهای این موضوع موثر باشد. با به سرانجام رسیدن احتمالی برجام و برداشته شدن تحریم‌های ناعادلانه غرب، ژاپن نیز از فضای پس از آن بهره‌های لازم را در روابط تجاری و اقتصادی با تهران خواهد برد؛

-به جز دعوت از ژاپن برای نقش‌آفرینی در موضوع برجام، کمک این کشور به تنش‌زدایی ایران با کشورهای خلیج فارس یک گام موثر برای توکیو محسوب خواهد شد تا از طریق این کشور بیش از پیش خود را به‌عنوان بازیگر فرامنطقه‌ای موثر با داشتن رویکردهای صلح‌محور به دنیا معرفی کند. در پایان اینکه مساله امنیت انرژی و تامین خطوط ارتباطی دریایی منطقه برای ادامه واردات انرژی از سوی توکیو مهم است. در این چارچوب می‌توان کانال‌های مرتبط با دیپلماسی دفاعی را با توکیو فعال کرد تا هم این سیگنال را به آنها ارسال کنیم که امنیت دریایی برای جمهوری اسلامی ایران نیز مهم است و هم اینکه ژاپن نیز ‌مانند کشورهایی مثل روسیه، چین و هندوستان نیز می‌تواند وارد روند رزمایش‌های دریایی مشترک در آب‌های دریای عمان و شمال اقیانوس هند شود.