روابط تهران-پاریس در عصر شیخ دیپلمات

در آن زمان، فرانسوا میتران، رئیس‌جمهور وقت فرانسه از حزب سوسیالیست، به‌سبب نزدیکی به حزب بعث عراق، جانب این کشور را در جنگ گرفت.

به طور کلی سیاست خارجی فرانسه برمبنای اصول زیر است:

ارتقای جایگاه فرانسه در نظام بین‌الملل

چندجانبه‌گرایی

لزوم چندقطبی بودن نظام بین‌الملل

بر همین اساس به نظر می‌رسد سیاست خارجی فرانسه درقبال جمهوری اسلامی ایران طی هشت سال گذشته و در زمان روسای جمهور مختلف مستقر در الیزه به تفکیک به شرح زیر قابل تفسیر باشد:

سارکوزی: احیای مجد فرانسه؛ همگرایی فراآتلانتیکی و دنباله‌روی از آمریکا؛ اتخاذ مواضع شدید علیه ایران و حتی پیشنهاد تحریم صادرات نفت ایران، تعریف اسرائیل به عنوان متحد منطقه‌ای.

اولاند (قبل از توافق هسته‌ای- پیش از ۲۰۱۵): پیوستگی سیاست خارجی سارکوزی درقبال ایران، افزودن عربستان به عنوان هم‌پیمان منطقه‌ای دیگر.

اولاند (پس از توافق هسته‌ای- پس از ۲۰۱۵): گشایش فصلی جدید در روابط ایران و فرانسه برمبنای برابری بین‌المللی دولت‌ها و اصل عدم مداخله در امور داخلی دولت‌ها؛ تلاش برای احیای روابط اقتصادی و تجاری.

مکرون (قبل از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای- پیش از ۲۰۱۸): پیوستگی سیاست خارجی اولاند پس از برجام.

مکرون (پس از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای- پس از ۲۰۱۸- دوره ترامپ): استقلال فرانسوی و اروپایی سُنتی از آمریکا؛ تلاش برای کسب پرستیژ؛ تلاش برای ایفای نقش میانجی صادق؛ دستاورد شخصی برای مکرون.

مکرون (پس از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای-پس از ۲۰۱۸- دوره بایدن): احیای روابط فراآتلانتیکی؛ سکان‌سپاری به آمریکا؛ توجه به هم‌پیمانان منطقه‌ای ازجمله عربستان و اسرائیل؛ ایده خروج از غرب آسیا و تمرکز بر آفریقا.

از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۵ روابط پاریس و تهران شدیدا تحت تاثیر پرونده هسته‌ای ایران قرار داشت. در دوران سارکوزی تنش‌های دو کشور بر سر موضوع هسته‌ای به اوج خود رسید. فرانسه دست به اقداماتی جدی علیه ایران زد، ازجمله رئیس‌جمهور فرانسه پیشنهاد تحمیل تحریم‌های نفتی به ایران ازطرف اتحادیه اروپا را مطرح کرد. طی این دوره، پرونده‌های مختلفی به‌ویژه در ۲۰۰۹ در ایران روی میز کار ایران و فرانسه گذاشته شد. پس‌از پیروزی روحانی، طی دوره کوتاه ریاست‌جمهوری فرانسوا اولاند و وزارت امور خارجه لوران فابیوس، فرانسه به‌تدریج از پیوستگی سیاست خارجی سارکوزی درقبال ایران دور شد و البته هنوز همان سیاست دنباله‌روی از آمریکا را می‌توان مشاهده کرد. آمریکای اوباما مایل بود با ایران به توافق هسته‌ای دست یابد. فرانسه نیز به‌تبع با همین رویکرد همراه بود و با انتخاب مکرون روابط دو کشور گرمای بیشتری یافت. متاسفانه با خروج آمریکا از توافق هسته‌ای ایران، آنچه تصور می‌شد بهار مجدد روابط ایران و فرانسه و آغاز فصلی جدید در روابط ایران و فرانسه باشد، به سرعت پایان یافت.

در دوره ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد هیچ‌گونه دیدار رسمی بین دو دولت نبود. در اواسط دوره ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد که نیکلا سارکوزی در فرانسه به ریاست‌جمهوری رسید، تنش با ایران برخلاف دوره هشت سال قبل از آن به‌شدت افزایش یافت. سارکوزی خواهان دستیابی به قدرت تاریخی فرانسه در جهان بود و به‌شدت از موضع‌گیری آمریکایی در جهان حمایت می‌کرد به‌ویژه مساله رژیم تحریم‌ها علیه ایران بسیار برای او حائز اهمیت بود. در دوران سارکوزی، فرانسه در مقایسه‌ با آمریکا حتی رویکرد شدیدتری در قبال ایران داشت و در مواجهه با بن‌بست گفت‌وگوها، پس‌از کشف تاسیسات زیرزمینی ایران در فردو، در سال ۲۰۱۱، این سارکوزی بود که ابتکار عمل تحریم‌ صادرات نفت ایران و بلوکه کردن دارایی‌های بانک مرکزی در خارج را مطرح کرد. طبق اسنادی که بعدها در ویکی‌لیکس در سال ۲۰۱۰ افشا شد، انگیزه‌ها و پیشران‌های سیاست خارجی فرانسه درقبال ایران موارد ذیل بود که طی مذاکرات هسته‌ای در زمان ریاست‌جمهوری اولاند و ابتدای دوره ریاست‌جمهوری روحانی تا انعقاد برجام همین سیاست خارجی ادامه یافت:

اعتقاد شدید فرانسه به نظام عدم اشاعه و حفظ آن؛

احساس خطر پاریس از احتمال مواجهه با ترکیه، مصر یا عربستان سعودی هسته‌ای پس از ایرانی هسته‌ای؛

دغدغه تغییر تهدید ایران از گفتاری به عملی علیه اسرائیل، به‌ویژه شخصی‌سازی و حمایت لوران فابیوس از تل‌آویو؛

شخصی‌سازی مقامات فرانسه به‌ویژه فابیوس و سارکوزی به‌ویژه در پرونده کلوتید رایس.

همان طور که گفته شد در دوره ریاست‌جمهوری اولاند، فرانسه ترجیح داد همان گروه دیپلماسی فرانسوی را با همان راهبرد و سیاست خارجی پیشین حفظ کند. این افراد سال‌ها بود از زمان طرح پرونده هسته‌ای ایران در سازمان ملل این موضوع را دنبال می‌کردند و به «تحسین‌گران بزرگ اسرائیل» در سطح جهان معروف بودند. علاوه‌برآن، فرانسه همیشه خود را به عنوان نگهبان دژ دعوی قضایی هسته‌ای ایران تصور می‌کرد و درقبال پرونده هسته‌ای ایران حس والد بودن داشت. می‌توان گفت این پرونده، عنصر سازنده فرهنگ راهبردی فرانسه محسوب می‌شود. تاریخ رسیدن به توافق نیز در روز ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵ در روز جشن ملی فرانسه محقق شد که سیصدمین سالگرد تاسیس نخستین سفارت فارسی در منطقه ورسای نیز بود.

 دوره هشت‌ساله ریاست‌جمهوری روحانی

نخستین شناخت فرانسوی‌ها از روحانی به سال‌ ۲۰۰۳ و طرح پرونده هسته‌ای ایران و سپس سال ۲۰۰۵ در دیدار ایشان با ژاک شیراک، رئیس‌جمهور فرانسه برمی‌گردد. روحانی که در آن زمان یکی از مذاکره‌کنندگان هسته‌ای و دبیر شورای‌ عالی امنیت ملی ایران بود، درخواست داشت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تقاضا مبنی ‌بر نظارت‌ بیشتر بر تاسیسات هسته‌ای ایران را شفاف‌سازی کند. باوجود این، به گفته فرانسوا نیکولو، سفیر اسبق فرانسه و همچنین محمد البرادعی مصری، سوءتفاهمی مانع ادامه گفت‌وگوها شد.

فرانسه بار دیگر زمانی که در دوره روحانی مساله هسته‌ای ایران به جریان افتاد، هزینه‌های بسیار زیادی برای حل این پرونده صرف کرد. در اداره‌های مختلف امور خاورمیانه‌ای فرانسه رقابت شدیدی بر سر پرداختن به ‌موضوع هسته‌ای ایران پیش ‌آمد و برای بررسی آن، چه به‌لحاظ اطلاعاتی و چه به‌لحاظ تخصص فنی، مبالغ بالایی صرف شد. زمانی‌که فرانسوا اولاند از مشارکت فرانسه و عربستان سعودی در امور نظامی پرده برداشت، این انگیزه حتی بیشتر هم شد. با این ‌حال، نفوذ جمهوری اسلامی ایران در جهان عرب که به‌معنای اثرگذاری بالفعل ایران در بحرین، عراق، لبنان و سوریه بود و همزمان تحولات سوریه، موضوع هسته‌ای ایران را برای عربستان و به‌تبع برای فرانسه، از اهمیت بیشتری برخوردار کرد.

دوره هشت‌ساله ریاست‌جمهوری روحانی را باید عصر گرمی روابط فرانسه و ایران دانست. با ریاست‌جمهوری مکرون، قبل از خروج ترامپ از برجام، بیشترین سطح روابط ایران و فرانسه به‌لحاظ دیدار مقامات و بیشترین تلاش برای دستیابی به قراردادهای تجاری با شرکت‌های بزرگ فرانسوی‌ دیده می‌شود. باید گفت روحانی، تلاش زیادی در تغییر رویکرد غرب داشت. هرچند در سال ۲۰۱۳، پس از پیروزی روحانی در انتخابات با شعار ترمیم روابط ایران با جهان و گشایش اقتصادی، رهبران غرب و فرانسه حتی از شرکت در مراسم تنفیذ روحانی با وجود دعوت به تهران خودداری ورزیدند، اما دیپلماسی تِرک‌تو(Track۲ یا کانال‌های مخفیانه) به‌شیوه‌ای خودکار به‌راه افتاده بود. چند تن از چهره‌های سیاسی اسبق در فرانسه نظیر میشل روکار و دومینیک دوویلپن که در گذشته با روحانی بر سر مساله هسته‌ای در سال ۲۰۰۳ مذاکره کرده بودند، به دولتشان پیشنهاد دادند برای تبریک گفتن به روحانی در ایران حضور یابند. چهره دیپلماتیک بریتانیایی، جک استراو نیز خود خارج از کادر دولتی در ایران حضور یافت. در این زمان وزیر امور خارجه فرانسه، لوران فابیوس با این ابتکار، آن‌هم درست قبل‌از آنکه موفق شود با سفیر ایران در پاریس یا همتای خود ظریف دیدار کند مخالف بود.

اولاند و روحانی در سال ۲۰۱۴، در حاشیه شصت‌وهشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد ملاقات کوتاهی با یکدیگر داشتند. رئیس‌جمهور فرانسه تنها رهبر غربی در سطح خود بود که با روحانی دیدار داشت. این معارفه رودررو، مقدمه‌ای برای دیدارهای بعدی با روسای دیپلماسی دیگر اعضای اتحادیه اروپا شد. در ژانویه ۲۰۱۶ روحانی دیداری دو روزه از فرانسه داشت. از سال ۱۹۹۸ تا آن زمان هیچ‌یک از روسای‌جمهور ایران در فرانسه حضور نیافته بود. هدف این دیدار احیای پیوندهای اقتصادی بین دو کشور اعلام شد و در این ماه و به این مناسبت، شرکت‌های خودروسازی ایران و فرانسه همکاری خود را اعلام کردند.

زمانی‌که روحانی در انتخابات سال ۲۰۱۸ نیز موفق به کسب آرای بالایی برای ریاست‌جمهوری‌ شد، رئیس‌جمهور جوان فرانسه، امانوئل مکرون از نخستین کسانی بود که به ایشان این پیروزی را تبریک گفت، اما با تصمیم یک‌جانبه رئیس‌جمهور آمریکا مبنی‌بر خروج از توافق هسته‌ای در سال ۲۰۱۸ و بازگشت تحریم‌ها علیه تمامی شرکت‌های اروپایی و فرانسوی که در ایران کار می‌کردند، توقفی برای توسعه فعالیت شرکت‌های بزرگ فرانسوی در ایران و همین‌طور اجرای قراردادهای بزرگی که بین دو کشور و شرکت‌های مهمی نظیر توتال، رنو، ایرباس و ... بسته‌ شده بود به وجود آمد.

نیروی مثبت حاصل از برجام و بهبود روابط ایران و اروپا موجب شد مکرون و سایر کشورهای اروپایی تصمیم بگیرند در مخالفت با آمریکا، توافق هسته‌ای با ایران را زنده نگاه دارند و تمامی ابزارهای لازم برای مقابله با تصمیم واشنگتن را به‌کار ببرند که شامل تنظیم قوانین جدیدی در سطح اروپایی برای ممانعت از کارکرد قوانین فراسرزمینی آمریکا؛ تعیین سازوکار اینستکس و ... می‌شد. با وجود این، بعد از گذشت چند سال، این سازوکارها درحد حرف باقی ماند. علاوه‌برآن، فرانسه و اروپا ناسازگاری‌هایی در دیگر حوزه‌ها، ازجمله توانمندی بالستیک ایران، سیاست منطقه‌ای این کشور و درگیری در سوریه و یمن را نیز مورد انتقاد قرار دادند. تنش بین آمریکا و ایران افزایش یافت و هرچند به‌ظاهر رئیس‌جمهور فرانسه تلاش کرد مانع افزایش این تنش بین دو کشور شود، اما مکرون به عنوان هم‌پیمان نظامی عربستان‌سعودی نمی‌توانست میانجی صادقی بین اروپا، آمریکا و ایران باشد، البته باید گفت درهرحال رویکرد او عاملی بی‌اثر هم به‌حساب نمی‌آمد.

با شکایت ایران از انفعال اتحادیه اروپا برای پاسخ به تحریم‌های فرامرزی آمریکایی و تهدید برای گذر از سطح تعهدات درقبال برجام برای فشار آوردن به غرب، رویکرد فرانسه به‌شکل محسوسی تغییر کرد. وزیر دفاع این کشور، فلورانس پارلی عدول ایران از الزاماتش را غیرقابل تحمل خواند و عنوان کرد ترک کردن توافق هسته‌ای بدترین انتخاب ایران می‌تواند باشد.

به‌این‌ترتیب، تغییری در رویکرد اروپا برای حل مشکل تحریم‌ها صورت نگرفت. ابتدای سال ۲۰۲۰ پس‌از شهادت سردار سلیمانی به دست آمریکایی‌ها و اعلام انتقام سخت ایران، دیپلماسی فرانسه همچنان با آمریکایی‌ها همگرا باقی ماند و حتی مکرون اعلام کرد ما با آمریکا همبستگی کامل داریم. تنش بین تهران و پاریس همچنان باقی مانده است. رئیس‌جمهور فرانسه در توییتی از عبارت «خلیج عربی و فارسی» به‌جای خلیج‌فارس استفاده کرد و موجب برانگیختن واکنش‌های فراوانی در ایران شد. رهبر معظم انقلاب همان زمان فرانسه، آلمان و بریتانیا را نوکران آمریکا نامید. با وجود این، در مذاکرات وین دو طرف امیدوار بودند در دوره روحانی بار دیگر برجام احیا شود. اگرچه بعید به‌نظر می‌رسد شرکت‌های فرانسوی تمایل به حضور دوباره در ایران داشته باشند، اما فرانسه مایل است مساله ایران باتوجه‌ به خروج آمریکا از غرب آسیا و تمرکز فرانسه بر آفریقا به‌روشی دیپلماتیک حل شود.

p02-01