در این رابطه، انعقاد پیمان سه‌جانبه امنیتی میان ایالات متحده، انگلستان و استرالیا موسوم به «آکوس» همزمان با خروج این کشور از افغانستان نیز مهر تاییدی بر این مدعاست. به این ‌ترتیب می‌توان چنین استنباط کرد که همزمان با کمرنگ شدن حضور ایالات متحده در منطقه، سازوکار امنیتی و به ویژه موازنه قوای منطقه‌ای دستخوش تغییراتی خواهد شد. در واقع می‌توان گفت که با خروج این کشور از برخی ترتیبات امنیتی در منطقه، نوعی موازنه مجدد در منطقه غیرقابل اجتناب خواهد بود؛ موازنه‌ای که ایالات متحده امیدوار است، ثبات را در منطقه استراتژیک خاورمیانه به ارمغان بیاورد. همچنین ثباتی که دو رقیب دیرینه یعنی ایران و عربستان سعودی با وجود ماجراجویی‌های ترکیه، توانمندترین مهره‌های منطقه‌ای در تحقق آن هستند.

  زمانی برای انتخاب

در کنار ایران و عربستان سعودی، یکی از ضلع‌های تاثیرگذار موازنه منطقه‌ای نوین، بی‌شک ترکیه خواهد بود که در سال‌های اخیر سیاست خارجه فعالانه و ماجراجویانه‌ای را در پیش گرفته است. این کشور علاوه بر مناقشات با یونان در شرق مدیترانه، با ارمنستان با آذربایجان، با روسیه در دریای سیاه، با اسرائیل در لبنان و با مصر در لیبی منازعه داشته و همچنین با عراق، عربستان، سوریه و ایران نیز تنش‌هایی را ایجاد کرده است؛ موضوعاتی که می‌تواند سبب نزدیک‌تر شدن ایران و عربستان شود.روابط ایران و ترکیه در ماه‌های اخیر تنش‌های زیادی را تجربه کرده است. جهت‌گیری‌های این کشور در بحران اخیر با آذربایجان، تمرین‌های مشترک نظامی با آذربایجان در دریای خزر و همچنین با پاکستان و آذربایجان در نزدیکی مرزهای ایران، اختلاف نظر با این کشور در امور سوریه و همچنین اظهارنظرهای مداخله‌جویانه در رابطه با اقلیت‌های قومی در ایران نمونه‌هایی از این اختلاف نظرها و تنش‌ها است. در رابطه با عربستان نیز ترکیه به واسطه شکست‌های متعدد در سیاست خارجی‌اش به همراه قطر، با وجود تلاش برای کاهش تنش‌ها و ایجاد یک اتحاد درون سنی با عربستان و متحدانش نظیر امارات متحده عربی توفیق چندانی به دست نیاورده است. تفاوت‌های ایدئولوژیک میان ترکیه و عربستان و حمایت‌ آنکارا از اخوان‌المسلمین که خطری بزرگ برای عربستان به حساب می‌آید، در کنار تنش‌های سال‌های گذشته، سد راه بزرگی  برای نزدیکی احتمالی دو کشور به شمار می‌رود. از طرفی عربستان سعودی که کاهش هزینه‌ها و افزایش ضریب امنیتی درون مرزهایش را دنبال می‌کند، باید بداند که با نزدیکی به ترکیه نه تنها همچنان روابط تنش‌آمیز خود را با جمهوری اسلامی ایران ادامه خواهد داد، بلکه خود را گرفتار ماجراجویی‌های منطقه‌ای و جهانی این کشور خواهد کرد. به عبارت دیگر قرار گرفتن در حلقه اتحاد با ترکیه، می‌تواند هزینه‌های به مراتب بیشتری از رقابت با این کشور برای عربستان به وجود آورد؛ از این رو بعید به نظر می‌رسد که این‌بار عربستان سعودی، صرفا به‌نام یک اتحاد درون سنی، هزینه‌های خود را نسبت به رقابت با ایران افزایش دهد.

  توافقی بر پایه محاسبه

از سوی دیگر به نظر می‌رسد که مذاکرات ایران و عربستان که ماه‌هاست به میزبانی عراق آغاز شده، به پیشرفت‌های قابل توجهی دست یافته است.به طوری که وزیر امور خارجه ایران در سفر خود به لبنان اعلام کرد که مذاکرات با عربستان سعودی روند خوبی را طی کرده و منجر به توافقاتی شده است. در مقابل وزیر سعودی در امور خارجه نیز اعلام کرده که کشورش در زمینه مذاکره با جمهوری اسلامی ایران جدی است. همچنین جنیفر گویتو، معاون وزیر امور خارجه ایالات متحده در امور ایران و عراق نیز اعلام کرده که ایالات متحده از هرگونه گفت‌وگوی مستقیم میان ایران و عربستان سعودی که به ثبات بیشتر منطقه‌ای کمک کند، استقبال خواهد کرد. با این وجود، به طور حتم دو کشور که از سال ۲۰۱۶ میلادی روابط‌‌شان به سردی گراییده، در راه رسیدن به توافق هرچند محدود، دست به محاسبه خواهند زد.عربستان در توزیع مجدد قدرت، دیگر نمی‌تواند نسبت به حضور در چتر امنیتی ایالات متحده در منطقه مطمئن باشد و در رابطه با ایجاد بازدارندگی در برابر ایران در موضع ضعیف‌تری قرار گرفته است. در این رابطه لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا اعلام کرده که از ابتدای آغاز به‌کار دولت بایدن نزدیک به ۱۱ سامانه تاد و همچنین سامانه‌های دفاعی موسوم به پاتریوت از عراق، کویت، اردن و عربستان خارج شده است. از سوی دیگر، رقابت‌های منطقه‌ای این کشور و جنگ با یمن، آسیب‌های جبران‌ناپذیری  به اقتصاد و امنیت عربستان وارد کرده است. ریاض ترجیح می‌دهد در جهت تحقق چشم‌انداز ۲۰۳۰ میلادی، ضمن کاهش تنش‌ها با ایران به پایان جنگ با یمن امیدوار باشد. موضوعاتی که اکنون با کمرنگ شدن حضور ایالات متحده در منطقه می‌توانند آسیب بیشتری را متوجه این کشور کنند. از سوی دیگر، جمهوری اسلامی ایران نیز در بعد سیاسی و امنیتی، خروج تدریجی ایالات متحده از منطقه را گامی مثبت در راستای اهداف امنیتی خود قلمداد می‌کند و چنین به نظر می‌رسد که در این راه‌حاضر خواهد بود در جهت تنش‌زدایی با مهم‌ترین رقیب منطقه‌ای خود گام بردارد. علاوه بر این، نزدیکی عربستان و ایران می‌تواند سبب تقویت توافق اتمی ایران و قدرت‌های جهانی شده  و اسرائیل را که در سال‌های گذشته به واسطه سیاست‌های دولت ترامپ در مواجهه با جمهوری اسلامی، به نوعی اجماع محدود منطقه‌ای نزدیک کرده بود، بار دیگر در موضع ضعف قرار دهد. در بعد اقتصادی هم سرد شدن آتش برخی از رقابت‌های منطقه‌ای با عربستان سعودی می‌تواند هزینه‌های ایران را کاهش داده و همچنین جمهوری اسلامی می‌تواند با برقراری روابط تجاری مجدد با عربستان، اقتصاد آسیب دیده خود را تا حدی ترمیم کند.همان‌طور که اشاره شد محاسبه سود و زیان حتی میان رقبای دیرینه‌ای چون تهران و ریاض می‌تواند اساس شکل‌دهی به موازنه قوای جدید منطقه‌ای باشد. همچنین این‌گونه به نظر می‌رسد که موازنه نوین قدرت در خاورمیانه، باید راهبرد کلان ایالات متحده یعنی ثبات منطقه‌ای را نیز محقق سازد. نزدیکی عربستان سعودی به ترکیه و کشورهای همسوی با آن به وضوح جمهوری اسلامی ایران را در مواجهه با یک اتحاد قدرتمند منطقه‌ای قرار خواهد داد؛ مواجهه‌ای که نتیجه آن نه تنها ایجاد موازنه قدرت و همزیستی مسالمت‌آمیز واقع‌گرایانه نخواهد بود، بلکه منطقه را بار دیگر به سوی پرتگاه بی‌ثباتی سوق خواهد داد. در مقابل، نزدیکی عربستان و ایران هرچند به شکل محدود و موقت علاوه بر تحقق منافع دو کشور، موازنه‌ای ثبات‌بخش را در منطقه پدید می‌آورد؛ موازنه قوای نوینی که ایالات متحده را با خیال آسوده‌تر رهسپار شرق آسیا خواهد کرد.