۱۰ سال‌ بعد درحالی‌که آمریکا به مذاکرات پیوسته بود، توافق برجام در سال ۲۰۱۵ منعقد شد، ایران سه سال‌ به تعهداتش کامل عمل کرد و همه محدودیت‌ها را پذیرفت، اما در سال ۲۰۱۸ ترامپ با یک تصمیم فاجعه‌آمیز از برجام خارج شد.  ترامپ همچنین «فشارحداکثری» را به ایران اعمال کرد و مانع کشورهای اروپایی و سایرکشورها برای همکاری تجاری با ایران شد. ایران از منافع اقتصادی برجام محروم شد و تعهدات برجامی خود را کاهش و ذخیره و سطح غنی‌سازی را افزایش داد. حالا جوبایدن تلاش می‌کند که به برجام برگردد تا بر این اساس تحریم‌های هسته‌ای علیه ایران برداشته شود و متقابلا ایران به تعهدات هسته‌ای برگردد؛ ازجمله کاهش سطح غنی‌سازی از ۶۰درصد به کمتر از ۵درصد.

مذاکرات احیای برجام از‌ ماه آوریل گذشته آغاز و متن ۲۰صفحه‌ای برای امضای نهایی آماده شده است. در عین حال ایران خواسته که آمریکا سپاه را از لیست سازمان‌های تروریستی خارج کند، درحالی‌که در یک اقدام متقابل، ایران نیز نیروی سنتکام آمریکا را در لیست سازمان‌های تروریستی خارجی قرارداده است. برای احیای برجام، ایران در مورد خروج سپاه از لیست سازمان‌های تروریستی اصرار کرده چون در زمان توافق برجام، سپاه در این لیست نبود. در جبهه متقابل اسرائیل اصرار می‌کند که سپاه باید در لیست سازمان‌های تروریستی آمریکا بماند درحالی‌که اسرائیل اساسا عضو برجام نیست.

خیلی‌ها در واشنگتن هم حرف اسرائیل را می‌زنند. هفته گذشته سنای آمریکا قطعنامه غیر الزام‌آوری تصویب کرد که برای احیای برجام، سپاه از لیست سازمان‌های تروریستی حذف نشود. قطعنامه مذکور که به پیشنهاد سناتور تدکروز ارائه شد، همچنین خواسته که تحریم‌های مربوط به تروریسم علیه بانک مرکزی ایران و سپاه اعمال شود تا همکاری ایران و چین هم محدود شود.

اقدام سنای آمریکا این پیام را به تهران داد که عمر برجام به فرض احیا، کوتاه خواهد بود. انتخابات آمریکا ۶ماه دیگر برگزار می‌شود و احتمال پیروزی جمهوری‌خواهان هم زیاد است و آنها هم تاکید کرده‌اند که با تمام قدرت مانع برجام خواهند شد.

بنابراین به‌طور واقع‌بینانه شانس کمی خواهد بود که برجام به‌فرض احیا هم عمری طولانی داشته باشد. در شرایط فعلی دو احتمال وجود دارد. اول احتمال شکست مذاکرات برجام است که در این صورت، آمریکا با حمایت کشورهای غربی و متحدان منطقه‌ای خود، به سیاست فشار حداکثری ترامپ بازخواهد گشت. در این سناریو ایران بیشتر به‌سمت چین و روسیه خواهد رفت. همچنین ایران به‌عنوان یک اقدام بازدارنده درمورد حمله احتمالی نظامی آمریکا-اسرائیل، ظرفیت غنی‌سازی خود را تا سطح قابلیت ساخت بمب هسته‌ای افزایش خواهد داد.  احتمال دوم اینکه آمریکا و ایران با خروج همزمان و متقابل ارتش‌های دوکشور از لیست سازمان‌های تروریستی توافق کنند. آمریکا سپاه را از لیست سازمان‌های تروریستی حذف و ایران هم متقابلا نیروی سنتکام آمریکا را از لیست سازمان‌های تروریستی‌اش خارج کند. واقعیت این است که نیروی قدس ایران و نیروی سنتکام آمریکا، نقش محوری در منطقه دارند. بدون همکاری نیز شانس حل مسالمت‌آمیز بحران‌های منطقه‌ای کاهش خواهد یافت.  نگرانی‌ها در مورد بحران‌های منطقه‌ای هم باید از طریق گفت‌وگو‌های کشورهای حاشیه خلیج‌فارس آغاز شود. ایران و عربستان پنج دور گفت‌وگوهای مستقیم در بغداد داشته‌اند که با گفت‌وگوهای مقامات ارشد امنیتی، به توافق‌های اولیه مهمی رسیده‌اند. همکاری و صلح بین کشورهای منطقه خلیج‌فارس، به‌ویژه ایران و عربستان به حل بحران‌های منطقه‌ای همچون یمن، عراق، سوریه و لیبی کمک موثری خواهد داشت.  صلح و ثبات و امنیت پایدار در منطقه خلیج‌فارس بدون سیستم امنیتی و همکاری جمعی ممکن نخواهد بود.  اکنون زمان آن فرا رسیده است که دیپلمات‌های کشورهای این منطقه تلاش خود را برای تحقق این مهم مضاعف کنند.