موازنه‌سازی نرم دربرابر تهران

سیاست‌های بایدن در قبال جنگ یمن و شکل‌گیری این تلقی که وی به متحدان عرب خود در شورای همکاری پشت‌کرده، موجب سردی نسبی روابط عربستان و آمریکا در ‌ماه‌های اخیر شده است.

با این حال سفر جو بایدن به ریاض در ارتباط با نقش عربستان‌سعودی به‌عنوان بزرگ‌ترین صادرکننده نفت و یکی از اصلی‌ترین بازیگران اوپک‌پلاس است که توافقی را برای متعادل‌کردن قیمت در بازار جهانی نفت در همراهی با روسیه ترتیب داده است.

از این زاویه یکی از اصلی‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین دستورکارهای سفر جو بایدن به ریاض و دیدار با محمد بن‌سلمان که در طول بیش از یک‌سال گذشته روابط سردی را با سران کاخ‌سفید در حال تجربه‌کردن است، متغیر انرژی و فشار بر عربستان برای تعدیل توافق اوپک‌پلاس است.

در این راستا، عربستان تاکنون به درخواست‌های مکرر آمریکا درباره افزایش تولید نفت به‌منظور کاهش قیمت جهانی سوخت پاسخی نداده است و به‌طور غیرمستقیم اعلام کرده‌اند که به توافق اوپک‌پلاس پایبند خواهند بود.

در همین خصوص شاهزاده عبدالعزیز بن‌سلمان، وزیر انرژی عربستان‌سعودی ۹ فروردین در گفت‌وگو با شبکه «سی‌ان‌بی‌سی» تاکید کرد موجودیت اوپک‌پلاس در گرو آن است که ماموریتش برای تثبیت قیمت نفت را از دیگر مسائل ژئوپلیتیک جدا نگهدارد.

چند روز پس از این اظهارات، اعضای اوپک‌پلاس ۱۱ فروردین در بیست وهفتمین نشست خود بر ادامه اجرای توافق کاهش تولید نفت با وجود فشارهای آمریکا و تهدید به آزادسازی ۱۸۰‌میلیون بشکه از ذخایر استراتژیک این کشور به توافق رسیدند.

قیمت شاخص نفت‌برنت از زمان حمله روسیه به اوکراین در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ افزایش بی‌سابقه‌ای پس از یک دوره کاهش و رکود قیمت را تجربه کرده است که برای بسیاری از کشورهای اروپایی که اصلی‌ترین مصرف‌کنندگان انرژی هستند، تبدیل به یک مساله فوری و حیاتی شده است. دولت آمریکا در تلاش است تا با فشار و ترغیب عربستان، فشارها را بر روسیه برای موفقیت تحریم‌های اعمالی بر مسکو افزایش دهد.

در این چارچوب، سفر احتمالی بایدن به عربستان و بهبود روابط با محمد بن‌سلمان که در شرایط کنونی در بحث جانشینی و رسیدن به تاج و تخت پادشاهی نیاز به حمایت و تایید ایالات‌متحده دارد، می‌تواند حائزاهمیت باشد و تاثیراتی را بر سه مساله مهم با ابعاد منطقه‌ای یعنی آینده مذاکرات احیای برجام، چشم‌انداز مذاکرات ایران و عربستان و عادی‌سازی احتمالی روابط اسرائیل و عربستان بر‌جای بگذارد.

در واقع بازه زمانی سفر منطقه‌ای رئیس‌جمهوری آمریکا به خلیج‌فارس ارتباط مستقیمی با چشم‌انداز مذاکرات متوقف‌شده برجام دارد. مذاکراتی که از ۲۰ اسفند تاکنون متوقف شده و به‌رغم تلاش‌های منطقه‌ای و بین‌المللی برای از سرگیری گفت‌وگوها در هتل کوبورگ وین، افق روشنی برای آن متصور نیست.

از این زاویه چنانچه دو متغیر اعلام شکست مذاکرات برجام و توافق آمریکا و عربستان بر سر افزایش سطح تولید برای متعادل‌کردن بازار نفت؛ همسو شوند، می‌توان انتظار داشت که تاثیرات خود را بر دو متغیر دیگر یعنی کاهش سرعت مذاکرات تهران و ریاض و سرعت تمایل عربستان به عادی‌سازی روابط با اسرائیل بر‌جای بگذارد.

در واقع میان این متغیرها یک ارتباط معنادار وجود دارد و آن چگونگی رقم‌خوردن روابط آمریکای بایدن با عربستان بن‌سلمان است که می‌تواند تاثیر قابل‌توجهی بر افزایش یا کاهش سطح تنش‌ها در خاورمیانه بر‌جای بگذارد. همسویی مذاکرات احیای برجام با مذاکرات تهران و ریاض که هر دو از فروردین ۱۴۰۰ به فاصله اندکی از یکدیگر آغاز شدند و تاکنون نیز با فراز و فرود در جریان است، نشان می‌دهد که عربستان بهبود روابط با جمهوری اسلامی ایران و مدیریت تنش منطقه‌ای بین دو کشور را تابعی از موفقیت برجام از یک‌سو و بهبود روابط با ایالات‌متحده از سوی دیگر می‌داند.

به عبارت دیگر، رویکرد دولت دموکرات بایدن در بازبینی روابط با عربستان‌سعودی نقش مهمی در ادراک مقامات تصمیم‌گیرنده سعودی از ظهور عناصر واگرا در معادله همکاری استراتژیک با آمریکا دارد. وضعیتی که برآمده از استراتژی دولت ترامپ و مبتنی بر حمایت‌های بی‌قید و شرط ایالات‌متحده از شرکای امنیتی منطقه‌ای بود که پیامد آن بی‌انگیزگی عربستان‌سعودی برای فعال‌کردن تلاش‌های دیپلماتیک برای حل صلح‌آمیز تنش با همسایگان بود.

در واقع حـمایت آشکـار آمـریکا از عربسـتان‌سعـودی غالبا رویکـرد جنگ‌طلبانه‌تری را نسبت به زمانی که سعودی‌ها اطمینان کمتری از مداخله آمریکا به نفع خود دارند، تشویق می‌کند. در واقع راهبرد دنباله‌روی سخت عربستان از آمریکا در دوره ترامپ نقش بسیار مهمی در افزایش سطح تنش با ایران داشت.

چنین تحولی برای عربستان را می‌توان در دوره بایدن در چارچوب گذار از راهبرد «دنباله‌روی سخت» به سمت راهبرد «موازنه نرم» صورت‌بندی کرد، بنابراین به موازات بهبود روابط به‌ویژه دادن یک امتیاز قابل‌توجه به ولیعهد سعودی، می‌توان انتظار داشت با شکست احتمالی مذاکرات احیای برجام، زمینه برای تغییر راهبرد عربستان از موازنه نرم به دنباله‌روی نرم فراهم شود.

در این میان اگر برجام مجددا تبدیل به یک مساله بحران‌زا شود، می‌توان انتظار داشت که مذاکرات ایران و عربستان نیز تعلیق شود و دور ششم آن که قرار بود در سطح مقامات سیاسی برگزار شود، متوقف شود. اخیرا وزیرخارجه عربستان‌سعودی در حاشیه اجلاس داووس اعلام کرد که پیشرفت کمی در مذاکرات با ایران صورت‌گرفته است.

علاوه بر این مسائل اختلافی بین دو کشور همچنان به قوت خود باقی است. جنگ یمن همچنان یک پرونده اختلاف‌زا بین تهران و ریاض است که به‌رغم آتش‌بس موقت دوماهه که هفته آینده به پایان می‌رسد، تا رسیدن به راه‌حل پایدار مبتنی بر آتش‌بس دائمی و شکل‌گیری مذاکرات سیاسی فاصله دارد.

بحران یمن این ظرفیت را دارد که تبدیل به منبع تصاعد بحران در سطح منطقه‌ای شود و فتیله تنش‌ها در منطقه را مجددا بالا بکشد.

در این شرایط ریاض حمایت‌های بیشتر از سوی آمریکا به‌ویژه دریافت سامانه‌های دفاع موشکی پیشرفته تاد یا بهینه‌شده پاتریوت را مطالبه کرده و نگاه خود را همزمان به اسرائیل به‌عنوان یک متحد موازنه‌گر معطوف خواهد کرد. از این زاویه می‌توان انتظار داشت مطلوبیت پیوستن به روند عادی‌سازی روابط با اسرائیل مجددا به حلقه اول تصمیم‌گیری در دربار پادشاهی آل‌سعود بازگردد.

ترسیم چنین صفحه شطرنجی که مساوی با افزایش مجدد تنش در منطقه و یادآور تابستان داغ ۲۰۱۹ است، رئیس‌جمهور آمریکا را با چند پرسش مهم مواجه خواهد کرد که در تور منطقه‌ای و در ایستگاه ریاض چه فرمولی را برای منطقه روی میز قرار خواهد داد؟ آیا تجربه به‌زعم خود آمریکایی‌ها شکست‌خورده فشار حداکثری ترامپ می‌تواند جایگزین مناسبی برای عدم‌توافق هسته‌ای با ایران باشد؟

آیا توقف احتمالی گفت‌وگوهای آتی ایران و عربستان که با افزایش دوباره سطح تنش در روابط دو کشور و سرریز مجدد آن به کانون‌های بحران مانند یمن مساوی خواهد بود، می‌تواند جایگزین مناسبی به‌همراه داشته باشد؟