جعبه سیاه رفت وآمد مدیران خودروسازی

اگرچه چندی پیش روابط عمومی وزارت صنعت، معدن و تجارت اعلام کرد محمد شریعتمداری (وزیر صنعت) نقشی در تغییرات مدیریتی خودروسازان ندارد و این کار بر عهده هیات‌مدیره آنها است، با این حال مرور تجربه‌های قبلی در جابه‌جایی‌های مدیریتی خودروسازان نشان می‌دهد عزل و نصب‌ها معمولا با نظر مستقیم مسوولان صنعتی انجام شده است.اگر نگاهی به ترکیب سهامداران خودروسازان داخلی بیندازیم، روی کاغذ سهم دولت چندان بالا نیست و حتی از برخی صاحبان سهام نیز کمتر است، اما صندلی مدیریتی عملا در اختیار دولتی‌ها قرار دارد و آنها در نهایت تصمیم می‌گیرند چه کسی برود و چه کسی بیاید.

در واقع هرچند رسم این است که مدیران عامل شرکت‌های مختلف از جمله خودروسازان را هیات‌مدیره آنها با توجه به کارنامه کاری‌شان عزل و نصب کنند، اما در خودروسازی ایران عملا وزارت صنعت و سازمان گسترش نقش اصلی را در تغییرات مدیریتی ایفا می‌کنند. به‌عبارت بهتر، در ظاهر قضیه، هیات‌مدیره خودروسازان اقدام به جابه‌جایی‌های مدیریتی می‌کند، اما در باطن ماجرا، این وزارت صنعت است که تصمیم‌گیر اصلی است.

به همین دلیل است که با وجود سهم نسبتا پایین دولت در سهام خودروسازان، همواره ردپای دولتی‌ها را می‌توان در بخش‌های مختلف صنعت خودرو کشور (از تغییرات مدیریتی گرفته تا امضای قراردادهای خارجی) دید. بنابراین، گزاف نیست اگر بگوییم تغییر مدیرعامل سایپا نیز ریشه در دولت دارد و هیات‌مدیره این شرکت فرمان صادره را اجرا  کرده است. جدا از اینکه جهرودی چه عملکردی در عمر مدیریتی ۱۱ ماهه خود در سایپا داشته است (که در ادامه به آن خواهیم پرداخت)، نکته مهم دیگر اینجاست که تغییر مدیرعامل این شرکت با وجود بلاتکلیفی در وزارت صنعت، معدن و تجارت به‌دلیل نامشخص بودن ماندن یا رفتن شریعتمداری، صورت گرفته است. در حال ‌حاضر وزارت صنعت، معدن و تجارت شرایط نسبتا ناپایداری را در راس مدیریتی خود تجربه می‌کند، چه آنکه محمد شریعتمداری سکاندار آن، بین رفتن و ماندن معلق مانده است. طبق اخبار منتشره، خروج شریعتمداری از وزارت صنعت بسیار محتمل است، چه آنکه هم بحث بر سر استعفای وی است و هم استیضاح و هم انتقال به وزارتخانه‌ای دیگر.

در این شرایط، جابه‌جایی مدیریتی در سایپا (فارغ از اینکه چه کسی رفته و چه کسی آمده)، از حیث ایجاد ناهماهنگی و تعجیل در انتخاب مدیران جدید، مورد نقد قرار دارد. به‌عبارت بهتر، پرسش اینجاست که وقتی هنوز تکلیف وزیر صنعت، معدن و تجارت برای ماندن و رفتن مشخص نیست، چرا نسبت به تغییر مدیران عامل خودروسازی اقدام می‌شود؟ اگر در این شرایط که مدیرعامل سایپا تغییر کرده، وزیر صنعت نیز به فاصله کوتاهی تغییر کند (که محتمل به‌نظر می‌رسد)، آنگاه تکلیف وزیر جدید با مدیرعامل تازه‌وارد چه خواهد بود؟ پذیرفتن یا تغییری دوباره؟

در واقع بحث بر سر این نیست که جهرودی چه عملکردی در سایپا داشته و محمدرضا سروش چه خواهد کرد، بلکه مساله اصلی به عزل و نصب‌های ناگهانی ازسوی دولت در صنعت خودرو مربوط می‌شود. نگاهی به مدیریت در خودروسازان بزرگ دنیا نشان می‌دهد یکی از دلایل اصلی موفقیت آنها، ثبات مدیریت (البته مدیرانی شایسته که از تخصص و توانایی کافی برخوردار هستند)، بوده و هست، مساله‌ای که  در صنعت خودرو  ایران چندان مورد توجه نیست.

اما دخالت دولت در عزل و نصب‌های مدیریتی خودروسازی بی‌دلیل هم نیست و اتفاقا ریشه در خدمات و حمایت‌های دولتی از این صنعت دارد. درواقع دولت بر حمایت‌هایش از خودروسازان تاکید دارد؛ به این معنی که صنعت خودرو را زیر پر و بالش نگه داشته و در عوض، خود را محق به دخالت در امور آن به‌خصوص در بخش عزل و نصب‌های مدیریتی می‌داند.

حمایت‌های دولتی از صنعت خودرو را مواردی مانند تعرفه بالا برای ورود خودروهای خارجی به کشور و در مواقعی نیز ممنوعیت واردات تشکیل می‌دهند و در کنار آنها، کمک‌های اورژانسی به خودروسازان در مقاطع بحرانی نیز جزو حمایت‌های دولتی به‌شمار می‌رود. به‌عنوان مثال، در پاییز ۹۴ و در شرایطی که شکل‌گیری کمپین «خرید خودرو صفر ممنوع» فروش خودروسازان را تحت‌تاثیر قرار داده بود، دولت وارد عمل شد و با قبول ریسک تورمی، بیش از ۱۲۰ هزار فقره تسهیلات خرید خودرو در اختیار مشتریان قرار داد تا خودروسازان یکی از پررونق‌ترین دوران فروش خود را تجربه کنند.

اقداماتی از این قبیل در کنار دارا بودن سهام خودروسازان و همچنین حمایت‌های تعرفه‌ای (هرچند البته در حال حاضر تعرفه بالا و ممنوعیت واردات با توجه به رشد نرخ ارز، چندان اثری در فروش خودروسازان داخلی ندارد)، سبب شده دولت خود را محق به دخالت در امور خودروسازان بداند و به مسائل مختلف این صنعت ورود و نفوذ کند.

مروری بر کارنامه جهرودی

اما محسن قاسم جهرودی در شرایطی دوشنبه شب گذشته پس از کش‌وقوس‌های فراوان از مدیرعاملی سایپا کنار گذاشته شد که دوران کوتاه مدیریت وی چندان کم حاشیه نبود. یکی از اصلی‌ترین این حواشی، انتشار نامه‌هایی منتسب به کارکنان سایپا بود که محتوای آنها حول اعتراض به عملکرد جهرودی در این شرکت می‌چرخید.

 این دو نامه که به فاصله کوتاهی از یکدیگر منتشر و موارد زیادی تخلف را در خود جای داده بودند، در نهایت به دفتر اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهوری ارجاع و وی دستور پیگیری آنها را داد. البته سایپایی‌ها چندان واکنش محکمی به این دو نامه نشان ندادند، حتی بعد از اینکه خبر ورود معاون اول رئیس‌جمهور به این ماجرا منتشر شد.  برخی بر این باورند که انتشار نامه‌های موردنظر در برکناری جهرودی بی‌تاثیر نبوده، هرچند رسما مورد تایید قرار نگرفته است.

جهرودی اما از همان ابتدای ورود به سایپا، بنای کاری خود را بر حمایت از قطعه‌سازان گذاشت (چه آنکه خود نیز از جامعه قطعه‌سازان بود)، با این حال به دلایلی، در مجموع نتوانست رضایت فعالان صنعت قطعه را به‌دست آورده و آنها را از حیث مسائلی مانند پرداخت مطالبات و معوقات راضی نگه دارد. البته نباید فراموش کرد که دو سه ماه پایانی دوران مدیریت جهرودی در سایپا، با تحریم‌های آمریکا علیه خودروسازی همزمان شد و این موضوع به نوبه خود ابتکار عمل را از وی و البته دیگر مدیران خودروسازی کشور تا حدی گرفت.

بنابراین کمبود نقدینگی و کاهش تولید و مشکلات رخ داده در پیش فروش خودروها را می‌توان تا حدی به تحریم‌ها مرتبط دانست، هرچند البته ضعف‌های مدیریتی و همچنین چالشی بزرگ به نام قیمت‌گذاری دولتی خودرو نیز در بروز این مشکلات بی‌تاثیر نبوده است.

در نهایت اما دو نقطه روشن نیز در کارنامه مدیریت جهرودی در سایپا به چشم می‌آید که شامل رونمایی از دو محصول جدید این شرکت یعنی کوئیک و رهام می‌شود. البته پروژه طراحی و تولید این محصولات به مدیران قبلی سایپا مربوط می‌شود، با این حال همین که جهرودی آنها را کنار نگذاشت و به مرحله رونمایی رساند، نکات مثبتی در عملکرد وی به‌شمار می‌روند.

تاکید سروش روی کاهش هزینه‌ها

مدیرعامل جدید سایپا اما به نوعی دست پرورده بخش خصوصی است، چه آنکه ۱۲ سال را در گروه بهمن سپری کرد. ۱۰ سال از این مدت را وی بر صندلی مدیرعاملی گروه بهمن نشسته و گفته می‌شود عملکردی قابل دفاع را از خود به‌خصوص در بخش کنترل هزینه‌ها به جا گذاشته است. ازآنجاکه سایپا در حال حاضر با مشکل نقدینگی دست و پنجه نرم می‌کند و کلی زیان انباشته دارد، به نظر می‌رسد یکی از اولویت‌های مدیریتی  محمدرضا سروش در این شرکت، پایین آوردن هزینه‌های مالی و افزایش بهره وری خواهد بود.

 وی البته در اظهارات خود پس از دریافت حکم مدیرعاملی سایپا، به این موضوع اشاره و تاکید کرده که باید هزینه‌ها را در این شرکت کاهش داد. وی تاکید کرده که با مدیریت توام با ریخت و پاش، نمی‌توان قیمت تمام شده را کنترل کرد؛ ضمن اینکه نباید محصولات تولیدی را نیز زیر قیمت فروخت.