موتور، قوای محرکه، مجموعه بدنه و مجموعه الکترونیکی که اتفاقا ما زیاد به این اجزا نپرداخته‌ایم، پس اگر می‌خواهیم سیاست‌گذ‌اری درستی داشته باشیم باید در اجزای حقیقی خودرو به خودکفایی دست پیدا کنیم. اینکه بگوییم لاستیک، دستگیره و صندلی را ساخته‌ایم که مهم نیست اینها ساده هستند و هر زمان می‌توان ساخت و نیازی به واردات ندارند ما باید امروز مسلط به تولید موتور شویم و به‌مرور خود خودرو را بسازیم. مدیر عامل سابق ایران خودرو گفت: پس اگر ما در شرایط تحریم دچار مشکل شده‌ایم ایراد از سوی سیاست‌گذ‌اری است که اجباری در سرمایه‌گذاری در تولید قطعات حساس نداشته است. اصولا برای تولید یک تعریف خیلی واضح وجود دارد. تولید به معنی آن است که شما ۵۱ درصد ارزش افزوده و فناوری‌های کلیدی را در داخل کشور داشته باشید اگر نداشته باشیم اسمش تولید نیست، سر هم بندی است. ما وقتی سیاست‌گذ‌اری درستی نداشته باشیم به جای تولید سر هم بندی می‌کنیم که بسیار آسیب‌پذیر است.  وی تصریح کرد: آیا در شرایط تحریم می‌توان با تکیه بر قطعه‌سازان داخلی افزایش تولید را در صنعت خودرو رقم زد یا خیر؟ باید بگویم بله. چون توانمندی قطعه‌سازان کشور بالاست. البته دو و سه نکته کلیدی وجود دارد که باید برای بهتر عمل کردن آنها را اجرایی کرد. منطقی با اعلام اینکه ما به این دلیل افت تولید داشتیم که در زمینه قطعات حساس وابستگی به واردات داشتیم و آنها در شرایط تحریم حاضر به فروش قطعات به ما نشدند، افزود: در نهایت ما قطعات دست دوم را از مسیرهای دیگری تامین کردیم و به خط تولید رساندیم، مسلم است که کیفیت خودروها کاهش پیدا می‌کند.  به گفته وی زمانی که قطعه‌سازان داخلی با مجموعه شرکت‌های دانش بنیان و فناوری‌های جدید همکاری نکنند نمی‌توان به حل مشکلات امید داشت و هر زمان که این سه بخش همراه هم بودند ما به نتایج مناسبی دست پیدا کرده‌ایم. امروز که تیراژ تولید افزایش پیدا کرده عامل آن تسلط خودروساز در تولید قطعات با فناوری حساس است. وی در ادامه افزود: دو نوع روش قیمت‌گذاری است نخست قیمتی که خودروساز با محاسبه هزینه تمام شده به همراه سود تعیین و محصولات را مطابق با آن به مشتریان می‌فروشد. این روش قیمت‌گذاری در دنیا دیگر حاکم نیست. امروز می‌گویند ببینید مشتری چه محصولی می‌خواهد و چقدر توان مالی دارد تا خودرو را متناسب با نیاز آنها تولید کنیم. بر همین اساس بر مبنای مشتری تولید و قیمت‌ها را تعیین می‌کنند. ما باید در عملکردهایمان یک تجدیدنظر انجام دهیم منتها در شرایط بحرانی نمی‌توانیم این کار را بکنیم. منطقی تصریح کرد: باید طیف‌سنجی شود که کل مشتری‌های خودروساز چقدر هستند و متناسب با این طیف‌سنجی خودروها عرضه شود. به‌عنوان مثال در سال ۹۸، ۴۸ درصد مشتریان پولشان به خودروی پراید می‌رسید اما پراید را سال ۹۹ حذف کردیم و هیچ چیزی را هم جایگزین آن نگذاشتیم، این یعنی که ما ۴۸ درصد از مشتری هایمان را از بازار محصول نو از بین برده و آنها را راهی خرید محصولات دست دوم کردیم.