اگر- یا زمانی که- یک بحران رخ دهد، خطر اینکه یک جرقه موجب یک درگیری ناگهانی و غیرمنتظره شود- شاید به‌شدت- افزایش یابد. افزون بر این، رهبران سیاسی هر دو طرف با این همه خطر شاید کمتر انعطاف‌پذیر باشند و فرماندهان نظامی ممکن است خواستار شدت‌عمل یا برای بازداشتن یا آماده‌سازی برای نبرد شوند. درحالی‌که امکانات جاری از نظر نظامی قویا مدافع آمریکا در دریای چین جنوبی است- احتمال کمی هست که چین نسبت به واشنگتن عقب‌نشینی کند- بهبود و توسعه سیستم‌های ضددسترسی و منع منطقه‌ای از سوی چین در آن مسیر می‌تواند خنثی کردن بحران را سخت‌تر کند. هرچه جنگ آمریکا و چین وحشت آور و دلهره‌آور است اما نمی‌توان آن را غیرمحتمل انگاشت.

همان‌طور که خواهیم دید، علت جنگ و اهمیتی که هر طرف برای آن قائل است، می‌تواند بر شدت و طولانی شدن آن تاثیر بگذارد، اگرچه خصومت‌ها می‌تواند موجب پویایی‌ها و خشمی شود که محاسبات منطقی را تحت‌الشعاع قرار دهد. اگر هر دو طرف ظرفیت جنگی قابل‌توجه داشته باشند و هیچ‌یک نتواند برتری و کنترل عملیاتی به‌دست آورد، خطر نبرد طاقت‌فرسای طولانی با هزینه زیاد وجود دارد، هرچند هر دو طرف برای پایان سریع آن برنامه‌ریزی کنند یا انتظار پایان سریع آن را داشته باشند.

چنین شرایطی یادآور شرایط اروپا در سال ۱۹۱۴ است آنگاه که بحران موجب اجرای تقریبا خودکار طرح‌های نظامی برای حمله پیش از مورد حمله واقع‌شدن شد، آنگاه که اقتصادهای دو طرف در هم قفل شدند و آنگاه که هر دو طرف پیش‌بینی جنگی کوتاه‌مدت را می‌کردند. با شدت گرفتن جنگ تلفات افزایش یافت، قلمروهایی از دست رفت و قلمروهایی به برخی افزوده شد، نیروهای متخاصم خود را درگیری جنگی فراتر از یک حادثه‌ دیدند که دربرگیرنده ملی‌گرایان صربی بود که به‌دنبال پایان دادن به کنترل اتریش- مجارستان بر بوسنی- هرزگوین بودند.

اکنون هم مانند آن زمان، نتیجه می‌تواند تلفات نظامی سنگین (آن زمان سرباز پیاده و امروز سیستم‌های تسلیحاتی) و صدمات اقتصادی طولانی برای هر دو طرف باشد.  

به‌طور خلاصه، این خطر وجود دارد که تقابل چین و آمریکا موجب اتفاقات زیر شود: دشمنی‌ها افزایش خواهد یافت، موجب‌کاهش توانایی آمریکا برای دستیابی به کنترل عملیات نظامی خواهد شد، موجب افزایش قابلیت‌های نظامی متعارف (یعنی قابلیت‌های قوای آمریکایی و چینی برای هدف قرار دادن و نابودی یکدیگر) ارتش‌های هر دو طرف خواهد شد، موجب آسیب‌پذیری اقتصاد هر دو طرف خواهد شد و پتانسیل درگیری طولانی با نتایج ویرانگر خواهد شد که تفکری جدید اما استوار در مورد جنگ چین و آمریکا را می‌طلبد. از آنجا که جنگ با چین معقول نیست و می‌تواند بسیار خطرناک و بسیار سخت باشد، ایالات‌متحده باید آمادگی برای آن را داشته باشد.