دیکتاتوری به‌طور طبیعی از دموکراسی برخاسته و ظاهر می‌شود

افلاطون

احمد شفیق، نخست‌وزیر سابق مصر در تاریخ ۲۹ نوامبر اعلام کرد قصد دارد در انتخابات ریاست‌جمهوری نامزد شود و درست پس از آن با محکومیت‌های بسیاری از جمله خیانت به کشور و ارتباط با کشورهای حامی تروریسم، روبه‌رو شد. پس از اینکه امارات‌متحده‌عربی شفیق را به مصر تحویل داد، وی پیشنهاد نامزدی خود را پس گرفت. سرهنگ احمد کانسوا نیز که در تاریخ ۲۹ نوامبر، نامزدی خود در انتخابات ریاست‌جمهوری اعلام کرده بود، از سوی دادگاه عالی نظامی احضار و بازداشت شد. وی به رفتار ضدرژیم و نقض قوانین متهم شد، چراکه نامزدی خود را درحالی اعلام کرده بود که هنوز یونیفرم نظامی بر تن داشته و در خدمت ارتش بوده است. کانسوا در سال ۲۰۱۴ نیز اعلام کرده بود می‌خواهد از نهاد نظامی خارج شده و وارد سیاست شود، اما استعفای وی رد شد. خالد علی، وکیل مشهور نیز در تاریخ ۶ نوامبر نامزدی خود را در ریاست‌جمهوری اعلام کرد، وی نیز به علت اقدامات ناپسند علیه رژیم به سه ماه زندان و جریمه نقدی محکوم شد.  در این شرایط برگزاری انتخابات به‌عنوان سمبل دموکراسی، نه تنها عادلانه نبوده بلکه تشریفاتی است. کشور مصر گرفتار پراتوریانیسم شده، در حقیقت ارتش و نیروی نظامی، سال‌هاست که با انجام کودتا، رژیم مصر را تنها با تغییر مهره‌های مورد نظرشان در دست دارند. عبدالفتاح سیسی نیز درحالی‌که یونیفرم نظامی‌اش را هنوز بر تن داشت بر ضد محمد مرسی کودتایی به راه انداخت و عنان قدرت را به دست گرفت.

 در حوزه داخلی، برگزاری انتخابات، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار نیست، بلکه تنها وسیله‌ای برای مقاومت و اعمال فشار سیاسی است. انتخابات تنها بر ریاست‌جمهوری دوباره سیسی، صحه خواهد گذاشت. این انتخابات عادلانه و آزاد نخواهد بود، چراکه هیچ‌گونه مخالفتی وجود ندارد، کاندیداهایی که از رقبای اصلی سیسی به‌شما می‌روند و برای ریاست‌جمهوری دوباره وی خطر ایجاد می‌کنند همگی حذف می‌شوند. نامزدهای ضعیف‌تر هم کاری از پیش نخواهند برد و حمایت نمی‌شوند. به‌رغم بحران مالی مصر، بعید به نظر می‌رسد مردم به فکر تظاهرات اعتراض‌آمیز دیگری همچون سال ۲۰۱۱ بیفتند. این رخوت سیاسی مردم به دو دلیل است؛ نخست اینکه مردم به هیچ کدام از اهدافی که در سال ۲۰۱۱ به خاطرشان به خیابان ریختند، نائل نشدند و دوم تاکتیک‌های ارعابی که رژیم و نیروهای امنیتی تاکنون اعمال کرده‌اند. نظام سیاسی در مقایسه با سال‌های قبل، جایگاه خود را تثبیت کرده و کنترل سیاسی و اقتصادی را در دست دارد. بازیگران مخالف رژیم در داخل و خارج از مصر به شدت تحت نظر هستند. بازیگران مخالفی همچون اخوان المسلمین نیز اگر دست به تحریم انتخابات بزنند، تنها منجر به بیشتر به حاشیه راندن خودشان می‌شوند.

 در حوزه بین‌المللی، ظهور جناح راست همچون دونالد ترامپ در ایالات‌متحده، منجر به حمایت از دیکتاتورها به نفع تامین امنیت شده است. کشورهای حوزه خلیج‌فارس نیز اگرچه از برخی تغییرات در مصر پس از ۲۰۱۱ ناراضی بودند اما به حمایت خود از رژیم فعلی ادامه می‌دهند چراکه انتخاب دیگری نداشته و منافع مشترکی هم با مصر دارند. بنابراین مشروعیت رژیم از طریق تهدید، خشونت و حمایت برخی قدرت‌های خارجی تا حدی تضمین شده است.

 مردمی که در بهار عربی به خیابان‌ها ریختند، مهم‌ترین اهدافشان برانداختن دیکتاتوری، استقرار دموکراسی و آزادی در کشورشان بود. اما هم اکنون شاهد هستیم که حتی اوضاع بغرنج‌تر از قبل شده است. وضعیت حقوق بشر در مصر به رهبری سیسی بدتر هم شده است؛ از زمان به قدرت رسیدن سیسی حداقل ۶۰ هزار نفر به زندان افتاده‌اند. مطبوعات سرکوب شده و آزادی بیان خود را از دست داده‌اند. اگر فردی بخواهد در انتخابات نامزد شود در نهایت باید با رژیم معامله کند. بسیاری از احزاب و جنبش‌های سیاسی سرکوب شدند و اعضای خود را از دست دادند. اقدامات نیروهای امنیتی همچون افزایش تعداد دستگیری‌ها، سرکوب‌های خیابانی و ناپدید شدن شخصیت‌های مخالف رژیم از خانه‌هایشان، به ناامیدی سیاسی منجر شده است.

 سیسی از حمایت ارتش و دستگاه امنیتی برخوردار است و همچنان دارای پایگاه پشتیبانی گسترده‌ای است. از لحاظ بین‌المللی وی از طریق دیدارهای دیپلماتیک و انعقاد معاهدات اقتصادی و سیاسی با ایالات‌متحده و اروپا در عوض مبارزه با تروریسم و برقراری ثبات در منطقه، جایگاه خود را تثبیت کرده است.  در نهایت انتخابات پیش‌رو در مصر روندی دموکراتیک نخواهد داشت و تحت رژیمی سرکوبگر برگزار خواهد شد. هرگونه جایگزین سیاسی برای سیسی باید در ابتدا امنیت داشته باشد تا بتواند مردم را به خود جذب کند. سیسی به احتمال بسیار زیاد دوباره پیروز انتخابات خواهد بود، مگر اینکه ارتش با یافتن مهره نظامی دیگر و مورد اعتماد خود، دست از حمایت سیاسی بردارد. در این حالت سیسی به مهره‌ای سوخته تبدیل خواهد شد.