رئیس‌جمهور یا امپراتور؟

این مورد دومی محتمل‌تر است؛ زیرا «شی» قصد دارد تا خلأ قدرت در آسیا را با عقب‌نشینی آمریکا پر کند و بی‌تردید در این مسیر با دشواری‌هایی روبه‌رو خواهد شد. اگر در این مسیر با موانع دشوار مواجه شود، خودش «مقصر مطلق» نام خواهد گرفت. به‌دنبال مائو در سال ۱۹۷۶، جانشینانش از نظام سیاسی تک نفره به سوی نظامی اجماعی گذار کردند که مجموعه‌ای از مقام‌های حزبی عالی‌رتبه در قدرت سهیم هستند. این امر موجب گذار نسبتا مستقیم قدرت از جیانگ زمین به هوجین تائو و به شی‌جین‌پینگ شد و هر یک دو دوره ۵ ساله حکومت کردند. «شی» در همان دوره ۵ ساله اول خود نشان داد که قصد بر هم زدن این بنا را دارد. او این را به رهبری مرکزی حزب اعلام کرد و رسانه‌ها نیز شروع به ساختن تصویری عمومی از او کردند و پس از مائو او را قدرتمندترین رهبر چین جا زدند. این تصویرسازی از او با ورود «اندیشه شی» به قانون اساسی حزبی به اوج رسید. پنج ساله دوم وی سال ۲۰۲۳ به پایان می‌رسد. «مارگارت لوییس»، استاد حقوق و متخصص قانون اساسی چین در دانشگاه «ستون‌هال» می‌گوید: «در دوران شی شاهد فقدان تقسیم قدرت حتی در میان رهبران عالی حزبی بودیم. رویکرد او تحکیم قدرت است و بس.» این می‌تواند برای او در بلندمدت مشکل ساز شود. اگرچه چین به معنای سنتی کلمه فاقد نهادهای دموکراتیک است، اما کنترل‌ها و توازن‌هایی در داخل حزب وجود دارد که ۳۵ سال این حزب را سر پا نگه‌داشته است و آن را قادر ساخته تا دوام آورد و نسبت به رژیم‌های کمونیستی دیگر و مشکلاتی که آنها را در بر گرفته از پایداری بیشتری برخوردار باشد.

«جان سولیوان»، مدیر موسسه سیاست چین در دانشگاه ناتینگهام می‌گوید «شی رئیس‌جمهور و رئیس دولت باقی خواهد ماند و به این ترتیب نهادینه کردن گذار قدرتی که ۳۵ سال حزب را سر پا نگه داشته است، خنثی می‌سازد.» گریفیث، گزارشگر سی‌ان‌ان می‌افزاید: درحالی‌که بسیاری از اقدامات درونی حزب کمونیست در یک جعبه سیاه و در یک فضای بسته عملیاتی می‌شود، اما بسیاری از متخصصان بر این باورند که جناح‌هایی مانند «گروه شانگهای» در داخل حزب وجود دارند که اطراف جیانگ زمین جمع شده‌اند. برخی بر این باورند که کمپین ضد فسادی که «شی» آن را رهبری می‌کند هدف اصلی‌اش تعقیب دشمنان حزبی و رقبای بالقوه است. «ریچارد مک گریگور»، نویسنده و تحلیلگر که‌ آثاری در مورد چین نگاشته است، بر این باور است که اعلامیه روز یکشنبه «هشداری است به لژیون‌های دشمنان شی که در صدر حزب قرار دارند؛ دشمنانی که با کمپین مبارزه با فساد وی دچار لطمه شده‌اند: او هیچ جا نمی‌رود و تا ختم غائله همچنان هست.» با این حال، چنین نیست که رهبران حزبی دست روی دست بگذارند و اجازه دهند او یکه‌تازی کند. گریفیث می‌نویسد: «یکه‌تازی او می‌تواند باعث پس زدنش از سوی حزب شود. شاید آنها چاره نداشته باشند جز اینکه به مخالفت با شی برخیزند.» سولیوان معتقد است تحکیم قدرت از سوی «شی» نیازمند سطوح بالایی از سرکوب هم در جامعه و هم در داخل حزب است.

هم اکنون گام اول در این سرکوب در محدود کردن فضای مجازی، رسانه‌ای (اعم از روزنامه‌ها و تلویزیون) برداشته شده است. در رسانه‌های مجازی هرگونه وب‌سایت، هشتگ یا طنزی که به نوعی با محدودیت زمانی شوخی کرده باشد یا آن را به سخره گرفته باشد با شدت مورد برخورد قرار می‌گیرد. تحلیلگرانی مانند سولیوان بر این باورند که چنین اقداماتی می‌تواند مخالفت داخلی در حزب را برانگیخته و چه بسا به نزاع خونین حزبی تبدیل شود. در این صورت، شاید چین با رشد اقتصادی بالا وداع کند و بازی قدرت در عرصه شطرنج سیاسی بتواند بر فضای اقتصادی این کشور هم تاثیر بگذارد. چنین است که برخی تحلیلگران از «کره‌شمالی شدن چین» سخن به میان آورده و سرنوشت کره‌شمالی را برای پکن محتمل دانسته‌اند. نیویورک تایمز نیز در گزارشی به قلم «کریس باکلی» و «کیث برادشر» در ۲۵ فوریه ۲۰۱۸ می‌نویسد این اقدام از سوی «شی» اقدامی شجاعانه نام گرفته؛ چراکه می‌خواهد کنترل حزب بر جامعه درحال نوسازی را تقویت و چین را به جایگاه درست خود در جهان بازگرداند.

«باکلی- برادشر» بر این باورند که رئیس‌جمهور چین در این راستا ادعای خود بر دریای جنوبی چین را تقویت کرده، یک کمربند یک جاده را شروع کرده، ارتش را از نو سازماندهی کرده، امنیت داخلی را ارتقا داده و خلوص ایدئولوژیک را در مدارس و رسانه‌ها پیاده کرده است. به این وسیله، او بر این باور است که می‌تواند چین را به صحنه سیاست بین‌الملل وارد سازد. اقدام رئیس‌جمهور چین زنگ خطر را برای لیبرالیزاسیون سیاسی در چین به صدا در آورده است. این گمان تقویت شده که «شی» در مسیر رهبرانی مانند پوتین و اردوغان به پیش می‌رود تا کنترل و توازن قدرت و در نهایت قانون اساسی را زیر پا بگذارد.  این رهبر ۶۴ ساله رسما تا سال ۲۰۲۳ بر سر کار خواهد بود؛ اما مساله این است که پس از ۲۰۲۳ چه خواهد شد؟ «ژانگ مینگ»، مورخ بازنشسته دانشگاه رنمین در پکن می‌گوید: «شی قطعا باقی می‌ماند. در چین او هر کاری بخواهد، می‌تواند انجام دهد.» او هم اکنون دبیر کل حزب و فرمانده کل قواست؛ پست‌هایی که هیچ محدودیتی ندارند. «کارل مینزنر»، استاد حقوق در دانشگاه فوردهام در نیویورک، می‌گوید: «این اقدام شی نوعی گسست از هنجارهای سیاسی است که می‌تواند عصر اصلاحات در چین را به عقب بازگرداند. خطرات این اقدام چیست؟ در کوتاه‌مدت، تمام خطرات از تمرکز بیش از حد قدرت در دستان یک فرد بر می‌خیزد. در بلندمدت مساله این است که این گسست در هنجارهای سیاسی تا کجا می‌تواند به پیش برود.»