برنده جنگ «یوآن- دلار»

«رنمینبی» به معنای «پول مردم» اصطلاح رسمی پول ملی چین است. اغلب اما «یوآن» به‌عنوان نام یک واحد از «رنمینبی» به‌جای آن به‌کار برده می‌شود. به عقیده کارشناسان، شاید «پول» توضیحی بر گسترش قدرت اقتصادی سال‌های اخیر چین باشد، آن هم در جهانی که تحت سلطه «دلار»‌ آمریکا است. طی ۱۰ سال اخیر، صادرات چین، شکل تجارت جهانی را تغییر داده است. بر این اساس داستان ۱۰ سال آینده اقتصاد جهانی احتمالا پیرامون نقش رو به گسترش چین در قلب بازارهای مالی جهان است. در سال‌های اخیر تحت‌تاثیر رشد چشمگیر اقتصاد چین و تلاش مقامات برای گسترش جهانی پول ملی این کشور، استفاده «رنمینبی» در مقیاس گسترده افزایش یافته است. چینی‌ها تاکنون یک‌چهارم از صادرات خود را بر مبنای رنمینبی انجام داده‌اند و در اتاق پایاپای بین بانکی و خطوط سوآپ خارجی از پول ملی خود استفاده می‌کنند. کشورهای کره‌جنوبی،‌‌ لهستان و مجارستان نیز انتشار اوراق قرضه دولتی با ارزش رنمینبی را آغاز کرده‌اند. این درحالی است که بانک مرکزی آلمان –اثرگذارترین عضو نظام بانکی اتحادیه اروپا– اعلام کرده برنامه دارد رنمینبی را به ذخایر ارزهای خارجی خود اضافه کند.

با این حال هنوز به نظر می‌رسد فروشندگان مواد مخدر در فیلم‌های ‌هالیوودی کیف‌های پر از دلار آمریکا را به رنمینبی (یوآن) ترجیح می‌دهند و سرمایه‌گذاران بین‌المللی هر زمان که احساس نگرانی کنند پول‌های خود را به حساب خزانه‌داری آمریکا می‌ریزند. حتی اگر شما بخواهید بانکی را برای نگه‌داشتن پس‌انداز یک عمر خود انتخاب کنید، ترجیح می‌دهید آن بانک چینی نباشد. در بلندمدت اما آشفتگی سیاسی و وضعیت غیرقابل پیش‌بینی در آمریکا می‌تواند منجر به ریشه‌کن کردن دلار به‌عنوان آخرین پناهگاه ارزی دنیا شود. در واقع گرچه شعار تبلیغات انتخاباتی «ابتدا آمریکا» ممکن است بتواند رای جمع کند اما جذابیتی برای خریداران خارجی اوراق قرضه ندارد.

براساس گزارشی که کریستوفر اسمارت –مشاور ویژه اقتصاد بین‌الملل رئیس‌جمهوری آمریکا در دولت اوباما – در وبگاه تحلیلی «پروجکت سیندیکیت» به چاپ رسانده است، به منظور آنکه «رنمینبی» بتواند در زمان‌ بحران‌های اقتصادی، بهشت امنی برای سرمایه‌گذاران باشد، دولت چین باید اصلاحات اقتصادی گسترده و دشواری را دنبال کند. در واقع تنها به‌عنوان ابزاری برای مبادلات تجاری و متنوع‌سازی سبد سرمایه‌گذاری بودن،‌ نمی‌تواند «رنمینبی»‌ را به پول غالب اقتصاد جهانی تبدیل کند. با این حال در سال‌های آینده سیاست‌های خارجی دولت چین برای خیلی‌ها تعیین‌کننده خواهد بود. درحال حاضر چینی‌ها در نظام مالی جهان منافعی دارند که مانع از خواست آنها مبنی بر تغییر آن می‌شود. رهبران این کشور اما از نقش‌آفرینی دلار به‌عنوان پول غالب جهان و ابزاری کارآمد برای تحریم‌های بین‌المللی خوشحال نیستند. در این باره آنها به‌دنبال راه‌هایی برای ایجاد نظام بانکی و پرداخت جایگزین خواهند بود، راهکارهایی که می‌تواند حاکمیت آمریکا بر نظام مالی جهان را تضعیف کند.

در کتابی که استاد اقتصاد دانشگاه برکلی کالیفرنیا و اقتصاددان بانک مرکزی اتحادیه اروپا با عنوان «پول‌های جهانی چطور کار می‌کنند» منتشر کرده‌اند، آورده شده است که انتخاب یک پول توسط بازرگانان و سرمایه‌گذاران بین‌المللی به‌خاطر استفاده غالب مردم جهان از آن است. این امر اما تضمین همیشگی برای جایگاه این پول نخواهد بود. در سال ۱۸۷۰ میلادی، اقتصاد آمریکا جایگاه بریتانیا را به‌عنوان بزرگ‌ترین اقتصاد دنیا گرفت اما «استرلینگ» بریتانیا کماکان پول غالب مبادلات جهانی به شمار می‌رفت. به‌دنبال تاسیس نظام فدرال رزرو آمریکا در سال ۱۹۱۳ و حذف محدودیت‌ ورود بانک‌های خارجی به آمریکا، اما اقتصاد جهانی به‌رغم اثرات گسترده شبکه «استرلینگ»، شاهد قدرت گرفتن «دلار» بود. البته در این کتاب پیشنهاد شده است که این امکان وجود دارد بیش از یک ارز در اقتصاد جهانی حکمرانی کند. به ادعای نویسندگان این کتاب، نظام بیش از دو ارز قدرتمند به نظر باثبات‌تر خواهد بود. این اتفاق در اواخر جنگ جهانی دوم در مورد «دلار» و «پوند» و این روزها در رابطه با «دلار» و «یورو» مشاهده شده است.

پرسشی که در این رابطه مطرح می‌شود این است که چه سناریویی برای دهه‌های آینده می‌توان انتظار داشت؟ در سال ۱۹۹۹ میلادی اتحادیه اروپا در راستای پروژه نزدیک کردن اعضای این اتحادیه و ایجاد بازار یکپارچه، واحد پولی «یورو‌»‌ را معرفی کرد. اندازه بزرگ و نقش قدرتمند اقتصاد ناحیه یورو به‌عنوان یکی از قطب‌های تجارت جهان، موجب شد «یورو» به‌رغم بحران بدهی‌های گسترده سال ۲۰۰۹، بعد از دلار به پول غالب اقتصاد جهانی تبدیل شود. به عقیده کارشناسان، رهبری «دلار» به‌عنوان پول غالب اقتصاد جهانی لزوما مطلوب نخواهد بود. اما این امر به آن معنی نیست که «رنمینبی» مسیر آسانی برای تبدیل شدن به پول غالب جهانی پیش‌رو دارد. گرچه در سال‌های اخیر استفاده از «رنمینبی» در تجارت، انتشار اوراق قرضه و ذخایر ارزی دولت‌ها به‌طور چشمگیر افزایش یافته است، اما چالش نقدینگی و غیرقابل اعتماد بودن بازارهای مالی چین، مانعی اصلی برای این ارز محسوب می‌شود.

مقامات دولت چین به‌خوبی به یاد می‌آورند رهبری بین‌المللی دلار به‌واسطه حمایت نظام مالی کارآمد اتفاق افتاد. در این رابطه چینی‌ها به‌جای تلاش برای جلوگیری از بروز بحران‌های اقتصادی داخلی، باید اصلاحات اقتصادی دردناکی را که موجب تقویت بازارهای بدهی این کشور می‌شود دنبال کنند. در غیر این‌صورت اقتصاد این کشور هیچ‌گاه قادر نخواهد بود جریانات مالی خارجی عظیم را جذب کند. «حکمرانی متحد»، «شفافیت قوانین» و «بهبود حاکمیت قانون» حداقل الزاماتی است که رهبران چینی باید به آن توجه داشته باشند. البته در این رابطه شاید تغییر سیاسی گسترده نیز نیاز باشد.

یکی دیگر از موضوعات مهم، آزادسازی نرخ ارز در چین است. پیش از سال ۲۰۰۵ میلادی زمانی‌که نظام نرخ ارز ثابت در اقتصاد چین وجود داشت، حمایت‌های گسترده‌ای صورت می‌گرفت. البته باید به یاد داشت که چینی‌ها در دوران بحران مالی سال ۱۹۹۷ کشورهای آسیایی در مقابل فشارها برای تضعیف «رنمینبی»‌ ایستادگی کردند، آن هم در زمانی‌که تمام رقبای منطقه‌ای این کشور، ارزش پول ملی خود را کاهش داده بودند. از آن زمان‌ «رنمینبی» مسیر پرماجرایی را طی کرده است. در سال ۲۰۱۶، «صندوق بین‌المللی پول» تصمیم گرفت، «رنمینبی» را به سبد ارزهای اصلی خود اضافه کند. در این سال چینی‌ها همچنین «بانک آسیایی سرمایه‌گذاری زیرساختی» را تاسیس کردند، بانکی که این امکان را برای آنها فراهم ساخت تا خارج از نظام بانکی تحت سلطه آمریکا وام دهند. به عقیده اقتصاددانان، گرچه بازارهای مالی کمتر توسعه‌یافته چین چالشی جدی برای گسترش نفوذ «رنمینبی» محسوب می‌شوند اما مدیریت هوشمندانه مقامات پولی این کشور می‌تواند به بین‌المللی شدن این ارز کمک کند.

 

آتش‌بس موقت در جنگ تجاری