یکی از استراتژی‌های مهم برای مبارزه با نفرت‌پراکنی، تبعیض و نژادپرستی اتخاذشده از سوی سازمان‌های دانمارکی همانا ادغام نقش‌های دوگانه به‌عنوان حامیان (برای) و کنشگرانی است که برای گروه‌های آسیب‌پذیر می‌جنگند. مصاحبه‌شوندگان به‌طور کلی باور داشتند که ترکیب استراتژی‌های متفاوت- برای مثال- برای دستیابی به حمایت قانونی، اصلاح سیستم دادگاهی و سیاست‌های مهاجرتی، «کنشگری هر روزه» و آگاه کردن عموم موثر است. استراتژی‌های چندگانه که هم گروه‌های هدف و هم نظام سیاسی و قانونی را هدف می‌گیرد، می‌توانند برای دموکراسی خوب تلقی شوند و نقش حمایتی به نمایندگی از گروه‌های آسیب‌پذیر ممکن است به ایجاد چارچوب‌هایی کمک کند که اقدامات «خود توانمندسازی» در قالب آن چارچوب‌ها می‌تواند ظهور یابد، هرچند به‌نظر می‌رسد این چارچوب‌ها اهداف اصلی این گروه‌ها نباشند. مصاحبه‌ها مسائلی کلی در مورد نقش مهاجران، پناهجویان، آوارگان و غیره در متن شرایط دانمارک و به‌ویژه در مورد خطر بازتولید شکاف میان ایده‌های بشردوستانه «موجودات منفعل»، «قربانیان»ی که نیازمند حمایت از کنشگران محلی هستند و مواضعی که فعالانه حامی و توانمندگر آن نهاد/ آژانس بوده و ذهنیت سیاسی این افراد را تحریک می‌کند، مطرح کرد. یک سوال اساسی: تا چه حد رویکردهای سازمان‌های متفاوت به توانمندسازی آژانس مهاجران و ظرفیت اقدام محور خودشان از طریق اشکال «خود توانمندسازی» کمک می‌کند؟

تاملات نهایی: استراتژی‌های تقابلی برای سیاست ترس

این فصل برخی ویژگی‌ها و خصلت‌های مهم دانمارک امروز را در زمینه مبارزه با نفرت‌پراکنی، نژادپرستی و دیگرسازی بررسی کرده است. «سیاست ترس» یک پدیده گسترده و جهان‌شمول است که متاثر از شرایط خاص تاریخی و سیاسی است که به روش‌های متفاوت در شرایط ملی متفاوت پیکربندی می‌شود. اینکه چه کسی دوست یا دشمن تلقی می‌شود و اینکه چگونه این برداشت مورد مذاکره قرار گرفته و از سوی سیاستمداران، موسسات، مقام‌ها و «نظام حقوقی» متاثر می‌شود در زمره مسائل مهم در درک چگونگی «دیگرسازی» و تبعیضی است که رخ داده و گسترش می‌یابد. این سوالاتی را در مورد این مساله مطرح می‌کند که چه استراتژی‌هایی برای حامیان و کنشگران در چارچوب این شرایط محتمل و مطلوب هستند: تا چه حد این سازمان‌ها قادر به ترکیب استراتژی‌های متفاوت بوده و قادر به ایجاد ائتلاف در سطح فراملی و همکاری با دیگر گروه‌ها هستند؟ چگونه استراتژی‌ها می‌توانند برای درنظر گرفتن موانع و فرصت‌ها در سطح ملی و فراملی تغییر داده شوند؟ این فصل استدلال کرده است که پوپولیسم دست‌راستی در دانمارک با دو نگرش نسبتا متفاوت زنده و حالش خوب است. یک چشم‌انداز از سوی DPP پیکربندی می‌شود و به نوعی از شوونیسم ملی- رفاهی تبدیل شده که پیوند نزدیکی با دفاع از دولت رفاهی «فقط» برای دانمارکی‌های بومی و قومی دارد و «دیگری مهاجر» و اسلام را هدف می‌گیرد. نسخه دیگر از پوپولیسم دست‌راستی از سوی مواضع رادیکال ضداسلامی TS مفصل‌بندی می‌شود که پیوندی غیررسمی با جنبش‌های اسلام‌هراسانه بین‌المللی در اروپا و فراتر از آن دارد که مبتنی است بر دفاع مطلق از آزادی بیان که عمدتا اسلام و «دیگری مسلمان» را هدف گرفته است.

در دانمارک، کلان‌شهر کپنهاگ همچنان مهم‌ترین مرکز برای فعالیت‌ها و کنشگری‌های حامی مهاجران است و تا حدی مهم‌ترین مرکز برای مبارزه با نژادپرستی، تبعیض و جرائم مرتبط بانفرت پراکنی است. در وضعیت و شرایط دانمارک بیشتر گروه‌ها به سرمایه‌های عمومی و حمایت از نهادهای حکومتی متکی‌اند که ممکن است بر اهداف، استراتژی‌ها و فعالیت‌هایشان تاثیر بگذارد. گروه‌هایی که روی مسائل مشابه کار می‌کنند مانند سازمان‌های دگرباشان، سازمان‌های ضدنژادپرستی یا حامیان پناهجویان و آوارگان استراتژی‌های متفاوتی دارند اما معمولا با هم همکاری داشته و از هم حمایت می‌کنند تا اینکه به مخالفت با هم بپردازند.

در این فصل، همچنین استدلال کردیم که توسعه جناح راست پوپولیست و تحکیم نفوذ DPP در درون و فراسوی پارلمان به چیزی کمک کرده که ما آن را به مثابه تقسیم کار میان سازمان‌های دست‌راستی متفاوت پوپولیستی در این کشور، به‌طور خاص‌تر، میان DPP و TS می‌نگریم: همین گروه‌ها به منزله اهداف و قربانیان در ادبیات سیاسی‌شان قالب‌بندی می‌شوند اما استراتژی‌های متفاوتی را اتخاذ کرده و راه‌حل‌های متفاوتی برای مساله مهاجرت پیشنهاد می‌دهند.