بر این اساس، آکادمی ملی علوم آمریکا در روز ۲۳ آوریل نتایج مطالعه‌ای را منتشر کرده است که نشان می‌دهد رای‌دهندگان مسیحی سفیدپوست و عمدتا مرد در آمریکا به این دلیل به ترامپ رای دادند که حس می‌کردند جایگاه برتر و غالبشان در جامعه به خطر افتاده است و رای آنها به ترامپ به هیچ وجه دلیل اقتصادی نداشته است. دایانا موتز، یک دانشمند علوم سیاسی در دانشگاه پنسیلوانیا یک گروه نمونه متشکل از ۱۲۰۰ رای‌دهنده را انتخاب کرد و طیف گسترده‌ای از پرسش‌ها را در دو مقطع زمانی، یکی درست پیش از انتخاب مجدد اوباما به عنوان رئیس‌جمهوری آمریکا و دیگری درست پیش از پیروزی ترامپ در انتخابات برایشان مطرح کرد. او دریافت که تغییر در وضعیت رفاهی این افراد تاثیر کمی بر رای آنها داشته است. در عوض آنها به این دلیل به ترامپ گرویدند که روش زندگی آنها به‌خاطر تنوع روزافزون قومی و نژادی مورد تهدید قرار گرفته بود. آن دسته از افرادی که عقیده داشتند وضعیت کیف‌ پول آمریکایی‌ها تعیین‌کننده انتخاب نامزد مورد نظرشان است، چنین باور دارند که رای‌دهندگان به حزبی که منافع اقتصادی آنان را تامین کند، پاداش می‌دهند و حزبی را که چنین نکند، تنبیه می‌کنند. صنایع به شدت آسیب‌دیده آمریکا در پیروزی ترامپ نقش مهمی را ایفا کردند و در این تفکر عمومی تاثیرگذار بودند که دشواری‌های اقتصادی تا حدود زیادی عامل موفقیت ترامپ بود.

چنین توجیهی از هر دو طیف چپگرا و راستگرای آمریکا شنیده می‌شود. آنها می‌گویند هیلاری کلینتون به این دلیل در انتخابات شکست خورد که به اندازه کافی در غرب میانه، کارزار تبلیغاتی به راه نیانداخت و طبقه کارگر را نادیده گرفت. داده‌های این بررسی نشان می‌دهد که سفیدپوستان فاقد مدرک دانشگاهی وفادارترین حامیان ترامپ را تشکیل دادند و بی دلیل نبود که ترامپ در کمپین انتخاباتی خود در نوادا گفت:‌«من عاشق افراد با تحصیلات کم هستم.» بررسی جدید نشان داده است که این قشر از جامعه آمریکا به این دلیل طرفدار ترامپ است که احساس می‌کند برتری و سلطه پیشینش در جامعه مورد تهدید قرار گرفته است. آنها حسرت دورانی را می‌خورند که سلطه آمریکایی از جنبه اقتصادی، نظامی، فرهنگی و سیاسی غیرقابل مجادله بود. خانم موتز دو دلیل دیگر را هم مطرح کرده است که توضیح می‌دهند چرا این قشر از رای‌دهندگان تحت تاثیر اقتصاد رای نداده‌اند. یک دلیل این است که اقتصاد و به‌ویژه بخش تولید، پیش از انتخابات سال ۲۰۱۶ در حال بهبود بود. نرخ بیکاری پایین بود تا جایی که بسیاری از کارخانه‌های غرب آمریکا از این شکایت داشتند که نمی‌توانند کارکنان ماهر مورد نیاز خود را بیابند. دلیل دوم اینکه مطالعات نشان می‌دهد وضعیت مالی شخصی افراد در آمریکا چندان تعیین‌کننده نامزد مورد نظرشان نیست. مطالعه دانشگاه شیکاگو  نشان داد که نگرانی‌هایی همچون وضعیت مستمری‌ها، دستمزدها و بهداشت و درمان در انتخاب ترامپ توسط رای‌دهندگان نقش چندانی نداشته، بلکه چندفرهنگی شدن آمریکا برای سفیدپوستان این جامعه به مثابه یک تهدید تلقی شده است.