همزمان برخی از رقبای سیاسی‌اش که گله و شکایت‌هایی در مورد انتخابات ملی داشتند با «غرولند» پیروزی او را پذیرفتند. او با کسب ۱۱۶ کرسی پارلمانی عملکرد خوبی در مناطق شهری داشت.  این گزارشگر بر این باور است که خان طی ۲۰ سال گذشته همواره درصدد رسیدن به مراتب بالای قدرت بوده است و نامزد مطلوب ارتش است. گروه‌های حقوق بشری و بسیاری از تحلیلگران می‌گویند پیش از انتخابات، ارتش و نیروهای اطلاعاتی سیاست‌مداران رقیب را تهدید می‌کردند که باید در پشت‌سر خان قرار بگیرند. چنین بود که برخی می‌گفتند ارتش نقش «هموارکننده» مسیر برای پیروزی خان را بر عهده داشت. تحلیلگران می‌افزایند هدف ارتش «زدن» نواز شریف، نخست‌وزیر قبلی، بود که اکنون به اتهام فساد زندانی شده است زیرا او دستور کار خارجی و امنیتی خود را پیگیری می‌کرد و وقعی به ارتش نمی‌نهاد. برخی مخالفان و رقبا از جمله شهباز شریف، برادر نواز، از اما و اگر در انتخابات سخن به میان آورده‌اند.

با توجه به اینکه عمران‌خان اکثریت مطلق را به‌دست نیاورده، مجبور است به‌دنبال یافتن هم‌پیمانانی به منظور ائتلاف با آنها باشد. کمیسیون انتخابات پاکستان بعد از دو روز شمارش نسبتا کند آرا اعلام کرد که حزب تحریک انصاف پاکستان توانسته از مجموع ۲۶۹ کرسی پارلمانی که وضعیت‌شان مشخص شده ۱۱۶ کرسی را در مجلس شورای ملی به‌دست بیاورد. مجلس ملی پاکستان دارای ۳۴۲ کرسی است که ۲۷۲ عضو این مجلس به‌صورت مستقیم و با رای مردم انتخاب می‌شوند. علاوه بر آن ۱۰کرسی به اقلیت‌ها و ۶۰ کرسی هم به زن‌ها اختصاص داده شده است. مخالفان عمران‌خان و گروه‌های حقوق بشری می‌گویند: «او به سبب وقوع تقلب گسترده» در انتخابات به پیروزی دست یافته است. الجزیره می‌نویسد: «یک تیم از اتحادیه اروپا ناظر بر رای‌گیری این انتخابات بوده و رهبر این تیم «مایکل گالر» اعلام کرده که در مجموع نتایج انتخابات «معتبر» است.»

«جفری گتلمن» می‌نویسد رقبای عمران‌خان گفته‌اند: «فرآیند انتخابات و دموکراسی در پاکستان را با اختلال مواجه نمی‌سازند.» شهباز شریف معتقد است: «کشور با چالش‌های زیادی مواجه است. بنابراین، تمام احزاب باید در کنار هم بکوشند تا تضمین کنند که کشور متحمل خسارت نمی‌شود.» برخی معتقدند سخنان شهباز شریف نوعی امتیاز به حکومت است تا به این وسیله، به‌جای برادرش وارد ساخت قدرت شود. مولانا فضل الرحمان، رهبر حزب کوچک اما قدرتمند جماعت جمعیت علماء اسلام می‌گوید: «قدرت‌هایی که فکر می‌کنند همه چیز دست‌شان است باید بدانند که چیزی در دست ندارند.» او معتقد است مقام‌های انتخاباتی گروگان سربازان در حوزه‌های رای‌گیری هستند. برخی می‌گویند مولانا تنها بازنده این انتخابات بود و به خاطر همین بازندگی به مخالفت پرداخته است.

به نوشته گزارشگر نیویورک‌تایمز، این اجماع در میان احزاب و چهره‌های سیاسی وجود دارد که به نفع «خان» دستکاری‌هایی صورت گرفته است. با وجود تهدید بازندگان اما تاکنون تظاهرات خیابانی چشمگیری دیده نشده است. خان به‌خاطر سرسختی‌اش در مقابله با فساد معروف است. با این حال، خان در زمره کسانی است که درصدد تشکیل یک جامعه اسلامی رفاهی هستند؛ همانی که پیامبر قرن‌ها پیش آن را بنا کرد. مایکل گالر معتقد است: «انتخابات ۲۰۱۸ به اندازه انتخابات ۲۰۱۳ رضایت‌بخش نبود.» با این حال، با توجه به نقش پشت پرده و احتمالی ارتش، برخی کارشناسان ارتش را چهارمین رکن قدرت در پاکستان می‌دانند که می‌تواند آینده این کشور را شکل دهد. سیمون هندرسون، تحلیلگر موسسه واشنگتن، در تحلیلی که برای این موسسه و پایگاه اینترنتی «د هیل» در ۲۵ جولای ۲۰۱۸ منتشر شد نوشت: «فراموش کنید که کدام حزب بیشترین کرسی را به‌دست آورده یا رهبر فلان حزب کیست. برنده اصلی ارتش است.» او می‌نویسد پاکستان میان دو کشور قرار گرفته است: افغانستان که با هرج‌ومرج دست به گریبان است و هند که به موفقیت اقتصادی دست یافته است. پاکستان در بهترین حالت شریک- و نه متحد- آمریکا است.

او معتقد است انتخابات در پاکستان سمبلیک است و این ارتش است که همه کاره کشور است و به مغازله با گروه‌های تروریستی می‌پردازد.  او معتقد است آخرین دولت نظامی در سال ۲۰۰۸ به پایان رسید آنگاه که ژنرال پرویز مشرف از قدرت استعفا داد. اما عبارت «بازگشت ارتش به پادگان‌ها» قرائت نادرستی از برتری ارتش به‌عنوان یکی از ارکان قدرت در پاکستان است. سیاست خارجی، سیاست دفاعی و کنترل زرادخانه هسته‌ای پاکستان همچنان در دست ارتش است. حوزه‌های فاجعه‌آمیز اقتصاد و سیاست اجتماعی به دولت‌های غیرنظامی سپرده شده است. هندرسون می‌نویسد عمران‌خان اگرچه پیروز انتخابات است اما چاره‌ای ندارد جز اینکه با ارتش همراه باشد. جدا کردن خط از ارتش احتمال کارشکنی در امور را به‌دنبال دارد. عمران‌خان وعده «سوسیالیسم اسلامی» را داده است. او چاره‌ای ندارد جز اینکه با دیگر احزاب ائتلاف کند و رضایت ارتش را به‌دست آورد. چنین است که هندرسون می‌نویسد اگر عمران‌خان دست در دست ارتش بگذارد و با او همراهی کند ممکن است ارتش بپذیرد که از بخشی از سهم خود از بودجه چشم بپوشد تا این بودجه در دست دولت قرار بگیرد. در هر حال، رکن اصلی قدرت در پاکستان ارتش است و نخست‌وزیر باید در سیاست‌ داخلی و خارجی با ارتش هماهنگ باشد در غیر این صورت، ممکن است دچار مشکلاتی شود.