بازگشت ترکیه به آغوش اروپا

حمایت آنگلا مرکل صدراعظم آلمان فدرال بعد از اعمال تحریم‌های آمریکا علیه ترکیه و دفاع از موقعیت اقتصادی آن کشور از سوی دولت آلمان و به‌دنبال آن حمایت امانوئل مکرون رئیس‌جمهور فرانسه نشان می‌دهد که موقعیت کنونی سیاسی- اقتصادی ترکیه برای کشورهای مهم اتحادیه اروپا بسیار حائز اهمیت است. حال سوال این است که آیا چنین موضع‌گیری برای ترکیه بسترساز فرصت‌های مغتنمی است یا نه؟

پیش از هر چیز باید گفت تحرکات سیاسی دونالد ترامپ علیه کشورهای مختلف نه‌تنها موجب دگراندیشی دیپلماتیک در سطح جهان شده است بلکه در رابطه با ایران و ترکیه بستری مناسب برای درک موقعیت از سوی کشورهای اروپایی را فراهم ساخته است. به‌طوری‌که حمایت اقتصادی ۱۸ میلیون یورویی از بخش‌خصوصی ایران و به‌دنبال آن موضع‌گیری صریح مقامات برجسته کشورهای اروپایی در حمایت از آنکارا نشانگر آماده شدن بسترهای نوین مناسبات دیپلماتیک است.اتحادیه اروپا براساس اهداف راهبردی ۲۰۱۸ خود سعی دارد در راستای سیاست چندجانبه‌گرایی و بدون تکیه بر ایالات‌متحده آمریکا زیرساخت‌های مستحکم مناسبات خود را با سایر کشورهای کلیدی در تعیین موازنه‌های قدرت در ابعاد مختلف و همچنین نقش‌آفرینی در سیاست خاورمیانه و حتی اوراسیا عمل کند.

درحالی‌که ترکیه از برگزاری نشست گروه اجرایی اصلاحات مرکب از وزرای خارجه، کشور و دادگستری در ۲۹ اوت در نظام سیاسی جدید خبر می‌دهد، حمایت کشورهای اروپایی از موضع‌گیری آنکارا در برابر واشنگتن نیز نشان از رویکرد جدید هر دو در توسعه مناسبات دارد. براساس اظهارنظرهای مسوولان سیاسی در ترکیه یکی از محورهای دستور کارگروه اجرایی اصلاحات در جهت بازگشت به روند مذاکرات برای پیوستن به اتحادیه اروپا است. نزدیک به دو سال است که موضوع پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا به حالت تعلیق در آمده است. گمانه‌زنی‌ها حاکی از آن است که آنکارا با رفع تنش میان خود با هلند گام نخست را برداشته و با تغییراتی که در موضوعات مربوط به مسائل آزادی‌های مدنی، رفع محدودیت‌های سیاسی و همچنین آغاز اصلاحات سیاسی ایجاد خواهد کرد، عزم راسخ خود به بازگشت بر سر میز مذاکره را نشان خواهد داد. هدف غایی ترکیه خروج از شرایط تنگ‌نظرانه اتحادیه اروپا و همچنین آغاز مذاکرات جدی با بروکسل بر سر منافع جدید است که در این بین موضوع قبرس هم نباید از نظر دور نگه داشته شود. شاید به‌نظر برسد که ترکیه در شرایط فعلی که با ایالات‌متحده مشکل دارد، به‌دنبال یافتن محیط امن سیاسی است؛ اما باید گفت همان اندازه که اروپا برای ترکیه اهمیت دارد و گزینه اجتناب‌ناپذیر در عبور از شرایط ناخواسته است، به همان میزان ترکیه برای اتحادیه اروپا نیز از نظر ثبات سیاسی- امنیتی- اقتصادی به منزله سوپاپ اطمینان به شمار می‌رود. هم‌آوایی میان آنکارا و بروکسل خواهد توانست دریچه‌های نوینی را برای تعیین قدرت و همچنین آینده‌ای امیدوارکننده در سپهر سیاسی ترکیه و اتحادیه اروپا بگشاید.

دلایل عمده‌ای در تغییر رویکرد اتحادیه اروپا وجود دارد. نخستین دلیل آن مربوط به شرکت‌های مهم اروپایی است که در ترکیه اقدام به سرمایه‌‌گذاری کرده‌اند. به‌طوری که ۷۰درصد سرمایه‌گذاری خارجی در ترکیه مربوط به شرکت‌های اروپایی می‌شود.همین میزان از یکسو عمق ارتباط اقتصادی- تجاری میان اروپا با ترکیه را آشکار می‌سازد و از سوی دیگر فقدان گزینه برتر دیگری به غیر از ترکیه برای شرکت‌های اروپایی با شرایطی که در ترکیه دارند، موجب شده است که اتحادیه اروپا اهمیت زیادی به ترکیه بدهد. حجم مبادلات تجاری میان اتحادیه اروپا با ترکیه در کنار ایفای نقش مهم بانک‌های اروپایی به‌عنوان سهامداران عمده در آن کشور به منزله موتور محرکه در پویایی اقتصاد اتحادیه اروپا محسوب می‌شود. از این‌رو مرکل در اظهارات اخیر خود هرگونه آسیب به اقتصاد ترکیه را منجر به صدمه دیدن عمده اقتصاد اتحادیه اروپا تلقی کرده است. سهام بانک‌های اروپایی در یاپی کردی بانک،‌ ای‌ان‌جی بانک، تب بانک و اچ‌اس‌بی‌سی بانک با برخورداری از ۴۰درصد سهم و حتی بیشتر موجب رونق اقتصادی اروپا می‌شود.

ترکیه به‌عنوان چتر امن سیاسی- اقتصادی- امنیتی توانسته است از سیل مهلک و غیرقابل کنترل پناهجویان سوری و حتی کشورهای ثالث مانند افغانستان و ... جلوگیری کند. رابطه نزدیک ترکیه با ایران هم دارای مفاهیم و معانی زیادی برای اروپاست. زیرا رابطه دو کشور مذکور صرفا به ابعاد همجواری محدود نمی‌شود و ترکیه و ایران به‌عنوان دو قدرت مبرز منطقه‌ای در تعیین موازنه‌های سیاسی و امنیتی نقش سازنده‌ای دارند.آن هم در شرایطی که هر دو با سومین رقیب خود یعنی عربستان سعودی دارای مشکلات و تنش‌های معدودی هستند. اگر موضوع انرژی را هم به آن بیفزاییم و به اقدام اخیر آلمان در نزدیکی به جمهوری آذربایجان و سفر آنگلا مرکل به باکو در روزهای آتی برای اولویت‌بندی تامین نیاز گاز طبیعی و کم‌ترکردن وابستگی به روسیه توجه شود، نشان از آن دارد که خط انرژی تاناپ در کنار خط انتقال انرژی باکو- تفلیس- ارزروم برای اروپا اهمیت زیادی دارد. اگر خط ارتباط انرژی آناتولی شرقی را هم به این مقوله بیفزاییم که گاز ایران به ترکیه صادر شده و به‌صورت ترانزیت و مکمل می‌تواند نیاز اروپا را تامین کند، آن زمان درک حقیقی از اهمیت اتحادیه اروپا به‌ثبات سیاسی- اقتصادی ترکیه و به تبع آن ایران روشن‌تر می‌شود.نتیجه اینکه افق روشنی در چشم‌انداز روابط بین ترکیه و اتحادیه اروپا درحال شکل‌گیری است که تبعات مثبت آن به نحوی متوجه ایران هم خواهد شد.