فصل ۲

منافع و امیال چین

زمینه اصلی برای موضع فعلی و آینده چین در مورد نظم بین‌المللی به‌واسطه منافع ملی‌اش و به‌طور خاص‌تر، درک ذهنی‌اش از آن منافع در هر زمان مشخص و باور رهبرانش درخصوص کارآمدترین روش‌های دستیابی به آنها تعیین می‌شود. برای هر کشوری، ارزش نظم بین‌المللی در روشی نهفته است که آن کشور می‌تواند از طریق آن، روش دستیابی به منافع ملی خود را تسهیل کند. تعامل و مشارکت چین با این نظم تاکنون نشان داده است که این کشور منافع کلیدی را دنبال کرده است مانند رفاه، امنیت و پرستیژ، آن هم با بهره‌برداری از فرصت‌های اقتصادی و سیاسی ارائه شده از سوی نظم بین‌المللی فعلی. این فصل مفهوم فعلی منافع ملی حیاتی یا بنیادینِ چین (essential national, or core,  interests) را ارزیابی می‌کند. این فصل این مساله را ارزیابی می‌کند که چگونه این منافع و دیگر مولفه‌ها دیدگاه چین در مورد نظم بین‌المللی پساجنگ را شکل می‌دهند.

منافع اساسی چین

از اوایل دهه ۲۰۰۰، رهبران چین بر سه نفع ملی مهم یا آنچه که مقام‌ها آن را منافع «اساسی» (core) می‌نامند متمرکز بوده‌اند: منافع امنیتی، حاکمیتی و توسعه‌ای. به نوشته «برگه سفید توسعه صلح‌آمیز» (Peaceful Development White Paper)، اولین نفع (یعنی منافع امنیتی) اشاره دارد به حفاظت بنیادین از خطر و هرج‌ومرج. تهدید بر امنیت هم شامل «تهدیدات موجودیتی» است مانند تهدیدات برخاسته از نابودی هسته‌ای و هم «چالش‌های بالقوه» بر انسجام و ثبات کشور مانند تهدیدات ناشی از تروریست‌ها و تجزیه‌طلبان. امنیت همچنین شامل حفظ نظام سیاسی می‌شود که تجلی آن در حاکمیت حزب کمونیست چین است. منافع حاکمیتی عبارت است از منافع مربوط به حاکمیت ملی که اشاره دارد به توانایی کشور در اجرا و اعمال اقتدار بر تمام حوزه‌های جغرافیایی مانند تایوان. این نفع همچنین شامل سرزمین هم می‌شود که اشاره دارد به یکپارچگی کلیت کشور در مرزهای زمینی و دریایی. تهدید بر حاکمیت شامل چالش‌های برخاسته از سوی مدعیان رقیب در سرزمین‌های مورد مناقشه هم می‌شود. منافع اساسی توسعه‌ای هم شامل دسترسی به منابع و کالاهای مورد نیاز برای کشور جهت حفظ توسعه اقتصادی می‌شود. تهدید بر توسعه شامل اختلال در خطوط کشتیرانی و بی‌ثباتی در کشورهای دوردستی می‌شود که می‌توانند موجب اختلال در دسترسی چین به منابع طبیعی مهم و بازارها شوند. اسناد و مواضع رهبران چین در توصیف منافع اساسی‌شان متفاوت است اما این مفاهیم چارچوبی اساسی به دست می‌دهند که از طریق آن چین اثربخشی و کارآمدی نظم بین‌المللی را می‌سنجد. جدول زیر این منافع اساسی را خلاصه می‌کند.

04

اولویت اصلی رهبران چین حفظ کنترل حزب کمونیست چین است. هرگونه تلاش برای تضعیف مشروعیت حزب به‌عنوان تهدید تلقی می‌شود. از دهه 70، حزب کمونیست چین از تاکید اولیه خود بر ایدئولوژی سوسیالیستی فاصله گرفته و به سوی رشد اقتصادی و حکومت باکفایت و صالح به منزله منبعی برای مشروعیت حرکت کرده است. این انتقال موفقیت‌آمیز به مشروعیت «عملکرد محور» کنترل حزب بر قدرت را - با وجود پایبندی اسمی‌اش به ایدئولوژی کهن مارکسیستی و سیاست‌های لنینیستی- تقویت کرده است. رهبران چین به این درک رسیده‌اند که دنبال کردن رشد اقتصادی و دفاع از حاکمیت و سرزمین چین برای حفظ حمایت عمومی حیاتی بوده است. از این‌رو، پکن آمادگی و میل روزافزونی را برای کمک به جلوگیری از تهدیدات فراملی بر تجارت بین‌المللی نشان داده است مانند تهدید مربوط به دزدی دریایی بین‌المللی. این کشور همچنین هنجارهای بین‌المللی‌ای که تلاش‌های چین برای کنترل منافع این کشور در دریاهای نزدیک را به چالش بکشد تضعیف می‌کند مانند حکم «دادگاه بین‌المللی حقوق دریاها» در سال ۲۰۱۶ در مورد دریای چین جنوبی. رهبران چین همچنین مخالف هنجارهایی مانند «مسوولیت محافظت» (responsibility to protect)، دموکراسی، ترویج حقوق‌بشر و آزادی اطلاع‌رسانی هستند که مداخله خارجی را مشروعیت می‌بخشد چه، از این می‌ترسند که کشورهای خارجی از این ابزارها برای تضعیف اقتدار حزب کمونیست یا تلاش‌های چین برای وحدت با تایوان استفاده کنند.