درام بزرگ درکلیسای کاتولیک

آنها چه می‌دانند؟ در میان حملات خبری در مورد رسوایی‌ها، می‌توان از پیشگویی تاریخی و درام بزرگ این لحظه در زندگی کلیسا چشم‌پوشی کرد: برای اولین بار در ۶۰۰ سال، دو پاپ زنده وجود دارد؛ یکی بازنشسته شده و دیگری فعال است و سرنوشت‌شان ممکن است در هم تنیده شود، حتی اگر تعداد زیادی از پیروانشان مخالف باشند. تقریبا یک ماه پیش بود که نماینده دیپلماتیک پاپ سابق نامه‌ای دراماتیک در مورد تایید «شبکه‌های همجنسگرا» و پوشش‌های گسترده در بالاترین سطوح کلیسای کاتولیک منتشر کرد.

«دانیل برک»، گزارشگر سی‌ان‌ان در گزارش ۲۳ سپتامبر (یکشنبه ۱ مهرماه)، می‌نویسد این دیپلمات که «کارلو ماریا ویگانو» نامیده می‌شود خواستار این شده بود که پاپ فرانسیس استعفا دهد، چراکه محدودیت‌هایی را که بر کاردینال «تئودور مک‌کاریک» در دوران پاپ بندیکت شانزدهم وضع شده بود، برداشت. وجود این دو پاپ زنده تجلی‌گر این ضرب المثل است که می‌گوید: «دو پادشاه در یک اقلیم نگنجند.» اینکه‌ آیا این محدودیت‌ها اساسا وجود داشت یا خیر مساله‌ای است که فرانسیس و بندیکت صلاحیت پاسخ به آن را دارند. اما نه آن دانشمند آلمانی ۹۱ ساله و نه این یسوعی آرژانتینی ۸۱ ساله حتی یک کلمه در مورد آن نگفتند. حامیان این دو پاپ سکوت آنها را به مسائل معنوی مانند اشکال نظم و انضباط و ایمان و آخرت رجوع می‌دهند و اینکه «حقایق روزی افشا خواهد شد.» برخی دیگر می‌گویند بندیکت و فرانسیس مایل نیستند وارد نبردی بی‌رحمانه و حیثیتی با این کارمند سابق شوند. برخی هم معتقدند که استراتژی‌های پست‌تری مانند «خود بقا»یی ممکن است در کار باشد. در عین حال، برخی کاتولیک‌ها در پی پاسخند و از این رسوایی خشمگین هستند و می‌گویند این اتفاق با پرسش‌های بسیاری که در بطن خود دارد می‌تواند وجهه اخلاقی کلیسا را به‌طور قابل ملاحظه‌ای خدشه‌دار کرده و اعتماد در میان رهبرانش را تضعیف کند.

در ایالات‌متحده و فراتر از آن، محافظه‌کاران از بندیکت به‌عنوان قایق نجات در دریای نسبی‌گرایی اخلاقی یاد می‌کنند. لیبرال‌ها هم به این جهت فرانسیس را دوست دارند که دارای ذهنی اصلاح‌طلب است، بر فقر متمرکز شده و نسبت به ایده‌های جدید رویکردی باز دارد. براساس نظرسنجی اخیر سی‌ان‌ان، درحالی‌که بسیاری از کاتولیک‌های آمریکایی هنوز فرانسیس را دوست دارند اما محبوبیت او در سال گذشته افت قابل‌توجهی کرد. اسقف اعظم «کریستوف پی‌یر»، سفیر فعلی پاپ در ایالات‌متحده، در مصاحبه چهارشنبه ۲۸ شهریورماه خود با نیویورک‌تایمز گفت: «شاید برخی از مردم... از پاپ فرانسیس دل‌خوشی نداشته باشند. آنها رویای بندیکت را در خواب می‌بینند.» او گفت: «گاه احساسات ما غلبه می‌یابند، بنابراین به‌جای آنکه به واقعیت بنگریم، واقعیت را از احساسات، اعتراضات و ناامیدی‌های خودمان قضاوت می‌کنیم. بنابراین گاهی می‌گوییم «من این پاپ رو نمی‌فهمم» و رویای پاپی دیگر در ذهن می‌پرورانیم.»

رسوایی سوءاستفاده جنسی تنش‌ها میان این دو اردوگاه را شدت بخشیده و هر یک برای مقاصد بزرگ‌تر اخلاقی می‌جنگند. فرانسیس و بندیکت می‌دانند که هر چه بگویند می‌تواند کار را پیچیده کرده و از سخنانشان در حملات به دوستان و دشمنانشان استفاده شود. آنها البته اشتباهاتی که در گذشته مرتکب شده‌اند را پیش روی خود دارند. بنابراین، وقتی جناح‌ها مبارزه خود را در فضای آنلاین ادامه می‌دهند، هر دو پاپ در مورد ویگانو سکوت اختیار می‌کنند. نظریه‌ها و بحث‌های درون کلیسایی به حاشیه رانده شده است. تجرد روحانیت، همجنس‌گرایی، فرهنگ دینی، حتی آداب عبادات به بحث‌های راست و چپ در مورد منبع واقعی مشکلات کلیسا وارد شده‌اند. فرانسیس اغلب در مورد بحران سوء‌استفاده روحانیت کلیسا به تفصیل سخن گفته است. او درخصوص گزارش هیات منصفه عالی پنسیلوانیا نامه‌ای احساسی نگاشت و در سفر ماه گذشته به ایرلند به خاطر رسوایی‌های جنسی در این کشور عذرخواهی و با رهبران کلیسای آمریکا هم دیداری اضطراری در روم برگزار کرد.

با این حال، بسیاری از کاتولیک‌ها به اصرار از او می‌خواهند که در مورد اتهامات ویگانو صریح‌تر باشد. بیش از ۴۶ هزار زن کاتولیک نامه‌ای سرگشاده به فرانسیس نوشته و از «سوالاتی» سخن گفتند که «باید پاسخ داده شود.» در این نامه آمده است:«ما نیاز به رهبری، حقیقت و شفافیت داریم. ما، اتباع شما، هم اکنون خواهان پاسخ شما هستیم.» کاتولیک‌های دیگر می‌گویند بندیکت پاپی است که سوالاتی برای پاسخ دادن دارد.

ماجرا چیست؟ چرا چند ماه پس از رسوایی‌های اخیر اخلاقی در کلیسا، هنوز نام پاپ و کلیسا بر سر زبان‌هاست؟ ماجرا از این قرار است که «کارلو ماریا ویگانو»، سفیر سابق واتیکان در ایالات‌متحده، یکشنبه ۴ شهریورماه نامه‌ای ۱۱ صفحه‌ای نوشت و پاپ فرانسیس را به نادیده گرفتن هشدارهایش در مورد کاردینال «تئودور مک کاریک» متهم ساخت که از ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۶ رهبری کلیسای اسقفی اعظم در واشنگتن را بر عهده داشت. به دستور فرانسیس، مک کاریک دو ماه گذشته به‌دلیل برخی اتهامات مربوط به آزار جنسی کودکان در ۸۸ سالگی استعفا کرد. اسقف ویگانو در نامه خود مدعی شده است که پاپ از حدود ۵ سال پیش از ادعاهای مربوط به آزار جنسی یکی از کاردینال‌های سرشناس آمریکایی که اخیرا استعفای او را پذیرفته، خبر داشته است. ویگانو نوشته بود که در سال ۲۰۱۳ به پاپ فرانسیس اطلاع داده که کاردینال تئودور مک‌کاریک با اتهامات گسترده آزار طلبه‌های رده پایین و کشیش‌های کلیسا روبه‌رو است. از زمان استعفای بندیکت در سال ۲۰۱۳، این دو پاپ تلاش سختی کردند تا از خدشه به وجهه خود جلوگیری کنند. دانیل برک در گزارش خود می‌نویسد ویگانو سفیر بندیکت و پاپ فرانسیس بوده است.

برک در بخش دیگری از گزارش خود می‌نویسد پاپ امیرتوس بندیکت شانزدهم از زمان بازنشستگی در سال ۲۰۱۳ زندگی را در سکوت سپری کرده است. اگرچه به لحاظ جسمی شکسته شده است اما به لحاظ روحی همچنان «قوی» است. بندیکت در سخنرانی خداحافظی خود گفته بود که از جهان و خلق آن «پنهان» خواهد شد و دیگر آفتابی نخواهد شد اما او باید بداند که در جایگاهی مانند او پنهان شدن و در خفا و در سکوت زیستن غیرممکن است.  نامه‌های خصوصی که میان بندیکت و کاردینال آلمانی هفته گذشته در آلمان منتشر شد نشان می‌دهد که دغدغه او «خفا و خلوت» است. او می‌خواهد به‌عنوان چهره‌ای شناخته شود که مداخله‌ای در امور کلیسا ندارد. او در یکی از نامه‌هایش از تصمیم خود برای استعفا دفاع می‌کند. استعفای او باعث شد که وی نخستین پاپ در ۶۰۰ اخیر نام گیرد که از کلیسای سن پیتر استعفا داده است.