مایکل دی‌آنتونیو، یادداشت‌نویس سیاسی سی‌ان‌ان می‌نویسد: ریاست‌جمهوری ترامپ مبتنی بر ایدئولوژی سیاسی نیست بلکه بر مبنای خواسته‌های شخصی استوار است. او جمله «ما مردم» را از میان برداشته و به جای آن «من، رئیس‌جمهور» را جایگزین کرده است. این پیروزی‌ها که به شیوه ترامپی رقم می‌خورد با زیرسوال بردن نجابت و اتحاد به‌دست می‌آید. این همچنین نیرویی است که نشان می‌دهد همزمان می‌توان موثر اما فاسد و در شرارت بی‌همتا بود. کیفیت کثیف ترامپیسم در واکنش کور و خشمگینانه به داستان غم‌انگیز کاوانا که متهم به سوءاستفاده جنسی از زنان بوده است، نشان داده شد. او علیه لیبرال‌ها ریل‌چینی کرد و کاوانا را قربانی ارکستری دانست که از سوی لیبرال‌ها علیه او همنوایی می‌شود. کاوانا حتی سخنان امی کلوباچر، سناتور دموکرات را علیه خود آزاردهنده خواند و مشکلی که برایش به‌وجود آمده بود را همپایه مشکل ملی اعلام کرد. نمایش کاوانا، برای کسی که لیاقت نشستن بر کرسی دیوان فدرال را ندارد، کاملا مشخصه بارز راه ترامپ است. او بلافاصله با گراهام لیندسی هماهنگ شد و از روی جزوه ترامپ در این خصوص عمل کرد. گراهام در این زمینه پرسیده بود: شما به‌دنبال یک فرآیند عادلانه هستید؟ سپس خود به این سوال جواب می‌دهد: شما به مکانی بد در زمانی بد وارد شده‌اید.

هیچ‌کس به اندازه گراهام به ترامپیسم هویت و شخصیت نبخشیده است. گراهام قبلا در یک جناح منطقی‌تر جمهوری‌خواهان بازی می‌کرد و حتی به‌طور غیرمستقیم به ترامپ گفته بود: شما می‌خواهید که آمریکا را مجددا شکوهمند کنید؟ بعد خود جواب داده و گفته بود: برو به جهنم. اما گراهام از زمانی که دوستش مک‌کین فوت کرد ترامپیسم را پیشه خود کرده و جزوه ترامپ را در آغوش گرفته است. او در جلسه استماع کاوانا هشدار داده بود که این یک جلسه مصاحبه نیست، اینجا جهنم است و در نهایت نیز پروفسور بلیسی فورد را «بدکاره مست» خواند که کاوانای بیچاره گیر او افتاده و گفته بود که پروفسور مست و از خود بی‌خود شده بود. این درحالی است که دعوای اصلی بر سر کاوانا، به‌طور عمده درباره اتهاماتی بود که پروفسور بلیسی فورد به وی وارد آورده و گفته بود که نامزد دیوان‌عالی فدرال به او آزار و اذیت جنسی و فیزیکی رسانده است. برای یک لحظه البته امیدی در این پرونده به‌وجود آمد و سناتور جف فلیک تحت‌تاثیر احساسات آنی، خواستار تحقیقات یک هفته‌ای از سوی اف‌بی‌آی شد. اما بعد از یک هفته نیز کسانی مانند فلیک، منچین و مالینز که شک و تردید داشتند که به کاوانا رای بدهند، به صف موافقان پیوستند و با رای مثبت خود کاوانا را راهی دیوان‌عالی فدرال کردند.

صدای لرزان زنانی که بر سر سناتورها فریاد می‌زدند: «شرم بر شما»، ابتدا در مرکز توجه قرار گرفت اما در نهایت سناتورها رای مثبت به کاوانا دادند و این همان صدای سیه‌روزی است که رهبران منطقی نیز تسلیم رئیس‌جمهوری شده‌اند که در پی تفرقه و چند پاره کردن جامعه است. آرای سناتورهایی که کاوانا را برای دیوان‌عالی فدرال مورد تایید قرار دادند، موجب خواهد شد که ترامپیسم در مسیر بازگشت قرار نگیرد. البته در این هم شکی نیست که ترامپ نقش اساسی در تایید کاوانا داشته است. ترامپ به شیوه‌های عجیبی از کاوانا دفاع کرد. او از دموکرات‌ها گله داشت که قصد دارند کاوانا را نابود کنند و مخالفان کاوانا را به معنای واقعی شیاطین خواند. ترامپ حتی متوسل به تئوری توطئه شد و گفت که جورج سوروس میلیاردر، که از سوی جمهوری‌خواهان «لولو خورخوره» به‌حساب می‌آید، به واشنگتن آمده و به مخالفان نامزدی کاوانا کمک کرده است. سناتور گریسلی ثابت کرد که زخم ناشی از عفونت ترامپیسم هنوز تازه است، زمانی که گفت وی این ایده ترامپ را صددرصد باور دارد.

همانند سایر داستان‌هایی که برای دفاع از کاوانا ساخته شد، تئوری سوروس نیز درست از آب در نیامد. اما هیچ‌کس در این زمینه مورد مواخذه قرار نگرفت و در مقابل این گریسلی، ترامپ و کاوانا بودند که مزد پیروزی خود را دریافت کردند. با پیروزی‌هایی که تیم ترامپ به‌دست می‌آورد، چشم‌انداز بازگشت به روزهای خوب و زندگی مدنی هر روز ضعیف‌تر می‌شود. ترامپیسم درحال پیروزی است و برای همین بوده که بسیاری از آمریکایی‌ها وحشت کرده‌اند.  در این زمینه روزنامه چپگرای ایندیپندنت هم نوشت: ویروس ترامپیسم در حال شیوع است. به گفته این روزنامه، ترامپ با مخدوش کردن اعتبار جلسه استماع سنا، راه را برای پیروزی نامزد مطلوب خود هموار کرد. او در کارزار می‌سی‌سی‌پی به یکی از شیوه‌های قدیمی خود متوسل شد و پروفسور بلیسی فورد را به استهزا گرفت. در میان جمعیت نیز مردم با او همصدا شده و بلیسی فورد را فردی نادان خواندند.  همزمان با اعلام اف‌بی‌آی، مبنی بر اینکه در پرونده کاوانا شواهد و مستندات کافی وجود ندارد، پرونده برای تایید صلاحیت کاوانا به سنا عودت داده شد.

فرآیند تحقیقات اف‌بی‌آی مصداق بارز ترامپیسم است. این تحقیقات مورد انتقاد بسیاری از لیبرال‌ها و دموکرات‌ها قرار گرفت؛ زیرا این اعتقاد وجود داشت که برای پیشبرد درست تحقیقات باید از سایر زنانی که بعد از بلیسی فورد، از نامزد دیوان‌عالی فدرال شکایت داشتند، تحقیقات به عمل‌ آید. اما اف‌بی‌آی زیر بار این مساله نرفت و تنها به تحقیق از بلیسی فورد بسنده کرد. ترامپ نیز بازی خود را این‌گونه پیش برد: ابتدا با تحقیقات اف‌بی‌آی به شکل محدود موافقت کرد و سپس ظاهرا اعلام کرد که دستوری برای تحقیق محدود نداده است اما در عمل فرآیند تحقیقات به شکل محدود پیش رفت و تنها از پروفسور بلیسی‌فورد مصاحبه به عمل آمد. در این فرآیند از پذیرفتن شاهدان دیگر ممانعت به عمل آمد و نامه ۲۴۰۰ استاد حقوق دانشگاه بی‌اهمیت جلوه داده شد. برخی می‌گویند که با این پرونده، قاضی کاوانا دیگر نمی‌تواند به فکر کسب منزلت باشد و او نیز به جفت خود کلرنس توماس پیوست که هیچ‌گاه به نیکی از او یاد نشد.

به نوشته هافینگتون‌پست در سال ۲۰۱۶، مویرا اسمیت یکی از زنانی بود که علیه قاضی توماس شکایت کرد و گفت که وی در سال ۱۹۹۹، به همراه دوستانش به وی آزار جنسی رسانده‌اند. این درحالی است که وی پیش از این نیز با شکایت مشابه فردی به نام آنیتا هیل روبه‌رو شده بود اما وی از سال ۱۹۹۱ وارد دیوان‌عالی فدرال شده است.  تایید کاوانا در این شرایط یک جنگ تمام‌عیار بود که به سود جمهوری‌خواهان تمام شد. برخی کارشناسان بر این باورند که تایید کاوانا ممکن است در انتخابات نوامبر به ضرر جمهوری‌خواهان تمام شود اما آنها زمین بزرگ‌تری را فتح کرده و این احتمال می‌رود که آنها انتخابات سنا را قربانی گزینه بهتر خود کرده‌اند: فتح دیوان‌عالی فدرال.