شکاف میان ترکیه و اروپا گسترش می‌یابد

موضع‌گیری‌های تنش‌زای شخص ترامپ و عدم امکان بازخوانی یا گمانه‌زنی درخصوص پندارهای مبهم وی در نظم جهانی، کشورهای اروپایی را بسیار نگران از آینده خود کرده است، به‌طوری که مکرون با بیان این جمله که: «بدون وجود ارتش واقعی اروپایی نخواهیم توانست اروپایی‌ها را مورد محافظت قرار دهیم. در شرایطی که مرزهای اتحادیه اروپا از سوی روسیه تهدید می‌شود، با امید به ایالات‌متحده آمریکا نخواهیم توانست حاکمیت و امنیت خودمان را مورد دفاع و صیانت قرار دهیم» عمق بیمناکی خود را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین کشورهای اتحادیه اروپا محرز کرد.

 از سوی دیگر، بعد از طرح موضوع یاد شده، آنگلا مرکل، نخستین کسی بود که از ایده مکرون حمایت کرد و در سخنرانی‌اش در پارلمان اروپا تاکید کرد: «باید روی دیدگاه تشکیل ارتش واقعی و مختص اتحادیه اروپا کار کنیم.»

اظهارات رهبران دو کشور مهم اروپایی باعث شد که دونالد ترامپ در مراسم سالگرد پایان جنگ جهانی که هفته پیش در پاریس برگزار شد، واکنش تند و صریحی نشان دهد. وی نهایت ناخرسندی خود نسبت به ابراز عقیده رهبران اروپایی را با این جمله آشکار کرد: «اگر ارتش آمریکا نبود، اکنون اثری از زبان فرانسوی نبود و به اجبار همه فرانسوی‌ها به زبان آلمانی تکلم می‌کردند.»

ایده تشکیل ارتش واحد کشورهای اروپایی نخستین بار در سال ۱۹۴۸ به هنگام امضای توافق‌نامه بروکسل که میان فرانسه و کشورهای بنلوکس منعقد می‌شد، مطرح شده بود. حتی این فکر در سال ۲۰۰۹، زمانی که معاهده لیسبون میان کشورهای اروپایی به امضا رسید، با گنجانده شدن ماده‌ای در معاهده با مضمون «اقدام مشترک در حمایت و صیانت از کشورها» جدیت نگاه رهبران سیاسی کشورهای اروپایی را در این زمینه معلوم کرد. اما چند سال پیش روسیه با الحاق جزیره کریمه به محدوده جغرافیای سیاسی خود و نزدیک کردن مرزهای خود به اروپا باعث شد که اتحادیه اروپا از امنیت خود در برابر تهدیدات روسیه نگران شود. برهمین اساس  ژان کلود یونکر، رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۵ به صراحت از لزوم تشکیل ارتش ملی مشترک سخن به میان آورد و‌ نظر رهبران اروپایی را به این موضوع جلب کرد.

ترجیح و تدوین پیش‌نویس توافق‌نامه پسکو (PESCO) میان ۲۵ کشور اروپایی که حالا به‌دلیل خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا به ۲۴ کشور تنزل یافته و اختصاص ۲۸ میلیارد یورو در چارچوب تعیین بودجه دفاعی کشورهای عضو اتحادیه اروپا برای سال‌های ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۷ موجب شده است که حمایت مرکل از مکرون جنبه واقعی به خود بگیرد؛ به‌طوری که قرار است در ماه دسامبر سران کشورهای موافق پیمان پسکو طی نشستی این پیمان را به‌صورت رسمی امضا کرده و به مرحله اجرا بگذارند. اما در این میان واکنش‌های مختلفی از سوی برخی کشورها دیده می‌شود که ترکیه از جمله آنهاست.

عمر چلیک، سخنگوی حزب عدالت و توسعه ترکیه اواخر هفته گذشته طی کنفرانسی خبری مواضع کشورش را در این رابطه بیان کرد. وی با بیان این نکته که اقدام به تشکیل سیستم نظامی مشترک در اروپا گامی در جهت جدایی از آمریکا است و نشان از اختلاف بزرگ در میان کشورهای غربی دارد؛ تشکیل چنین ارتشی را غیرممکن و آن را مغایر با اهداف ترانس آتلانتیک و ناتو دانست. اما مهم‌ترین نکته‌ای که وی در میان اظهاراتش بر آن تاکید کرد و نگرانی ترکیه را مشخص می‌کند دقیقا این جمله بود: «تامین امنیت اروپا، حوزه بالکان و منطقه خاورمیانه چه از طریق ناتو و چه به‌وسیله تشکیل ارتش اروپایی بدون در نظر گرفتن ترکیه غیرممکن است. هر گونه آرایش نظامی برای تامین امنیت بدون ترکیه غیرقابل اجراست!» اظهارات وی در حقیقت از چند منظر قابل بررسی است. نخست اینکه دولت ترکیه به‌رغم حضور در ناتو، در زمینه تقویت سیستم دفاعی خود متوسل به روسیه شده و اقدام به خرید موشک‌های بالستیک دفاعی اس- ۴۰۰ کرده است که این امر به دلایل امنیتی، امکان نفوذ به سیستم‌های ناتو از سوی روسیه را محتمل می‌کند. به همین علت ایالات‌متحده و اتحادیه اروپا نسبت به این قضیه ابراز نگرانی کرده و واکنش نشان می‌دهند. با در نظر گرفتن این قضیه شکاف میان ترکیه و اتحادیه اروپا در صورت تشکیل ارتش اروپایی زیادتر خواهد شد و اهمیت حضور ترکیه در ناتو چندان برای این کشور معنایی نخواهد داشت. دوم اینکه با تشکیل ارتش دفاعی اتحادیه اروپا با هدف مقابله با تهدیدات احتمالی روسیه، ترکیه به‌عنوان شریک استراتژیک روسیه و در عین حال متحد آمریکا در برزخ دیپلماسی قرار خواهد گرفت. وجود اختلاف و جبهه‌گیری جدی میان روسیه و اتحادیه اروپا موجب ترجیح اجباری در گرایش ترکیه به سمت غرب یا شرق خواهد شد که از توان تعامل آن کشور در معادلات راهبردی مربوط به خاورمیانه و همچنین قفقاز خواهد کاست. آن هم در شرایطی که در قفقاز از نظر پیشبرد اهداف راهبردی انرژی و در خاورمیانه از حیث به‌دست آوردن قدرت مانور برای تاثیر‌گذاری در رقابت‌های مهم امنیتی، اقتصادی و سیاسی درحال تکاپوست. سوم اینکه در صورت تحقق نشست سران اروپایی برای تصویب نهایی پسکو در ماه دسامبر و ورود به مرحله اهداف عملی- اجرایی، شرایط موازنه قدرت تغییر خواهد کرد زیرا این اقدام خود گام تعیین‌کننده‌ای در اجرای سیستم چندجانبه‌گرایی در سطح جهان به شمار خواهد رفت. در صورت بروز چنین رخدادی و با در نظر گرفتن مساله برگزیت و همچنین تهدید ترامپ به محدود کردن بودجه ناتو در زمینه تامین بودجه آن سازمان، محتمل است که پیمان ترانس ‌آتلانتیک بیش از پیش تجزیه خواهد شد و جبهه جدیدی میان بریتانیا و آمریکا در برابر تضعیف ناتو شکل خواهد گرفت و این امر خواهد توانست ترکیه را به‌عنوان دومین و مهم‌ترین عضو ناتو به سوی انفعال نسبی سوق دهد.  نکته آخر اینکه، ترکیه گرچه عضو اتحادیه اروپا نیست ولی نقش مهمی در ناتو دارد و چنانچه پیمان پسکو و تشکیل ارتش اروپا قطعیت یابد، معلوم نیست که ترکیه جایی در این نظام دفاعی خواهد داشت یا نه. از این‌رو عمر چلیک تاکید بر این دارد که هیچ امنیتی در مناطق خاورمیانه، بالکان، قفقاز و اروپا در تثبیت منافع سیاسی، اقتصادی و امنیتی سایرین بدون در نظر گرفتن ترکیه ممکن نخواهد بود.