جدایی ترکیه از آمریکا

ترکیه در طول سال‌های گذشته به‌رغم سپری کردن شرایط پرفراز و نشیب در تعیین معادلات سیاسی منطقه‌ای به‌ویژه مناطق حساس خاورمیانه، بالکان و قفقاز، به‌عنوان یکی از کشورهای تاثیرگذار در تحولات سیاسی به‌شمار می‌رود. این امر نشان می‌دهد که ترکیه کنونی با شرایط دهه‌های گذشته بسی متفاوت است و با پوست‌اندازی جدی در سیستم سیاسی خود به سرعت از حالت یک کشور تاثیرپذیر به سمت کشوری معادله‌ساز گام برمی‌دارد. پس از جنگ جهانی دوم، ایالات‌متحده آمریکا با هدف توسعه پایدار ترکیه حمایت اقتصادی موسوم به «حمایت مارشال» را مانند هویج در برابر سیاسیون آن کشور قرار داد و بعد از آن درهای باز سیاسی، اقتصادی، نظامی و حتی سیستم قضایی ترکیه برای ایالات‌متحده آمریکا گشوده شد. نفود آمریکا در مهم‌ترین ارگان‌ها موجب شد که ترکیه در طول سال‌های گذشته بارها با تورم افسار گسیخته، ورشکستگی اقتصادی و بدهی‌های کلان به صندوق بین‌المللی پول مواجه شود. ایالات‌متحده در کوتاه‌ترین زمان و به نحوی بایسته سیستم دولت در سایه را بدون اینکه وزرا یا برخی روسای جمهور ترکیه متوجه شده باشند، درون مرزهای آناتولی شکل داده بود. بدین ترتیب ترکیه از بسیاری جهات در مسیر خواسته‌های ایالات‌متحده قرار گرفته و همیشه به‌دلیل وابستگی‌های مختلف اقتصادی، امنیتی و نظامی در میان دو لبه قیچی فشار واشنگتن قرار داشت.

تحمیل سیاست‌های اصلاحاتی بر دولت آنکارا و لزوم ادامه تغییر عاجل در ساختار سیاسی، نظامی، حقوقی و اقتصادی از سوی ایالات‌متحده آمریکا و بعدها اتحادیه اروپا موجب شده بود که دولت ترکیه بارها دست به استقراض پولی از کشورهای دیگر و‌ آی‌ام‌اف بزند. از یکسو تحت کنترل در آوردن نظام بانکی با حضور سرمایه‌گذاری بانک‌های بین‌المللی و از سوی دیگر تبدیل جامعه خودمحور ترکیه به جامعه‌ای نیمه‌مدرن و مصرف‌گرا موجب شده بود که همیشه محور کنترل جامعه ترکیه در دست سیاست‌بازان غربی باشد. ترکیه به‌رغم داشتن توانمندی‌های زیاد از نظر برخورداری از برترین تنگه‌های دریایی، موقعیت استراتژیک در جغرافیای سیاسی، تسلط بر آب‌های مهم جهان از سه نقطه، قرار گرفتن در مختصات جغرافیایی اتصال شرق به غرب و از همه مهم‌تر قرار گرفتن در میان سه قاره آفریقا، آسیا و اروپا نتوانسته بود به‌خوبی رشد و توسعه یابد.

در طول تاریخ سیاسی ترکیه، مرحوم عدنان مندرس یکی از نخست‌وزیرانی بود که به اهمیت روابط روسیه و ترکیه پی برده و در راستای همکاری این دو کشور گام‌های مهمی را  برداشت اما در اثر کودتای سازماندهی شده توسط سیا، جانش را از دست داد.

نفوذ ریشه‌ای آمریکا بر سیستم سیاسی ترکیه زمانی آشکار شد که بعد از چندی در درون وزارت کشور اتاقی سری کشف شد که تنها رایزن‌ها و دیپلمات‌های سفارت آمریکا به آنجا تردد داشتند. این قضیه توسط مرحوم آلپ ارسلان تورکش افشا شد و آمریکا در نهایت محتویات و امکانات اتاق سری را به اداره حمایت آمریکا در محل سفارت انتقال داد. اما مرحوم تورکش نیز به‌دلیل افشای چنین توطئه‌ای مستوجب تبعید به هندوستان شد. در دوران اقتدار مرحوم سلیمان دمیرل و بولنت اجویت حمایت‌های اقتصادی آمریکا برای توسعه ترکیه و گذار به سمت کشوری درحال توسعه به‌شدت افزایش یافت. بروز اختلاف‌نظر در نحوه استفاده از حمایت‌های اعتباری میان مسوولان سیاسی دو کشور باعث شد که ایالات‌متحده آمریکا تحریم‌های اقتصادی را آغاز کند و صادرات ترکیه با مشکل مواجه شد. حتی کار به اینجا  ختم نشد و طرح‌های سد‌سازی، توسعه زیرساخت‌های صنعتی ترکیه، محکوم کردن دولت ترکیه به‌دلیل ورود به خاک قبرس و بسترسازی لازم در سازمان ملل علیه ترکیه و قلمداد کردن آن کشور به‌عنوان اشغالگر نشان از خصومت آمریکا دارد. حوادث و کودتاهای سال‌های ۱۹۷۱، ۱۹۸۰ و ۱۹۹۷ و ساقط کردن دولت مرحوم اربکان و کادرسازی برای فتنه سیاسی و اداری تحت نام بالیوز(گرز)، ارگنه‌کون در دهه ۲۰۰۰ و سرانجام ایجاد جریان فکری فتح‌الله  گولن(فئتو) و نفوذ در ساختار قضایی، نظامی و انتظامی ترکیه و کودتای ۱۵ ژوئیه از جمله برنامه‌ریزی‌های دقیقی است که آمریکا در ایجاد بحران‌های جدی در نظام جمهوری ترکیه به انجام رسانده است.

ترکیه اما با عبور از شرایط یاد شده و قرائت درست از تحولات بین‌المللی در مسیر منطقی و عمل‌گرا حرکت می‌کند. گرچه اخراج یا تصفیه‌های اداری، آموزشی و نظامی در ترکیه منجر به مخدوش شدن پیکره نظام کنونی شده است؛ اما آنکارا توانسته است با تجربیات لازم مسیر نفوذ آمریکا را مسدود سازد و به سهولت در برابر خواسته‌های آمریکا تمایل همسان نشان ندهد. ترکیه صدمه برخورداری از نعمت هویج را اکنون درک کرده و برای تلافی سال‌های گذشته و ایجاد شرایط لازم برای آگراندیسمان شدن خود به خوبی مهره‌های پیش برنده را به بازی می‌گیرد.

نتیجه اینکه، ترکیه امروز سیاست توازن را بر حرکت پاندولی ترجیح داده و از مهم‌ترین قدرت استراتژی خود که سرمایه‌گذاری در بحث انرژی است، به‌خوبی بهره می‌برد. اجرای پروژه ترک‌استریم علاوه بر اینکه درآمدی سالانه به میزان ۵۲۶ میلیون دلار برای ترکیه فراهم می‌سازد؛ در سایه مبادلات تجاری با پایه پول ملی روسیه و ترکیه که همانند آن را با ایران نیز محقق می‌سازد، خواهد توانست تاثیر دلار را در نظام پولی خود و منطقه کاهش دهد. بدیهی است که از مسیر توسعه روابط اقتصادی- تجاری میان ترکیه و روسیه بسیاری از بخش‌های اقتصادی و خدماتی اعم از عمران، کشاورزی، صنایع خرد و کلان، تولید مواد غذایی و بسته‌بندی و همچنین بخش گردشگری نیز تاثیرات بهینه خواهند یافت. موفقیت کنونی ترکیه موجب در سایه ماندن قدرت تاثیرگذار ایالات‌متحده آمریکا در خاورمیانه، قفقاز، مدیترانه شرقی و بالکان خواهد شد. همان میزان که بر قدرت تاثیر‌گذاری ترکیه در منطقه و معادلات بین‌المللی افزوده می‌شود، منافع آن نیز به‌دلیل ارتباط زنجیره‌ای روابط میان تهران- آنکارا موجب برخورداری ایران از توافق سیاسی خواهد شد.