تغییرات رادیکال در سیاست خارجی آمریکا

کارل بلدت، نخست‌وزیر سابق سوئد، روز جمعه ۳۰ آذرماه در توییتر اعلام کرد که «این لحظه هشدار در اروپاست.» او افزود که متیس «آخرین پیوند قوی در دو سوی آتلانتیک در دولت ترامپ بود چرا که تمام پیوندها در بهترین حالت شکننده شده یا در بدترین حالت شکسته شده است.» فرانسوا هیسبورگ، یک مقام دفاعی سابق فرانسوی، می‌گوید این یک لحظه بسیار مهم بود که رئیس‌جمهوری تحت فشار در آمریکا وارد مخالفت علنی با ساختارهای نظامی و اطلاعاتی خود شده و با بی‌اعتنایی کامل به هم‌پیمانان سنتی آمریکا تصمیم‌های ناگهانی برای خارج کردن سربازان از سوریه و افغانستان بگیرد. هیسبورگ اظهار کرد: «تا الان صحبت درباره سبک سنگین کردن بود و همه هم‌پیمانان آمریکا با احتیاط و به شکل منصفانه این کار را انجام می‌دادند اما اکنون همه باید روی این فرضیه کار کنند که دیگر سیستم ائتلافی در آنجا نیست؛ سازمان‌ها آنجا هستند، معاهده‌ها هستند، سربازان و تجهیزات هم هنوز هستند اما کشیش ارشد کلیسا رفته است.»

«ارلانگر- پرلز» می‌نویسند ترامپ اغلب نسبت به «شبکه چند دهه‌ای ائتلاف‌های چندملیتی آمریکا» با نارضایتی و انزجار صحبت کرده است. ائتلاف‌هایی که چه در اروپا و چه در آسیا بعد از جنگ جهانی دوم و با هدف حمایت از دموکراسی‌های شکننده و ممانعت از بلندپروازی‌های امپریالیستی و ایدئولوژیک قدرت‌های کمونیستی - روسیه و چین - ایجاد شدند. بسیاری از این هم‌پیمانان در کنار آمریکا در جنگ‌هایی نظیر کره، ویتنام، عراق و افغانستان جنگیدند. و وقتی القاعده در سپتامبر ۲۰۰۲ به آمریکا حمله کرد، ناتو بند ۵ را اجرایی کرد: اگر یک عضو ناتو مورد حمله قرار بگیرد گویی تمام اعضای ناتو مورد حمله قرار گرفته‌اند.

کارین فون هیپل، مدیر موسسه خدمات متحد سلطنتی برای مطالعات دفاعی، که یک پژوهشکده نظامی در لندن است اظهار کرد: «ترامپ ظاهرا فکر می‌کند که می‌تواند دو چیز متناقض را با هم داشته باشد. او سربازان آمریکایی را از هر میدان نبردی خارج می‌کند. پشتیبانی مالی از نهادهای بین‌المللی مثل ناتو یا سازمان ملل را کم می‌کند. رهبری آمریکا در فرآیندهای صلح در جاهایی نظیر سوریه، یمن و لیبی را کنار می‌کشد و هنوز هم می‌خواهد جایگاه مهم و برجسته را برای خود حفظ کند. من بعید می‌دانم که این شیوه موثر باشد. ما تاکنون شاهد بوده‌ایم که کشورهای همفکر بدون آمریکا شروع به حرکت کردند. چیزی شبیه به کشورهایی نظیر چین، روسیه و ایران و می‌خواهند خلأ به‌وجود آمده را پر کنند. عقب‌نشینی‌های آمریکا می‌تواند تنها منجر به ناامنی جهانی بیشتر که تاثیری منفی هم بر آمریکا و هم بر اروپا خواهد گذاشت شود.»

«هلن کوپر» هم در گزارش دیگری مورخ ۲۱ دسامبر در نیویورک‌تایمز می‌نویسد ترامپ ظرف یک ۲۴ ساعت، تمام برنامه‌ها و سیاست‌های نظامی ۱۷ ساله کشورش را بر باد داد. او می‌نویسد صبح جمعه وقتی ۳/ ۱ میلیون نیروی آماده به خدمت وزارت دفاع از خواب برخاستند با یک واقعیت روبه‌رو شدند: رئیس‌شان استعفا داده است. او می‌نویسد نه تنها ترامپ متحدان بین‌المللی را نادیده گرفته بلکه هر آنچه‌ رهبران نظامی طی دوران سه رئیس‌جمهور پیش از او کاشته بودند را یک‌تنه بر باد داد. در شمال شرق سوریه نیروهای آمریکایی متحدان کرد خود را در نبرد با داعش به‌ حال خود رها کردند. از سال ۲۰۰۱ تا کنون حدود ۲۳۰۰ آمریکایی در افغانستان کشته شده‌اند. «کوپر»، گزارشگر نیویورک‌تایمز، همچنین می‌افزاید نیروهای آمریکایی با این مفهوم که ارتش آمریکا مدافع آزادی و دموکراسی و مدافع ضعفا در جهان است «خو» گرفته بود اما ترامپ ناگهان «برجک آنها را پایین آورد.» برخی تحلیلگران می‌گویند عقب‌نشینی‌های نظامی غیرمنتظره آمریکا از سوریه و افغانستان نه فقط هم‌پیمانان آمریکا را دچار تزلزل نمی‌کند، بلکه به‌جای تقویت اهرم آمریکا آن را تضعیف خواهد کرد. نیکلاس برنز دیپلمات سابق آمریکایی که منتقد ترامپ است، می‌گوید: «ترامپ زیر پای مذاکره‌کنندگان ما هم در سوریه و هم در افغانستان را خالی کرد. چرا روس‌ها و ایرانی‌ها حالا که می‌دانند ما می‌خواهیم خارج شویم شروع به دادن امتیاز به ما کردند. چرا طالبان حالا که می‌داند نصف سربازان ما از افغانستان خارج خواهند شد شروع به تعامل جدی با ما کرده است.» دانیلا شوارزر مدیر شورای روابط خارجی آلمان نیز گفت: «اروپایی‌ها دیگر نمی‌توانند وانمود کنند که تغییری بنیادین در نقش نظامی آمریکا در جهان وجود ندارد. این یک تغییر ساختاری در سیاست خارجی و امنیتی آمریکا است.»

جان سولتز، کنشگر و از کهنه سربازان جنگ عراق می‌گوید: «همه می‌گویند که ترامپ نمی‌خواسته در مناطق جنگی با نیروهای کشورش دیدار کند زیرا در آنجا این ماموریت را زیر سوال می‌برد. اما من فکر می‌کنم مساله چیز دیگری است. ترامپ می‌ترسد به عراق و افغانستان برود. همان‌طور که ترسید به ویتنام برود. بنابراین تلاش می‌کند این ماموریت را زیرسوال ببرد.» گزارشگر نیویورک‌تایمز می‌نویسد با خروج نیروهای آمریکایی از سوریه و افغانستان اکنون زنگ خطر در نیجر و مالی و چاد و تا کره‌جنوبی هم به صدا در آمده است. در این کشورها هم ممکن است نیروهای آمریکایی کاهش چشمگیری داشته باشند. این گزارشگر می‌نویسد کاهش نیروهای آمریکایی در آفریقا و آسیا می‌تواند موجب شکنندگی دولت‌ها در حفظ امنیت شود. او می‌افزاید به‌جای تمرکز بر مبارزه با تروریسم، تمرکز دولت ترامپ به رقابت سنتی قدرت‌های بزرگ یعنی چین و روسیه دوخته شده است. کشته شدن ۴ نیروی آمریکایی در آفریقا (جنوب غرب سومالی) در ماه ژوئن و تشدید حملات گروه‌های افراطی اسلامگرا عاملی است که می‌تواند محرک ترامپ در خروج نیروهایش از آفریقا شود. آمریکا تاکنون برای عرصه ژئوپلیتیک جهان بسیار ضروری بوده است اما بسیاری از تحلیلگران می‌گویند بی‌ثباتی ترامپ و بی‌اعتنایی او به هم‌پیمانانش در صورتی که آمریکا دیگر یک هم‌پیمان قابل اتکا جلوه نکند باعث تضعیف اساسی نفوذ جهانی آمریکا خواهد شد.

«نیل مک فارکوهر»، گزارشگر دیگر نیویورک تایمز هم در گزارش ۲۱ دسامبر می‌نویسد خروج نیروهای آمریکایی از سوریه به کرملین کمک می‌کند که قمار خود را در سوریه به سرانجام برساند. اکنون پوتین معتقد است مداخله در سوریه موجب احیای نفوذ کشورش در خاورمیانه خواهد شد و خروج آمریکا به پوتین کمک خواهد کرد تا دستور کار خود را بدون هیچ مانعی در سوریه پیش ببرد. ولادیمیر فرولوف، ستون‌نویس و تحلیلگر امور خارجی روسیه، معتقد است: «ترامپ هدیه خداوند به روسیه است. او دستور کارهای منفی روسیه را اجرا می‌کند، موجب تضعیف نظم آمریکایی می‌شود و متحدان و شرکای آمریکا را تضعیف می‌کند. همه اینها به یمن وجود ترامپ انجام می‌گیرد. روسیه می‌تواند آرام بنشیند و تماشا کند و شاهد ضایع شدن ترامپ باشد. این چیزی است که پوتین هم خواهان آن است.»

 

قربانی بعدی ترامپ