از دم در ورودی این خانواده در طبقه هفتم تمام پله‌ها فروریخته بود. از آن بالا نمی‌شد پایین آمد و فقط کپه‌هایی از سنگ و خاک و آشغال قابل مشاهده بود. آن انفجاری که روز دوشنبه در شهر «مگنیتوگورسک» در جنوب روسیه موجب فروریختن خانه تیموفیوا شد ۳۹ نفر را کشت و در گام اول احتمال تروریستی بودن این حادثه مطرح شد. اما مقام‌ها خطر بس بزرگ‌تری را برای روس‌های طبقه متوسط مطرح کردند: فروریختن زیرساخت‌ها از جمله بلوک‌های آپارتمانی عصر شوروی. 

«اندرو ای. کرامر» در گزارش ۵ ژانویه ۲۰۱۹ برای نیویورک‌تایمز نوشت که بیش از یک دهه است که خزانه دولت روسیه مملو از پول نفت است اما این پول به‌جای اینکه صرف نوسازی اقتصادی و بهسازی زیرساخت‌های جامعه شود، صرف نیروهای مسلح، توسعه تسلیحات جدید، به روز کردن زرادخانه هسته‌ای و حرفه‌ای کردن نیروهای زمینی، دریایی و اطلاعاتی شده است. این نتایج – خواه مداخله نظامی در سوریه و اوکراین باشد خواه مداخله در اروپا و آمریکا- موجب شده پوتین سخت در تقلا باشد که جایگاه «قدرت بزرگ» را به روسیه بازگرداند. با این حال، فروریختن آپارتمان‌ها و حتی قبل‌تر از آن، اقدام غیرمردمی کاهش حقوق بازنشستگی دولتی به منزله تداوم سختی‌هایی است که از روس‌ها –به‌ویژه کسانی که در مناطق دوردست و کمتر توسعه‌یافته کشور زندگی می‌کنند- خواسته شده آنها را تحمل کنند. 

در مورد این حادثه در مگنیتوگورسک، آنچه گفته شده انفجار طبیعی گاز بوده موجب برش دادن بخش‌هایی از یک ساختمان و به تلی از خاک تبدیل شدن ده‌ها آپارتمان شد اما خانم تیموفیوا آسیب ندید. او گفت: «ما خوش‌شانس بودیم.» دیگران خوش‌شانس نبودند. جمعه روز خاکسپاری مردگان مگنیتوگورسک بود. مگنیتوگورسک یک شهر صنعتی «بی‌در و پیکر» است که حول کارخانه عظیم فولاد ساخته شده؛ جایی که مسکن در آنجا همچون بسیاری از مناطق روسیه یک معضل عجیب بوده است. نام این شهر به معنای «کوه مغناطیسی» است و برگرفته از ذخایر عظیم سنگ‌آهن در آن حوالی است. این شهر نامش یادآور سختی‌های مناطق دورافتاده صنعتی در روسیه است. این شهر با حکم استالین از استپ‌های خالی سر بر آورد و به‌عنوان مدلی از یک شهر کمونیستی تلقی می‌شود که از سوی داوطلبان مشتاقی پر شد که به «کارگران شوک» معروف بودند. امروز ساکنان تقریبا ۴۱۵ هزار نفری‌اش به‌طور متوسط ماهانه ۳۶۰ دلار درآمد دارند.  «استفن کوتکین» در Magnetic Mountain تاریخی از این شهر را نوشت و افزود: «مگنیتوگورسک نماد اصلی یک دگرگونی بزرگ بود.» کارهای آهن و فولاد در این شهر به غروری در اتحاد شوروی تبدیل شد درحالی‌که کارگرانش در سال‌های اول در کلبه‌های گلی زندگی می‌کردند که مسکن هم در آن کمیاب و حتی نایاب بود. در یک پارک یک بنای یادبود به شکل «چادر» است که یادآور ترتیبات اولیه زندگی در این شهر است. بوریس روچیوف در توصیف این شهر می‌نویسد: «ما در چادرهایی با پنجره‌های کوچک زندگی می‌کردیم، با باران دوش می‌گرفتیم و در آفتاب خودمان را خشک می‌کردیم.» بنای یادبود دیگر کارگری را به تصویر می‌کشد که یک شمشیر را به یک سرباز می‌دهد و این مساله نقش این شهر در تامین فولاد برای صنعت نظامی را نشان می‌دهد. روسیه امروز حدود ۵ درصد از GDP خود را صرف ارتش می‌کند، بیش از هر کشور اروپایی دیگر. 

اما فضای زندگی هم در این شهر بسیار کم است. در دهه ۳۰ ساکنان به‌طور متوسط ۹/ ۱ متر مربع فضا در اختیار داشتند؛ اغلب یا به اندازه گوشه‌ای از یک اتاق یا فضایی به اندازه یک تختخواب سفری در یک کلبه چوبی سرباز. امروزه اکثر ساکنان در خانه‌هایی با ارتفاع بالا زندگی می‌کنند مانند خانه‌ای که در خیابان کارل مارکس فروریخت. این آپارتمان که در سال ۱۹۷۳ ساخته شده و حدود ۱۳۰۰ نفر را در خود دارد در زمره خانه‌های تولید انبوهی است که در بلوک شرق سابق ساخته می‌شد. اما حتی پس از فاجعه روز دوشنبه نیز ساکنان مسن‌تر ساختار محکم این آپارتمان‌ها را می‌ستایند و از خانه‌ها یا آپارتمان‌های اشتراکی به آنجا می‌روند. صرف‌نظر از ساختن ساختمان‌هایی جدید و ایمن بسیاری از این مردم سراغ مقام‌های دولتی می‌روند و از آنها می‌خواهند تا به این دسته از مردم اجازه دهند لااقل در بخشی از این خانه‌های مستحکم استقرار یابند. «کلاویا جی. کیزلیووا»، ۷۸ ساله که از وقتی این خانه‌ها افتتاح شد در آنها زندگی می‌کند، می‌گوید: «چه چیزی را می‌توان در مورد این ساختمان‌ها دوست نداشت. اینها خانه‌هایی شگفت‌انگیز هستند.» 

گزارشگر نیویورک‌تایمز به نقل از ساکنان این آپارتمان‌های قدیمی اما مستحکم می‌نویسد که آنها که خانه‌های خود را ترک کرده بودند پس از حادثه روز دوشنبه درحال بازگشت به خانه‌های خود هستند.  قطعا زندگی در یک مکان کوچک اما ایمن بهتر از زندگی در آپارتمان‌های جدیدی است که هیچ امیدی به استحکام آنها نیست. یکی از ساکنان به نام «یولیا وی. اسکای لیش» می‌گوید: «دیگران می‌گویند اینجا امن است، می‌توانی برگردی. من می‌خواهم در امنیت زندگی کنم.» برخی دیگر استحکام این ساختمان‌ها را به باورهای دینی نسبت می‌دهند. «ورا دی. ساراوارووا»، ۵۹ ساله، که در واحدی کنار همان ساختمانی که روز دوشنبه خراب شد زندگی می‌کند می‌گوید دلیل زنده ماندن من این است که روز قبل این اتفاق دو ساعت تمام در کلیسا مشغول مراسم شکرگزاری بودم. با این حال، پوتین اندکی بعد از این حادثه از این شهر بازدید کرد. دولت غرامتی یک میلیون روبلی یا ۱۴۸۰۰ دلاری به خانواده‌هایی داد که در این حادثه برخی اعضایشان کشته شد. مستاجرانی هم که خانه‌های خود را از دست دادند ۵۰ هزار روبل یا ۷۴۰ دلار غرامت دریافت کردند.