عبدالعزیز می‌گوید: «ماشه را کشیدم؛ اما خالی بود». مرد مسلح به سوی ماشینش دوید که سلاح‌های دیگری هم در آن دپو کرده بود و عبدالعزیز هم دنبالش می‌دوید و تفنگ خالی را به سوی ماشینش پرتاب کرد و پنجره آن را شکست. این اقدام عبدالعزیز- که دیگران هم در مصاحبه با ما بر آن صحه گذاشتند- باعث شد مهاجم مسلح به جای اینکه دست به سلاح ببرد و بسیاری دیگر را بکشد پا به فرار بگذارد. دقایقی بعد، دو افسر پلیس که با شتاب درحال رساندن خود به صحنه بودند مهاجم مسلح را دیدند و با خودروی خود به ماشینی که او قصد فرار با آن را داشت کوبیدند و در نهایت وی را بازداشت کردند و به بدترین قتل عام در تاریخ مدرن نیوزیلند خاتمه دادند.

مقام‌ها توضیح بیشتری در مورد نحوه واکنش پلیس ندادند؛ اما اعلام کردند که ۳۶ دقیقه پس از اولین تماس اضطراری مظنون را دستگیر کردند. مصاحبه‌ها از بازماندگان حادثه این مسجد و تحلیل ویدئوی ضبط شده از سوی مهاجم و عابران نشان می‌دهد که پلیس در مورد مسجد دوم عملکرد مثبت‌تری نسبت به مسجد اول داشت. در مسجد اول (نور) ضارب چندین کشته و مجروح بر جا گذاشت و از معرکه گریخت؛ اما در مسجد دوم به واسطه شجاعت عبدالعزیز و سرعت عمل پلیس، مهاجم دستگیر و از اقدامات بعدی او جلوگیری شد. گزارشگر نیویورک‌تایمز می‌نویسد: «اگر نبود سرعت عمل و شجاعت عبدالعزیز ۴۸ ساله (که ۲۵ سال قبل از افغانستان گریخته بود)، چه بسا قتل عام مهاجم ادامه می‌یافت.» مهاجم دو سلاح دیگر و دو ماده انفجاری دست‌ساز هم در ماشین داشت. به گفته مقام‌های پلیس، در مسجد نور ۵۰ نفر کشته و تقریبا همین تعداد زخمی شدند؛ اما در مسجد لینوود ۷ نفر و این هم به دلیل حضور این مرد افغان بود.

شبکه ۱۳ تلویزیون اسرائیل به نقل از یک مقام اسرائیلی فاش کرد که برنتون تارانت، عامل قتل عام مسلمانان در مسجد شهر کرایست‌چرچ دو سال پیش به اراضی اشغالی سفر کرده بود. این مسوول صهیونیستی که نخواست نامش فاش شود، گفت که تارانت ۲۵ اکتبر ۲۰۱۶ با گذرنامه استرالیایی وارد اراضی اشغالی شد و مقامات اسرائیلی نیز در فرودگاه بین‌المللی «بن گوریون» به وی یک ویزای سه ماهه دادند. تارانت به مدت ۹ روز در اسرائیل ماند. وی از ترکیه به اسرائیل آمده بود. در هر حال، مقام‌های پلیس می‌گویند هنوز دقیقا معلوم نیست که مهاجم چه ساعتی وارد مسجد نور شده بود؛ اما پلیس می‌گوید اولین تماس برای کمک در ساعت ۱:۴۱ظهر گرفته شد و اولین ماموران هم ۶ دقیقه بعد در آنجا حاضر بودند. تصاویر ضبط شده از سوی مهاجم نشان می‌دهد که او فقط برای تیراندازی و کشتن وارد مسجد شده است. ۶ دقیقه پس از اولین تیراندازی، او گریخت. سه دقیقه بعد آژیر پلیس در ویدئوی ضبط شده شنیده می‌شود و این درحالی بود که تارانت تلاش داشت به مسجد دوم برسد.

آژیری که در فیلم ضبط شده از سوی تارانت شنیده می‌شود بلندتر شده و ناگهان قطع می‌شود. این احتمالا به این معناست که همزمان با رسیدن پلیس و اورژانس، تارانت از معرکه گریخته است. نزدیک‌ترین ایستگاه پلیس کمتر از ۲ کیلومتر با مسجد فاصله دارد؛ اما افسران مسوول احتمالا جایی دورتر از محل ماموریت خود رفته بودند. حدود ۸۲۷ افسر تمام وقت در منطقه کانتربوری، منطقه‌ای مذهبی نشین در ساحل شرقی جزیره جنوبی نیوزیلند، وجود دارند که شامل منطقه کرایست چرچ هم می‌شود که سکونتگاه ۶۱۲ هزار نفر است. در مقایسه، بوستون با جمعیت ۶۱۷ هزار نفری دارای ۲۱۰۰ افسر تمام‌وقت است. بازرس جنایی «کریس هیل» می‌گوید در خیابان کرایست چرچ در حوالی ناهار حدود ۳۰ افسر در گشت بودند. او می‌گوید: وقتی اولین تماس گرفته شد، مسوول مربوطه تمام آنها را به مسجد نور فرستاد. هیل می‌گوید: افسران «خط مقدم» در نیوزیلند مسلح نیستند و برای حمایت از خود فقط جلیقه ضدگلوله می‌پوشند. بنابراین آنهایی که در مرحله اول به این حمله واکنش نشان دادند چاره‌ای نداشتند؛ جز اینکه خود را کنار بکشند. پلیس می‌گوید واحد مسلح تاکتیکی ۴ دقیقه پس از افسران خط مقدم و ۱۰ دقیقه پس از اولین تماس اضطراری وارد معرکه شد. بازرس هیل می‌گوید طبیعتا اندکی زمانبر است که تیم‌ها فراخوانده و مسلح شوند. او می‌گوید از قضا روز جمعه این تیم‌ها در جلسه آموزشی در مرکز شهر بودند. این مقام جنایی می‌افزاید: «برای هر پلیسی در جهان حضور ۶ دقیقه‌ای در صحنه و حضور ۱۰ دقیقه‌ای تیم متخصص در صحنه یک موفقیت است.» پاتریک اسکینر، افسر سابق ضد تروریسم سیا که اکنون برای پلیس آمریکا کار می‌کند، با این سخن موافق است.

با این حال، گزارشگر نیویورک‌تایمز می‌افزاید اینها کافی نیست. افسران درحالی در صحنه حضور یافتند که تعدادی کشته و زخمی شده بودند؛ درحالی‌که افسران درحال انجام وظیفه بودند. «پاول بنت»، متخصصی که با اسکورت پلیس وارد صحنه شد، می‌گوید: «جوی خون از مسجد جاری بود.» البته معلوم نیست چه زمانی آمبولانس و تیم‌های تخصصی رسیدند؛ اما بنت می‌افزاید که سرعت عمل جان بسیاری را نجات داد. بازرس هیل می‌افزاید: «مورد مسجد دوم خیلی پیچیده‌تر بود. کسی زنگ زد و گفت مسجد نور تیراندازی شده. تماس‌های بعدی به مسجد لینوود اشاره می‌کردند و افراد می‌پرسیدند کدام مسجد؟ این یا آن؟». در هر حال، این عبدالعزیز بود که مانع از این شد که در مسجد دوم «جوی خون» راه بیفتد.