بی‌نظمی جدید جهانی

خاورمیانه، چنان‌که در بالا بحث شد، عمدتا [بازمانده] از گذشته است. هویت‌ها اکنون هم هویت‌هایی فرعی و هم فراملی هستند؛ این هویت‌ها عمدتا مبتنی بر مذهب، قبیله، قومیت و ایدئولوژی هستند. معکوس کردن این روند مستلزم ترکیبی از زور عریان و توانایی تاثیرگذاری بر تغییر فرهنگ سیاسی است. امروز لازم است که «لیبرالیسم» جایگزین «غیرلیبرالیسم» [illiberalism]، مدارا جایگزین عدم مدارا و بخشش جایگزین روح انتقام [جویی] شود. تمام این موارد ما را به سوی چهره دوم در دنیای کتاب‌های کودکان رهنمون می‌شود: گولدیلاکس [Goldilocks]. گولدیلاکس «آخرِ میانه‌روی» [ultimate centrist] بود و از فرنی‌های خیلی داغ یا خیلی سرد دوری می‌کرد، از صندلی‌های خیلی بزرگ یا خیلی کوچک دوری می‌گزید و از رختخواب‌های بسیار سخت یا بسیار نرم هم احتراز می‌کرد. یعنی، گولدیلاکس (تا زمانی که سه خرس نمایش داده شدند) با گزینه‌های میانه و حد وسطی که به او ارائه می‌شد و «کاملا هم درست بود» نسبتا راحت بود. ایالات متحده با کاری مشابه در خاورمیانه مواجه است: اجتناب از کار بیش از حد یا کمتر از حد. انجام دادن بیش از حد کار یعنی تلاش برای بازگرداندن منطقه به کشورهای مشخص و بادوام؛ این همچنین یعنی تلاش برای تبدیل این کشورها به چیزی مانند دموکراسی‌های تقریبا کارآمد. انجام دادن کمتر از حد کار هم یعنی ضرورتا ترک منطقه و واگذاری امور به کشورهای منطقه. با وجود این، وقتی پای خاورمیانه به میان می‌آید هیچ گزینه «کاملا درست» آشکاری وجود ندارد. کار سیاست خارجی کشف آن چیزی است که هم «مطلوب» و هم «مقرون به صرفه» و «شدنی» باشد البته با هزینه‌ای قابل قبول. چنین سیاستی با مبارزه با تروریسم آغاز می‌شود زیرا تروریست‌ها می‌توانند به منافع آمریکا در منطقه خسارت وارد آورند، می‌توانند در میان کشورهای منطقه تردد کنند و می‌توانند در اینترنت هم الهام‌بخش باشند. یک سیاست موثر و کارآمد عبارت است از قرار دادن تروریست‌ها در وضعیت دفاعی با حمله مستقیم به آنها (از هوا و با نیروهای ویژه) و با تقویت فرآیند انتخاب بازیگران محلی (خواه دولت باشد، خواه قبیله یا یک گروه قومی) تا اینکه آنها یا بتوانند نبرد را به زمین تروریست‌ها منتقل کنند یا آسیب‌پذیری کمتری در برابر تروریست‌ها داشته باشند یا هر دو. آنچه در مدارس، مساجد و اینترنت گفته می‌شود می‌تواند بر این مساله که آیا مردان یا زنان تصمیم به تروریست شدن می‌گیرند یا به همان موقعیت شغلی که دارند اکتفا می‌کنند تاثیر بگذارد. این احتمالا مستلزم میزانی از مداخله دولتی خواهد بود.

111111111111111111111