در بیاریتز، او با دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری ایالات‌متحده، شینزو آبه نخست‌وزیر ژاپن و جاستین ترودو نخست‌وزیر کانادا دیدار خواهد کرد. جانسون برای طلوع بخت خویش در این اجلاس لحظه‌شماری می‌کند، آن هم زمانی که با ترامپ دیدار کند و اسرار مگوی توافق تجاری بین دو طرف را روی دایره بریزد. جانسون تمایل دارد تا پرده از اسرار توافق تجاری‌اش با آمریکا، در دوران پسابرگزیت بردارد. این می‌تواند یک خبر خوب برای رای‌دهندگان بریتانیایی باشد و آنها را متقاعد کند که برگزیت می‌تواند منافع زیادی برای اقتصاد کشور داشته باشد.

جانسون در دوران مدیریت خود بر بریتانیا با مانع بلندی روبه‌رو است و امکان دارد وی را به یک انتخابات عمومی دیگر رهنمون کند. درحالی‌که تمام دنیا در مورد برگزیت حرف می‌زنند کمتر پیش آمده است تا در مورد نقش دونالد ترامپ صحبت شود. جانسون این اواخر نشان داده است که بیشتر تمایل دارد به آمریکا نزدیک شود نه اروپا. این اما ریسک بیشتری را بر برگزیت تحمیل می‌کند. جانسون اما فردی ریسک‌پذیر است. درحالی‌که او برای سود احتمالی از سوی ترامپ قمار می‌کند، همزمان خطر جدایی چهار ملت را هم تقویت کرده است. دلیل آن هم بسیار ساده است: دنیا از سال ۲۰۱۶ که رفراندوم جدایی از اروپا در بریتانیا برگزار شد، تغییر کرده است. دنیا از زمانی که دیوید کامرون، نخست‌وزیر بریتانیا در سال ۲۰۱۳، وعده جدایی از اتحادیه اروپا را داد، هم‌اینک جای بسیار متفاوتی شده است. در شرایطی که دنیا تکان خورده اما «اتحادیه‌گریزان» هیچ تکانی نخورده‌اند.

ترامپ درست چند ماه پس از برگزاری رفراندوم بریتانیا به‌عنوان رئیس‌جمهوری آمریکا انتخاب شد. انتخاب ترامپ به این معنا بوده که دیگر آمریکا آن متحدی که می‌شد رویش حساب کرد، نیست. او جنگ با دوستان را انتخاب کرده است. فهرستی بلندبالا هم برای این منظور دارد: فرانسه، کانادا، آلمان و حتی بریتانیا. او در مقابل راه دوستی با دیکتاتورها را در پیش گرفته که از آن جمله می‌توان به کیم‌جونگ‌اون اشاره کرد. او این هفته سفر خود به دانمارک را لغو کرد، چراکه نخست‌وزیر دانمارک گفته بود که بخشی از سرزمین‌اش فروشی نیست. ترامپ شخص قابل اتکایی نیست و بیشترین تهدید برای ترامپ چین به‌حساب می‌آید و به دوران پسابرگزیت توجه چندانی نخواهد داشت. این قدرت آسیایی به بزرگ‌ترین چالش ترامپ تبدیل شده است. چین بر این باور است که باید این کشور سهم قابل‌توجهی در بازار فناوری داشته باشد و موضوعاتی از این دست ترامپ را وارد یک جنگ تجاری کرده است. درحالی‌که دو غول بزرگ با هم شاخ به شاخ شده‌اند، افق روشنی که ۵ سال پیش برای بریتانیایی‌ها ترسیم شد، دیگر وجود ندارد. همچنین اگر جانسون دقیق‌تر به دنیا نگاه کند و متوجه تهدیدی شود که از سوی هنگ‌کنگی‌ها، مستعمره سابق بریتانیایی‌ها وجود دارد، درخواهد یافت آن خواب و خیالی که برای تجارت با چین دیده بود نیز در خطر قرار گرفته است. به لطف جنگ تجاری که ترامپ به‌راه انداخته جهان به دو دسته تقسیم خواهد شد: طرفداران چین و طرفداران آمریکا و جانسون چاره‌ای ندارد جز اینکه روی اندوخته‌های آمریکا حساب باز کند. حالا با سفری که بولتون به لندن داشت، طرح بریتانیا برای توسعه شبکه G۵ هم که از سوی هوآوی قرار بود دنبال شود، به خطر افتاده و البته جانسون دوست دارد برای اینکه نظر ترامپ را جلب کند، این طرح لغو شود.