چرا ترکیه نمی‌تواند از قید آمریکا رهایی یابد؟

قصد ترکیه از این توافق، ایجاد شرایط لازم برای بازگشت حداقل یک میلیون نفر از پناهجویان سوری است که در منطقه حائل سکنی خواهند گزید. فارغ از اینکه ترکیه در کنار چنین شرایطی موفق خواهد شد تا با بازسازی منطقه زمینه فعالیت برای بخش ساختمان‌سازی و همچنین ایجاد بستر لازم برای بازار کالاهای ترک را فراهم بیاورد. اما از همه مهم‌تر هدف ترکیه از تشکیل منطقه حائل دور ساختن نیروهای متجاوز کُرد سوری است که برای مرزهای جنوبی آن کشور خطرات بالقوه‌ای محسوب می‌شوند.

هفته گذشته هلی‌کوپترهای ترکیه و آمریکا در شمال سوریه و شرق فرات به‌صورت مشترک به گشت‌زنی و تجسس هوایی مشغول بودند. در همین حال روزنامه واشنگتن‌پست روز جمعه با درج خبری اعلام کرد که پنتاگون حدود ۱۵۰ نیروی زبده و در حد مستشار را به شمال سوریه اعزام خواهد کرد. نیروهای زبده و کارکشته آمریکایی قرار است با همکاری نیروهای ارتش ترکیه به گشت‌زنی زمینی مشغول شوند و ارزیابی‌های خود را به اتاق هماهنگی عملیات به‌طور پیوسته ارسال کنند.

آنچه در کنار این اخبار شگفت‌انگیز می‌نماید اینکه رجب طیب اردوغان دولت آمریکا را بار دیگر متهم به حمایت از نیروهای کرد سوری پ.ی.د و ی.پ.گ کرده است. به‌زعم آنکارا این نیروها شاخه دیگری از گروه تروریستی پ.ک.ک محسوب می‌شوند. تعلیم، تجهیز و تسلیح نیروهای کرد سوری از سوی آمریکا حقیقتی انکارناپذیر است. این نیروها در حالی مورد حمایت آمریکا و با اهداف ترکیه در معارضه هستند که آمریکا با ترکیه در رابطه با شمال سوریه دست به همکاری و هماهنگی نیز می‌زند. گرچه به گمان برخی از تحلیلگران رفتار واشنگتن در قبال آنکارا حدیث هویج و چماق است ولی ماهیت رفتاری و تعبیر درست این برخورد از سوی آمریکا از قالب مصداق مذکور گذشته و بیش از آنکه با واقعیات و رفتارهای اصولی منطبق باشد به یک شوخی زننده شباهت دارد. در همین حال ایالات‌متحده برای سه سرکرده عمده گروه پ.ک.ک به‌عنوان تروریست جایزه اعلام می‌کند و از سوی دیگر نیروهای هماهنگ با این گروه را در قالب کردهای سوری به‌عنوان بازوی بالقوه عملیات زمینی خود در شمال سوریه به‌کار می‌گیرد و به هیچ‌وجه تمایلی به خاستگاه آنکارا ندارد.

دولت ترکیه چندی پیش اعتراض رسمی خود را به آمریکا اعلام کرد چراکه ۵۰ کامیون سلاح را برای مجهز کردن پ.ی.د و ی.پ.گ ارسال کرده بود. علاوه بر آن منوچین، وزیر خزانه‌داری آمریکا از تحریم ترکیه به‌خاطر خرید موشک‌های روسی خبر می‌دهد و همزمان با آن برخی از سناتورهای آمریکایی نیز از اعمال فشار اقتصادی به ترکیه بحث می‌کنند. با تمام این اوصاف رئیس‌جمهور ترکیه هنوز مترصد دیدار و متقاعد کردن ترامپ است تا به خواسته های ترکیه تن در دهد. حتی چند روز پیش از مطرح کردن خرید پاتریوت‌ها نیز سخن به میان آورد. واقعیت آن است که هر اندازه ترکیه با نشان دادن تمایل به روسیه سیاست هویج و چماق را در برابر آمریکا اداره می‌کند، اما واشنگتن انگار به این موضوع اهمیتی نداده و همنوا با سایر متحدان چالش‌های جدیدی را پیش روی آنکارا قرار می‌دهد. به‌طوری که وزیر خارجه عربستان سعودی در دیدار خود با همتای قبرسی اعلام کرد که حضور کشتی‌های تجسسی و حفاری ترکیه در مدیترانه شرقی و ادعای ترکیه نسبت به منابع هیدروکربن در آب‌های مدیترانه زیاده خواهی است.

آنچه در میز نقشه راهبردی آمریکا در منطقه تخمین به یقین زده می‌شود این است که هدف اصلی، تامین امنیت رژیم اشغالگر قدس بوده و در عین حال محاصره ایران و منزوی کردن آن در منطقه و همچنین تشکیل دولتی به‌وسیله کردهای عراقی و سوری برای ایجاد فاصله و مانع بین ایران و مدیترانه شرقی  است که سناریوهای بعدی نیز به مرور زمان عملی خواهند شد. در همین حال کنترل بر منابع و شاهراه‌های انرژی برای جلوگیری از نفوذ رو به فزون چین و روسیه بوده و همچنین تقویت عربستان سعودی به‌عنوان کشوری مهم در تعیین معادلات خاورمیانه است.

به‌نظر می‌رسد ترکیه برای آمریکا در اجرایی شدن این اهداف نقش اساسی دارد و واشنگتن نمی‌تواند این کشور را به کلی از فهرست متحدان خود پاک کند. زیرا هنوز جایگزین مناسبی به غیر از ترکیه در منطقه برای خود پیدا نکرده است. به باور برخی تحلیلگران ترکیه‌ای، گویا آمریکا در صدد تشکیل ناتویی مرکب از عربستان سعودی و مصر است که دولت آینده یا حداقل نیروهای تروریستی پ.ک.ک نیز درون آن باشند. اما باید گفت که این امر ممکن نیست، زیرا مادامی که نقش تاثیرگذار ایران در منطقه وجود دارد و مشترکات ملی و مذهبی میان ایران- پاکستان و ترکیه هنوز پابرجاست، امکان ایفای نقش مصر با عربستان چندان شدنی نیست. در عین حال خطای ترکیه در این است که هنوز نتوانسته است به‌رغم داشتن قابلیت‌های لازم سیاسی، اقتصادی و نظامی خود را از قید و بند آمریکا رهایی دهد. حال آنکه ترکیه در طول ۱۲ سال گذشته توانسته است بدهی‌های خارجی خود را به بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول به حد صفر رسانده و بازارهای جدید رقابتی کسب کند. توانایی کسب بازارهای فروش سلاح با توجه به گرایشی که به سمت روسیه پیدا کرده، می‌تواند در گذر از گذار بلوک قدیم به بلوک جدید چین و روسیه و هماهنگی با کشورهایی همچون ایران و پاکستان و حتی عراق و برحسب ایده پروژه دی-۷ مرحوم اربکان مسیر جدیدی را طی کند و آنچه شایسته ترکیه است به آن دست یابد.