به گزارش گروه اقتصاد بین‌الملل روزنامه «دنیای‌اقتصاد»، دیوید فروم، مبدع محور شرارت در سخنرانی مشهور جورج بوش پسر در سال ۲۰۰۲ با انتشار مطلبی در وب‌سایت «د گلوب‌اند میل» به خیزش اقتصاد ملی‌گرایانه در دوران پساکرونا و عواقب آن پرداخت و نوشت: در زمانی که کار روی کتاب «ترامپوکالیپس» را آغاز کردم اشاره من به آخرالزمان ترامپی بیشتر جنبه استعاره‌ای داشت. با این حال گویی یک آخرالزمان غیراستعاره‌ای ایجاد شده است: پاندمی کرونا و رکود جهانی که هر آنچه با خود آورده‌اند روی خشن‌تر خود را در ایالات‌متحده نسبت به کشورهای ابرقدرت دیگر نشان داده است. شیوع این بیماری آمریکا را وارد جدی‌ترین کاهش رشد اقتصادی در تاریخ مدرن کرده است: بیش از ۴۰ میلیون فرصت شغلی تنها بین اواسط ماه مارس تا پایان مه نابود شده‌اند. ترامپ نیز تلاش می‌کند با تشویق تمامی ایالت‌ها به بازگشایی کسب‌و‌کار خود، بهبود اقتصادی را تسریع بخشد. در واقع مهلت اندک ترامپ تا انتخابات ماه نوامبر این فرصت را به او نمی‌دهد که در این باره با احتیاط عمل کند.

روسای‌جمهور پیش از او با نرخ بالاتری از بیکاری در دوره خود مواجه بودند. اما باراک اوباما با وجود نرخ بیکاری ۷/ ۷ درصدی توانست در سال ۲۰۱۲ دوباره راهی کاخ‌سفید شود. رونالد ریگان نیز با وجود نرخ بیکاری ۲/ ۷ درصدی در سال ۱۹۸۴ به پیروزی رسید. ریگان و اوباما اما توانسته بودند در یک سال منتهی به انتخابات نرخ بیکاری را در ایالات‌متحده به‌طور قابل‌توجهی کاهش دهند. شمار آمریکایی‌های مشغول به کار در یک سال منتهی به انتخابات ۲۰۱۲ با رشد ۲ میلیون نفری مواجه شد و این رشد در سال ۱۹۸۴ به چهار میلیون نفر رسید.

اما در مقابل، تنها ۶ ماه مانده به انتخابات ۲۰۲۰، نرخ بیکاری همچنان درحال افزایش است. تا هفته منتهی به ۲۲ مه، ۴/ ۲ میلیون نفر در آمریکا برای دریافت مزایای بیمه بیکاری ثبت‌نام کرده‌اند. در واقع ثبت ۴/ ۲ میلیون نفر بیکار تنها در یک هفته نشان‌دهنده آن است که اوضاع سه برابر وخیم‌تر از وضعیت بیکاری در دوران اوج بحران مالی سال ۲۰۰۸ است. با چنین روندی، احتمال بهبود نرخ بیکاری در فاصله چندماهه به انتخابات نوامبر چقدر است؟

اگرچه سیاست خشم و تعصب ترامپ همچنان با قدرت ادامه دارد، اما قدرت کافی را برای غلبه بر رکود بزرگی از جنس بیکاری در اختیار ندارد. چشم‌انداز دوره پساترامپ اکنون بیش از هر زمان دیگری پیش رو قرار دارد. یکی از میراث‌های خطرناک ترامپ که در دوران پس از او محتمل به‌نظر می‌رسد، اقتصاد ملی‌گرایانه است. ترامپ که برای چند دهه اخیر در دید اذهان عمومی قرار داشته است تقریبا در تمامی موضوعات، انواع جانبداری را به خرج داده است. او پیش از مخالفت با جنگ عراق، موافق آن بود. او پیش از محکوم کردن مهاجرت، موافق آن بود. او دموکرات، مستقل و جمهوری‌خواه بوده است. اما وی در تمامی این دهه‌ها از سال‌های ابتدایی دهه ۸۰ در یک مورد همواره از خود ثبات و پایداری نشان داده است: اعتقاد به اینکه تجارت بین‌المللی نوعی غارت است که آمریکا را قربانی می‌کند. در ماه‌های پاندمی کرونا نیز این پیام، در سخنان او به وضوح دیده می‌شود.

او در سخنانی در ۱۵ مه گفت: «این واکسن‌ها... که قرار است ما تمرکز خود را بر تولید آنها قرار دهیم، به‌طور کامل در اینجا (ایالات‌متحده) تولید می‌شوند.» اگرچه هنوز واکسنی در کار نیست، اما چرخش به اقتصاد ملی‌گرایانه به نام امنیت سلامت کاملا واقعی است. این امر مسری است و می‌تواند بسیار بدخیم باشد.

ویلبور راس در مصاحبه‌ای که در ژانویه ۲۰۲۰ داشت تاکید کرد که ایالات‌متحده از شیوع کرونا در چین برای افزایش فشار خود برای خروج شرکت‌ها از چین استفاده می‌کند تا بتوانیم مشاغل را در آمریکای شمالی افزایش دهیم. او احتمالا در آن زمان تصور می‌کرد که تهدید کرونا تنها محدود به چین باقی خواهد ماند. حتی زمانی که ویروس با خسارت‌های بیشتری به آمریکا رسید، دولت ترامپ هم این موضوع را بهانه قرار داد تا موانع تجاری با کشورهای دیگر را از سه سال اخیر نیز فراتر ببرد.

ترامپ حتی پیش از فرارسیدن کرونا، در سال ۲۰۱۹، صادرات اقلامی نظیر البسه محافظت شخصی نظیر دستکش و ماسک از چین را هدف تعرفه‌های تجاری قرار داده بود. این یکی از دلایلی بود که موارد مصرفی موردنیاز برای مقابله با شیوع کرونا در آمریکا با کمبود مواجه شد.

پاندمی کرونا موجب شده است تا احترام سیاسی نصیب اقدامات حمایت‌گرایانه ترامپ در بخش اقتصاد شود. اقدام رئیس‌جمهوری آمریکا در ممنوعیت صادرات برخی تجهیزات پزشکی به برخی از متحدان نظیر کانادا با مخالفت‌های سیاسی اندکی در آمریکا مواجه شد. تایوان صادرات ماسک را از اواخر ژانویه ممنوع ساخت، بریتانیا صادرات ۸۰ قلم دارو را ممنوع اعلام کرد و آلمان و فرانسه نیز صادرات برخی از اقلام مربوطه به کشورهای اتحادیه‌اروپا را متوقف کردند.  به‌نظر می‌رسد حتی صحبت از کاهش واردات نیز در میان است. نایب‌رئیس کمیسیون اروپا به تازگی اعلام کرد: «این بحران وابستگی شدید ما را به چین و هند در زمینه داروسازی نشان داد. این همان موضوعی است که ما را آسیب‌پذیر می‌کند و ما باید یک تغییر رادیکال را در این زمینه ایجاد کنیم.» کاخ‌سفید درحالی مشغول بحث روی یک فرمان اجرایی است که از تمامی کارخانه‌های داروسازی آمریکا می‌خواهد به مقررات «ساخت آمریکا» پایبند باشند. ملی‌گرایی دارویی که جهان با آن مواجه است به‌عنوان یک اقدام اضطراری و حیاتی برای حفاظت از سلامت و ایمنی جامعه آغاز شده است.

اما این رویکرد ملی‌گرایی دارویی به‌نظر پس از این بحران نیز تداوم خواهد یافت. بین سال‌های ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۸، تجارت جهانی حتی از تولید جهانی نیز با رشد بیشتری روبه‌رو شد. اما از سال ۲۰۰۸، تجارت جهانی از تولیدات جهانی عقب مانده است. در ادامه و طی سال‌های اخیر «جهانی‌شدن» در مسیر کند شدن قرار گرفت.

برای حل مشکل سیستم تجارت جهانی و باز نگه داشتن مرزها در برابر سرمایه‌گذاری‌های حقیقی، ما باید بیاموزیم که بیشتر در مورد مشکلات و راهکارها فکر و گفت‌و‌گو کنیم. باید در مورد تحرکات مردم به‌عنوان بحثی جدا از نقل‌وانتقال کالا و سرمایه صحبت کرد. در ۲۵ سال اخیر، ۴۴ میلیون نفر به مقصدهایی نظیر اروپا، کانادا، استرالیا و دیگر کشورهای غنی مهاجرت کرده‌اند. در هیچ دوره‌ای این شمار از افراد به این چند کشور مهاجرت نکرده بودند، بنابراین اتفاقی نیست که مهاجرت تقریبا در تمامی کشورهای پذیرنده موجب افراطی‌تر شدن سیاست‌های آنها شده است. اگر مایل هستیم تا ضمن ایجاد ثبات دموکراتیک، مرزهای خود را به روی مسافران و بازرگانان باز بگذاریم، این روند مهاجرت باید طی ۲۵ سال آینده کاهش پیدا کند.

ما باید بپذیریم که اعمال مقررات تجاری علیه یک غول اقتصادی غیردموکراتیک مثل چین در سال ۲۰۲۰، بسیار چالش‌برانگیز‌تر از اعمال تعرفه‌های تجاری بر اقتصادهای دموکراتیک اما کوچکی مثل کره‌جنوبی و تایوان در دهه ۸۰ خواهد بود. نباید فراموش کرد که اگر ایالات‌متحده بخواهد به تنهایی عمل کند، توان کافی را برای اعمال مقررات تجاری بر چین ندارد و باید برای مهار چین با تمامی دموکراسی‌ها همکاری داشته باشد. در واقع شعارهایی نظیر نخست آمریکا، نخست بریتانیا، نخست ژاپن یا نخست کانادا به معنای تنهایی آمریکا، بریتانیا، ژاپن و کانادا خواهد بود و هیچ‌یک از این کشورها دیگر مثل آمریکا در گذشته توان آن را ندارند تا به تنهایی نظم جدیدی را در جهان ایجاد کنند.