پرنسس اهریمنی

دو سال پیش، در یک روز سرد زمستانی، «کیم‌یوجونگ» اولین قدم‌های خود برای تبدیل شدن به قدرتمندترین سیاستمداری که پدرش آرزوی آن را داشت، برداشت. ۱۰ فوریه ۲۰۱۸ بود. جوان‌ترین فرزند رهبر سابق کره‌شمالی «کیم جونگ ایل» به اولین زن تاریخ‌ساز از تبار خاندان «کیم» تبدیل شد که پس از پایان جنگ کره برای اولین‌بار قدم به بخش جنوبی شبه جزیره گذاشت. شب قبل از آن، وی در مراسم بازگشایی المپیک زمستانی «پیونگ چانگ» در کره‌جنوبی شرکت کرده بود. این دختر جوان و قدرتمند در پشت سر «مون جائه این» رئیس‌جمهور کره‌جنوبی نشسته بود و در حال مشاهده صدها ورزشکار و قهرمانی بود که زیر یک پرچم مشترک (که نماد وحدت دو کره بود) در حال رژه بودند. این شبه جزیره یکپارچه پس از جنگ جهانی دوم میان دو ابرقدرت تقسیم شد؛ مرز شمالی به دست اتحاد جماهیر شوروی و بخش جنوبی به دست ایالات‌متحده آمریکا افتاد؛ اقدامی که موجب شد هزاران خانواده در دو سوی مرز با دو تیپ شخصیتی، دو خصلت متفاوت و دو روحیه دیگرگون سال‌ها جدا از هم زندگی کنند.  «جاشوا برلینگر» در گزارش ۱۹ ژوئن برای سی.ان.ان نوشت: «کیم یو جونگ» همراه با دیگر میهمانان عالی‌رتبه‌ای همچون مایک پنس (معاون رئیس‌جمهور آمریکا) و شینزو آبه (نخست‌وزیر ژاپن) و برخی دیگر از رهبران جهان در حال تشویق ورزشکاران بود. این یک «قاب عکس» فوق‌العاده بود. اما سفر به «کاخ‌آبی»، اقامتگاه رئیس‌جمهور کره‌جنوبی، یک قمار کاملا متفاوت بود. «کیم یو جونگ» اولین عضو خاندان حاکم در کره‌شمالی بود که تاکنون وارد سرزمینی شده بود که به مثابه «دشمن خونی» پنداشته می‌شد. صبح روز پس از مراسم افتتاحیه، «کیم» جوان از یک «سدان» مشکی خارج شد تا وارد «کاخ‌آبی» شود. او در حالی فرش قرمز را زیر پای خود با غرور و نخوتی مختص خود «له» می‌کرد که سرش را بالا گرفته بود و اعتمادبه‌نفس زنی را نشان می‌داد که گویی سال‌هاست با رهبران مهم جهان ملاقات دارد. او سر تا پا مشکی پوشیده بود و یک کیف دستی مشکی هم در دست چپ داشت و لحن او هم همچون پوشش خاصش، سیاه و تیره بود اما همه توجهات به سنجاق قرمز روی سینه او دوخته شده بود که مزین به تصاویر پدر و پدربزرگش بود که چهره‌ای خندان داشتند، در حالی که خودش همچون عروسکی عبوس می‌مانست.  با نزدیک شدن به آستانه ساختمان «کاخ‌آبی»، مکثی کرد و از گوشه چشم به سمت چپ نگاه کرد. سپس قدم‌های خود را آهسته‌تر برداشت تا اجازه دهد مردی که در کنار اوست زودتر داخل ساختمان شود؛ این مرد کسی نبود جز «کیم یونگ نام» که رئیس دولت تشریفاتی کره‌شمالی در آن مقطع بود. این دختر جوان و مغرور به ارزش‌های کنفوسیوسی وفادار بود که بر اساس آن باید پیران را محترم شمرد هرچند نباید این واقعیت را از نظر دور داشت که خاندان کیم در داخل کشور خود از هاله‌ای از تقدس برخوردارند چرا که وارث و «سلاله پکتو» محسوب می‌شوند (دنیای‌اقتصاد پیش‌تر در دو گزارش با عنوان‌های «پرنسس مرموز کره‌شمالی» در تاریخ ۱۶ اردیبهشت‌ماه ۹۹ و «رهبر بزرگ زن در پیونگ‌یانگ» مورخ ۲۸ اردیبهشت‌ماه ۹۹ به تفصیل در مورد «کیم یو جونگ» و «سلاله کوه پکتو» سخن گفته است).  «کیم یو جونگ» در آن مقطع رئیس بخش تبلیغات یا «تبلیغاتچی» و «شیپورچی» اصلی کره‌شمالی پنداشته می‌شد و توانایی وی در تصویرسازی در سئول زبانزد بود و در این سفر به منصه ظهور رسید. او ثابت کرد که نماینده کامل، تمام‌عیار و توانمندی برای کشورش است: یک کنشگر زرنگ و دانا که توانست چهره کشورش به مثابه کشوری عجیب و غریب، واپسگرا، عقب‌مانده و یک کشور مسلح هسته‌ای که گفته می‌شود بیش از ۱۰۰ هزار نفر را در اردوگاه‌های کار اجباری نگه داشته است خنثی کرده و چهره دیگری از آن به نمایش بگذارد. این هنر یک تبلیغاتچی حرفه‌ای است. «پارک جی- وُن»، قانونگذار سابق کره‌جنوبی و رئیس ستاد کارکنان ریاست‌جمهوری، پس از ۴ دیدار با «کیم یو جونگ» گفت که تحت‌تاثیر زنی قرار گرفته است که هوش و اعتمادبه‌نفس او فراتر از سن و سالش بود. این مقام کره‌جنوبی گفت:«او شبیه پدر و برادرش است. بسیار باهوش است و محاسبه‌گر خوبی است. مودب است اما مواضع خود را به صراحت بیان می‌کند».

«کیم» جوان پس از سه روز کره‌جنوبی را ترک کرد و برای کمک به زمینه‌سازی جهت دیدار رئیس‌جمهور کره‌جنوبی و برادرش از او به نیکی یاد می‌شود. این دختر جوان کسی است که باعث شد «مون» دوباره از او دعوت به‌عمل آورد. اما این سفر زمینه را برای چیز دیگری هم آماده ساخت؛ تحولی که در چند روز گذشته روشن‌تر شد؛ اینکه وقتی پای رابطه دو کره به میان می‌آید، «کیم یو جونگ» احتمالا به «رئیس» و دومین مقام قدرتمند در کشورش تبدیل شده که از توانایی به ریل انداختن روابط دو کره برخوردار بوده و فقط به برادرش «کیم جونگ اون» پاسخگوست.

آینده یک سعادت یکپارچه و وحدت بخش

ساعت یک بامداد ۳۱ می‌سال جاری، «مبارزان کره‌شمالی آزاد» در بخش جنوبی مرز، نزدیک منطقه غیرنظامی که دو کره را از هم جدا می‌سازد، گرد هم آمدند. این گروه از فراریان کره‌شمالی امیدوار بودند که با دیدارهای نیمه شبی خود از چشمان تیزبین پلیس، سربازان یا عابرانی که ممکن است برای آنها مشکلی به‌وجود آورند بگریزند. آنها قرار بود کاری انجام دهند. آنها ماموریت داشتند تا اطلاعات درباره جهان خارج را به هموطنان سابق خود منتقل و آنها را آگاه سازند. مردم کره‌شمالی از مصرف اطلاعاتی که از کانال تشکیلات سفت و سخت سانسور در این کشور نگذرد ممنوع هستند. به عبارت ساده تر، مردم این کشور تنها اطلاعاتی را می‌توانند دریافت کنند و مورد مصرف قرار دهند که از کانال دستگاه‌های سانسور گذشته باشد. این فراریان به رهبری مردی که خودش روزگاری هدف تشکیلات سانسور کره‌شمالی بود و قرار بود با قلمی آلوده به زهر کشته شود، ۲۰ بالون بزرگ با ۵۰۰ هزار جزوه، ۵۰۰ کتابچه و هزار کارت حافظه به هوا فرستادند که محتوای آنها مملو از مطالبی بود که بی‌تردید به کام رهبران کره‌شمالی به‌ویژه مشاوران ارشد «کیم جونگ اون» و شخص «اون» خوش نمی‌آمد و موجب عصبانیت آنها می‌شد. آنها سپس این بالون‌ها را به هوا فرستاده و پیش‌بینی می‌کردند که به محض طلوع آفتاب، باد وزیدن خواهد گرفت و این بالن‌ها را به سوی سرزمین مادری شان خواهد راند.

مقام‌های پیونگ‌یانگ خشمگین بودند. اطلاعات در مورد جهان خارج همچون «ویروسی» در داخل کره‌شمالی است که گاهی می‌تواند به سرعت شیوع یافته و جامعه‌ای که بر محور قداست خاندان «کیم» بنا شده را همچون موریانه سست کرده و از هم بگسلد. «چون یونگ وو»، دیپلمات سابق کره‌جنوبی می‌گوید هر گونه توهینی به خاندان کیم نوعی توهین به مقدسات تلقی می‌شود و مستحق واکنشی سخت و تمام‌عیار است. این واکنش هم بر گُرده «کیم‌یو‌جونگ» افتاده است. او معتقد است که این جزوات و بالن‌ها نقض توافقنامه‌ای است که دو کره در اجلاس آوریل ۲۰۱۸ به آن دست یافتند؛ همان اجلاسی که در آن زمینه دیدارش از المپیک زمستانی در سئول فراهم شد. به‌عنوان بخشی از آن توافق، رهبران دو کشور پذیرفتند که «تمام اقدامات خصمانه را متوقف و تمام ابزارها از جمله پخش تبلیغات از طریق بلندگوها و توزیع جزوات را از میان بردارند». با این حال، گاهی تبلیغات از سوی افراد خصوصی و بدون اطلاع دولت انجام می‌گیرد. «کیم یو جونگ» از کره‌جنوبی خواست تا فراریان را مجازات کند. او آنها را «خائن»، «جارچی»، «تفاله» و «آشغال»هایی نامید که جرأت کرده‌اند «به شأن و عظمت مقام رهبرعالی‌مان، کشورمان و کرامت مان» توهین کنند.

دولت کره‌جنوبی گفت از پلیس خواسته است در این رابطه تحقیق کند اما هر گونه برخورد با فراریان می‌تواند به وجهه و چهره این کشور به‌عنوان یک لیبرال دموکراسی صدمه وارد آورد. سی ماه قبل در آن روز سرد زمستانی، «کیم یو جونگ» در کاخ‌آبی از رئیس‌جمهور کره‌جنوبی به این خاطر که نگذاشت وی احساس سرما کند قدردانی کرد و در دفتر یادبود هم نوشت، مشتاق «آینده‌ای وحدت بخش است». با این حال، سه شنبه گذشته این دختر جوان چهره دیگری از خود به نمایش گذاشت: به‌عنوان مسوول روابط دو کره، دستور با خاک یکسان کردن ساختمان ۸ میلیون دلاری دفتر ارتباطات کره را صادر کرد که کره‌جنوبی هزینه آن را داده بود. استدلال پرنسس جوان کره‌شمالی این بود که این «بهای جنایات آنهاست».

شعله‌هایی که برافروخته می‌شوند

ظرف ۳۰ ماه اتفاقات زیادی می‌تواند رخ دهد. با این حال، اکثر کارشناسان بر این باورند که این جرقه‌ای است که می‌تواند موجب تحولاتی اجتناب ناپذیر در روابط دو کشور شود. شاید هیچ کجا این بحران عیان تر از دیدار دوم ترامپ و «اون» در هانوی نبود. این اجلاس در پایان فوریه ۲۰۱۹ انجام گرفت، بیش از یکسال پس از آنکه «کیم یو جونگ» از کره‌جنوبی دیدار کرد. تا آن زمان، برادرش با روسای جمهور کره‌جنوبی، چین و آمریکا دیدار کرده بود هرچند تیم‌های مذاکراتی و کارشناسی نتوانستند بر سر برنامه هسته‌ای و لغو تحریم‌ها به نتیجه ملموسی نائل شوند. اگرچه سئول- پیونگ‌یانگ- واشنگتن برخی اقدامات نمادین انجام دادند و مهم‌تر اینکه کره‌شمالی بقایای سربازان آمریکایی جا مانده در جنگ کره را تحویل داد و تونلی در یک سایت هسته‌ای را منهدم کرد و مدتی هم از آزمایش‌های هسته‌ای- موشکی دست برداشت اما تحریم‌ها همچنان باقی ماند و نتیجه ملموسی از این اقدامات نمادین به دست نیامد.

تمام اقدامات کره‌شمالی علیه همسایه جنوبی به تعبیر «ایوانز رور»، متخصص سابق مسائل آسیا در وزارت خارجه آمریکا، در راستای این است تا پیونگ‌یانگ به سئول بگوید:«اگر میل به بهبود دارید، گزینه مطلوب تر و دندان گیرتری روی میز بگذارید.» با این حال، در راستای اعمال فشار کره‌شمالی بر سئول، این دختر جوان چند روز قبل تر گفته بود ساختمان دفتر اداره امور دو کره «منهدم خواهد شد». کسی در خارج از کشور این خبر را جدی نگرفته بود یا تصور نمی‌کرد که این ساختمان به راستی منهدم شود. اما «بانوی آهنین» کره‌شمالی سخن خود را عملیاتی کرد تا جلوه دیگری از سیاست «مشت آهنین» خود در قبال همسایه جنوبی را به نمایش بگذارد. این ساختمان با سرمایه کره‌جنوبی و از جیب مالیات‌دهندگان این کشور ساخته و برای تسهیل در رابطه دو کشور و گفت‌وگو و همکاری‌های بیشتر بر پا شده بود. به گفته رسانه‌های کره‌شمالی، افتخار تخریب این دفتر نصیب «کیم یو جونگ» شد. وقتی «کیم یو جونگ» کودک بود، پدرش به یک دیپلمات روس گفته بود که دخترش شایستگی سیاست ورزی دارد و پیش بینی کرد که او در آینده به چنین جایگاهی خواهد رسید (به گزارش «پرنسس مرموز کره‌شمالی» در روزنامه «دنیای‌اقتصاد» بنگرید).

ظاهرا پیشگویی پدر درست از آب در آمد. شاید نقش رسانه‌های کره‌شمالی هم مهم باشد که در کوس این مساله می‌دمند که تقدیر برای او چیز دیگری رقم زده است. اگرچه اعضای دیگری از خاندان «کیم» زنده‌اند اما فقط «کیم یو جونگ» و برادرش «کیم جونگ اون» و پدر و پدربزرگ هستند که از «سلاله کوه پکتو» تلقی می‌شوند. این واقعیت که او یک «کیم» است و منصبی را بر عهده دارد که نیروهای مردسالار قدرتمند در جامعه به شدت زن ستیز کره‌شمالی انجام می‌دهند، نشان می‌دهد که احتمالا آینده او روشن است. در این کشور زنان باید «منقاد» باشند و فقط وظایف زنانه و مادرانه خود را انجام دهند. «رور» می‌گوید:«هر چند ماه او را می‌بینید که عنوانی جدید، جایگاهی جدید، مسوولیت‌هایی جدید بر عهده گرفته و از هر فرصتی برای نشان دادن توانایی‌های خود استفاده می‌کند و مسوولیت هایش هم همواره در حال افزایش است». این تحلیلگر آمریکایی می‌افزاید، رسانه‌ها هم همواره خبری یا مقاله‌ای در ستایش از او منتشر می‌کنند. هر روز اخبار کمتر و کمتری از «اون» منتشر می‌شود اما در عوض هر روز از مناقب «جونگ» در رسانه‌ها داد سخن سر داده می‌شود. ناپدید شدن رهبر کره‌شمالی باعث شد که نام «کیم یو جونگ» بیشتر سر زبان‌ها افتد و بسیاری از او به‌عنوان وارث و جانشین بالقوه برادر یاد می‌کردند. او بیش از برادرش در صدر رسانه‌ها و اخبار قرار دارد. با تمام این تفاصیل، نباید این مساله را از نظر دور داشت که کره‌شمالی کشوری پارانویایی است. این وضعیت باعث می‌شود که آینده این دختر جوان هم چندان قطعی نباشد. در این کشور هر دشمن بالقوه‌ای بلافاصله سر به نیست می‌شود. بنابراین، بر سر هر چیزی در خفا بحث و مذاکره می‌شود از جمله بر سر رهبری. برخی می‌گویند ممکن است در رقابت بر سر قدرت این دختر جوان قربانی «کهتر»ها شود. برخی تحلیلگران هم می‌گویند او نقش «پلیس بد» را برای برادرش به‌عنوان «پلیس خوب» ایفا می‌کند تا در روز مبادا برادرش به‌عنوان ناجی جلوه کند. برخی دیگر می‌گویند «جونگ» قصد دارد چیزی بیش از یک مشاور شخصی برای رهبر کره‌شمالی باشد و بیشتر تمایل دارد تا نقش «معاون رئیس‌جمهور» را ایفا کند؛ بازیگری که پشتش به برادرش گرم است و می‌تواند به کم کردن از بار برادر کمک کند. صرفنظر از آنچه ممکن است برای «کیم یوجونگ» پیش آید، اما بازی قدرت در کره‌شمالی بازی خطرناکی است و تغییرات «تکتونیک» می‌تواند در این کشور رخ دهد. تحلیلگران می‌گویند هر گونه شکاف بالقوه میان او و برادرش می‌تواند تبعات مرگباری به دنبال داشته باشد. این برادر و خواهر در یک مساله دیگر هم اشتراک نظر دارند: هر دو در سوئد با هم درس می‌خواندند و در یک خانه زندگی می‌کردند. کودکی آنها عجیب بود و اگرچه در محاصره بزرگ‌ترها بودند اما بی‌تردید تنها و منفرد بودند. هر سختی‌ای که کشیدند با هم کشیدند. با این حال، باید همه چیز را به آینده‌ای موکول کرد که کسی نمی‌داند در آنچه رخ خواهد داد.