برنامه‌ها برای بررسی و ارزیابی مجدد انرژی در آمریکا طی چند ماه آینده در دستور کار کنگره قرار خواهد گرفت. جو بایدن رئیس‌جمهور آمریکا گفته انتظار دارد تا پایان سال ۲۰۳۵، انتشار کربن ناشی از سوخت‌های فسیلی برای تولید برق به پایان برسد و تا سال ۲۰۵۰ هم اقتصاد آمریکا به اقتصاد بدون کربن بدل شود. آمریکا نه تنها دومین کشور به لحاظ انتشار کربن است، بلکه مرجع اصلی برای سیاست‌ها و فناوری‌های مرتبط با تغییرات اقلیمی و رهبری در این زمینه است. آنچه در واشنگتن در دستور کار قرار خواهد گرفت، سیاست آمریکا برای دهه پیش‌رو را مشخص خواهد کرد.

زمان اندک است. نه بایدن و نه جانشینانش، هیچ‌یک فرصت دوباره‌ای برای اجرای چنین سیاست‌هایی در این مقیاس نخواهند داشت. انتشار جهانی کربن ناشی از سوخت‌های فسیلی و تولید سیمان در سال ۲۰۱۹ نسبت به سال ۲۰۰۹ افزایش ۱۶ درصدی داشته ‌است. محدود کردن تغییرات اقلیمی به کمتر از ۲ درجه سانتی‌گراد بیش از سطوح پیش از صنعتی شدن، کار بسیار دشواری است اما آمریکا در تلاش است که به این مهم در سال ۲۰۵۰ دست پیدا کند. جهان برای اینکه بدون کربن باشد باید انتشار کربن را در طول یک دهه، سالانه ۶/ ۷ درصد کاهش دهد که این به معنای کاهشی شدیدتر از کاهش انتشار کربن در سال ۲۰۲۰ است که با تعطیلی‌های ناشی از کووید-۱۹ و کاهش تقاضای نفت و زغال‌سنگ حاصل شد. برای آمریکا، به تاخیر انداختن این اقدام تا سال ۲۰۳۰ تقریبا می‌تواند هزینه‌های دستیابی به شرایط بدون کربن را دو برابر کند و این یعنی احتمالا اهدافش بی‌نتیجه خواهند ماند.

با همه این احوالات، نشانه‌هایی برای خوشبینی و امیدواری وجود دارد. هرچند حزب جمهوری‌خواه تقریبا با هر اقدامی مخالف است، رای‌دهندگان تقریبا از تغییرات اقلیمی آگاه هستند. دو سوم از این افراد معتقدند که دولت فدرال اقدامات ناچیزی در این زمینه انجام داده که بخش عظیمی از این آمار را جمهوری‌خواهان جوان تشکیل می‌دهند. هرچند لابی سوخت‌های فسیلی در آمریکا قدرتمند خواهد ماند، بسیاری از جمهوری‌خواهان خواستار اقدامات بیشتری برای محیط زیست هستند، شاید به این دلیل که استراتژی‌های آینده بدون کربن را در دستور کارشان قرار داده‌اند.

آنچه در این میان، بیش از همه امیدوارکننده است، کاهش ۷۰درصدی هزینه انرژی بادی و کاهش ۹۰درصدی هزینه انرژی خورشیدی در یک دهه گذشته است. این مساله در کنار ارزان‌قیمت بودن گاز، به آمریکا کمک کرده‌ تا اقتصاد خود را با نرخی اثرگذار، بدون کربن کند؛ این در حالی است که پیش از این، ترامپ قوانین ضد سوخت فسیلی را لغو کرده‌ بود. دلیل این امر اما تنها قیمت نبوده است؛ بیش از نیمی از ایالت‌ها نوعی دستورالعمل انرژی پاک دارند، ابزاری که اکنون بایدن می‌خواهد در سطح ملی از آن استفاده کند.

چنین اقدامی نیازمند یک چارچوب قانونی است که از طریق آن توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر و اتصالات برقی برقرار شود. به‌علاوه، چنین طر‌ح‌هایی به سرمایه‌گذاری‌های کلان نیاز دارد. به گفته یکی از پژوهشگران دانشگاه پرینستون، حدود ۵/ ۲ تریلیون دلار در یک دهه آینده، هزینه چنین بلندپروازی‌هایی خواهد شد. بیل گیتس میلیاردر بشردوست، در کتابی جدید گفت پژوهش در زمینه ذخیره انرژی و رآکتورهای هسته‌ای پیشرفته مورد نیاز است تا فناوری‌های لازم برای تکامل انرژی‌های تجدیدپذیر ایجاد شود.

آمریکا در نوآوری عملکرد بسیار خوبی دارد، اما ایده‌های جدید باید در مقیاسی کلان توسعه پیدا کنند و نباید تنها در آزمایشگاه‌ها بمانند. یکی از این ابزارها، قیمت‌گذاری بر کربن است که اگر به قدر کافی مورد توجه قرار می‌گرفت و سرمایه‌گذاران به آن باور داشتند، به سرعت علائم بهبود در شرایط جهانی به چشم می‌آمد. با همه این جذابیت‌ها اما قیمت‌گذاری کربن در کنگره سال ۲۰۰۹ شکست خورد. هرچند بسیاری از اقتصاددان‌ها و ایده‌پردازان دست راستی، به آن علاقه‌مند بودند باز هم سیاستمداران جمهوری‌خواه با آن مخالفند.

مواردی که به آن پرداخته شد، نشان می‌دهد که لایحه زیرساختی بلندپروازانه‌ای که حول محور تغییرات اقلیمی بچرخد، بهترین فرصت بایدن برای سیاست‌گذاری اقلیمی از طریق مجلس سناست. متاسفانه چنین طرحی، باید خیلی خوش‌شانس باشد که رای جمهوری‌خواهان را دریافت کند. با این حال اگر ۶۰ رای مورد نیاز را کسب کند، می‌توان امید داشت که در آینده، اقداماتی در این باب صورت بگیرد، از جمله برای استانداردهای انرژی پاک. در نهایت هم این لایحه با حداکثر آرا وارد مرحله بعدی می‌شود. توجه به این نکته ضروری است که چنین لایحه‌ای باید در مقیاسی باشد که با چالش‌های آمریکا هم‌خوانی داشته‌ باشد.

شکست در اقدام، می‌تواند منجر به خطرات بزرگی شود. برای شروع، آمریکا در زمینه اقتصاد انرژی پاک، با چالش‌های بسیاری روبه‌رو خواهد بود و باید با کشورهای دیگر نیز رقابت کند، چرا که چین نیز در زمینه تولید پنل‌های خورشیدی و باتری‌ها، سلطه را در اختیار خواهد داشت. این کشور حتی در معادن خارجی هم سرمایه‌گذاری کرده تا به موارد معدنی مورد نیاز در این زمینه دسترسی پیدا کند. اروپا، توافق سبز خودش را دارد که باید به کمک آن صنایع انرژی پاک را توسعه بدهد. این اتحادیه همچنین در پی آن است که برای واردات کشورهایی که در زمینه انتشار کربن اقدام کمی دارند، مالیات را افزایش دهد.  آمریکا همچنان از نفوذ در مسائل اقلیمی در جهان محروم خواهد بود. این کشور اختیار مستقیم تنها ۱۰ درصد از کل پساب گازهای گلخانه‌ای جهان را دارد. واشنگتن اگر می‌خواهد از مزایای نفوذ در مسائل اقلیمی برخوردار شود و اقتصاد پایدار و همچنین ژئوپلیتیکی پایدار داشته باشد، باید آن ۹۰ درصد دیگر را در اختیار بگیرد، گرچه بایدن اقداماتی در این زمینه داشته ‌است. آمریکا قرار است روز ۱۹ فوریه دوباره به توافق پاریس ملحق شود. اگر این کشور اهدافی را مشخص و همچنین ثابت کند با سیاست‌های داخلی از این طرح‌ها حمایت خواهد کرد، به این نفوذ دست پیدا می‌کند. در این میان دو بانک توسعه‌ای بزرگ چین، ۵۱ میلیارد دلار برای تاسیسات زغال‌سنگ خارجی از سال ۲۰۰۸ در نظر گرفته‌اند و آمریکا می‌تواند مخالف یارانه برای چنین مواردی باشد.  متاسفانه آمریکا اعتبار کمی برای اقدام در زمینه تغییرات اقلیمی دارد. ترامپ از دوری کردن از چنین طرح‌هایی لذت می‌برد اما کشورش پیش از او هم پیشینه ضعیفی در این امور داشت. برای مثال، جورج دبلیو بوش، از پذیرش پروتکل کیوتو سر باز زد و کنگره از سال ۲۰۰۹ تاکنون اقدام قانون‌گذاری جدی در زمینه تغییرات اقلیمی نداشته‌است. شرایط امروز اما متفاوت است؛ هیچ‌گاه فرصتی بهتر از این پیش روی بایدن قرار نخواهد گرفت تا به چنین بلندپروازی‌هایی، جامه عمل بپوشاند. اگر قطعی برق در تگزاس سبب‌ساز این رویا باشد، نه فقط آمریکایی‌ها، بلکه جهان از او متشکر خواهد شد.