به گزارش اکونومیست، نظرات رئیس‌جمهور دنباله نظرات حزبش است: حزب هر کجا برود اعضا نیز همان طرف می‌روند. اما چطور شده که دموکرات‌ها از کلینتونیسم که به روشنی انتقادات ریگان زده‌ای  علیه کمک‌های دولتی دارد، به سمت بی‌توجهی امروزشان به کسری بودجه برای ایجاد شبکه امنیت اجتماعی، تغییر جهت داده‌اند. عوامل بسیاری در این تغییر جهت دخیل هستند که شامل نگرانی‌های کلی درباره نابرابری می‌شوند؛ کنار گذاشته شدن مسوولیت مالی در دوران دونالد ترامپ؛ و ثروت‌های بادآورده فراوان در دوران کرونا برای گروهی خاص. یک نظرسنجی با عنوان «داده‌هایی برای پیشرفت» نشان می‌دهد اکثر رای‌دهندگان دموکرات هزینه‌های کسری دار برای پیش دبستانی، تحقیقات انرژی پاک، بیمه درمانی عمومی و کمک هزینه کودک را تایید می‌کنند. از آن غافلگیرکننده‌تر این است که اکثریت رای‌دهندگان جمهوری‌خواه نیز از همان مجموعه سیاست‌ها حمایت می‌کنند (البته به غیر از بیمه درمانی).

اما این اتفاق افتاده است؛ شکست فلسفه که در تحولات خود رئیس‌جمهور نمود پیدا کرده است. بر اساس این رویکرد کاهش فقر دیگر تنها بر افراد فقیر متمرکز نیست؛ کاهش فقر حالا یکی از مزایای جانبی برنامه‌هایی است که برای کمک سطح متوسط جامعه آمریکایی را هدف قرار داده است. این برنامه آمریکا را بیشتر در مسیر سایر کشورهای توسعه یافته قرار می‌دهد: هزینه‌های متوسط برای مزایایی چون کمک هزینه کودک، مرخصی با حقوق برای مراقبت از خانواده و تحصیلات اولیه در کشورهای OECD حدود ۱/ ۲ درصد تولید ناخالص داخلی است. در آمریکا اما این سهم تنها حدود ۶/ ۰ است. پیشنهادهای طرح بایدن می‌تواند برای خانواده‌های آمریکایی بسیار خوب باشد بالاخص اگر موارد اضافی آن حذف شوند.

با مهم‌ترین بخش‌ها شروع می‌کنیم؛ در حال حاضر با معیارهای خود دولت یک کودک از هر ۶ کودک آمریکایی در فقر زندگی می‌کند. مقایسه‌های بین‌المللی با استفاده از معیاری به نام فقر نسبی، گویای آن هستند که نرخ فقر در آمریکا در میان بیشترین نرخ‌ها در دنیا کشورهای ثروتمند قرار دارد، که به دلیل حمایت‌های شکننده از جوان تر‌ها اتفاق افتاده است. (که در مقابل حمایت از افراد مسن قرار دارد که تامین اجتماعی و مراقبت‌های پزشکی دریافت می‌کنند)

یک کمک هزینه کودک سخاوتمندانه اصلی‌ترین ابزار ضد فقر در بیشتر کشورهای ثروتمند است و همین‌طور چیزی که آمریکایی‌ها از آن محروم هستند. چنین طرحی در سال جاری به عنوان بخشی از لایحه کمکی کووید-۱۹ که بایدن در ماه مارس امضا کرد مطرح شد. این طرح به بیشتر خانواده‌های آمریکایی ۳ هزار دلار در سال برای هر فرزند پرداخت می‌کند ( ۳ هزار و ۶۰۰ دلار برای نوزادان)  و انتظار می‌رود نرخ فقر را در مدت کوتاهی پس از شروع پرداخت آن از ماه جولای به نصف کاهش دهد. افزایش همزمان در اعتبار مالیات بر درآمد دریافتی که دستمزد کارگران کم درآمد را بالا می‌برد، نیز فقر را در میان بزرگسالان فاقد فرزند کاهش خواهد داد ( در عین حال سبب کاهش در ضدانگیزه‌های کاری می‌شود).

این طرح خانواده جو بایدن شبیه پلت‌فرم سیاست امضا از سوی رقبای دموکرات بایدن است؛ با هم جمع می‌شوند و کسری از هزینه اصلی ارائه شده تامین می‌شود. در میان تیم رقبا طرح مزایای کودکان آقای بنت، طرح مرخصی با حقوق برای خانواده کرستن گلیبراند و یارانه بالا برای مراکز نگه داری کودکان الیزابت وارن قرار دارد. جمهوری‌خواهان عقیده دارند که همه این‌ها شواهدی از یک اسب تروا برای نفوذ سوسیالیسم است. ولی نکته این است که هزینه‌های پیشنهادی بایدن که به نظر می‌رسد بسیار بزرگ باشد، تنها یک دهم هزینه وعده‌هایی است که خانم وارن در کمپین اولیه خود می‌داد.

خانم والد فوگل  یکی از دانشمندان تاثیرگذار دانشگاه کلمبیا در زمینه رفاه کودک  می‌گوید: تنها آمریکا و پاپوآ گینه نو برنامه مرخصی زایمان با حقوق ندارند. بایدن قصد دارد با تصویب یک طرح فدرال که ۱۲ هفته مرخصی زایمان را تضمین می‌کند آن را اصلاح کند. این طرح جبرانی در دهه‌های پیشرو حدود ۲۲۵ میلیارد دلار برای دولت فدرال هزینه خواهد داشت. مقدار مشابهی، حدود ۲۰۰ میلیارد دلار نیز برای طرح جهانی پیش دبستانی کودکان سه تا چهار ساله پیشنهاد شده است.

این یکی از اهداف سیاستی دموکرات‌ها بوده است، حتی قبل از آنکه باراک اوباما در دور دوم ریاست‌جمهوری خود موفق به تصویب آن نشد. مدافعان طرح اغلب به نتایج طولانی‌مدت دو تجربه مشابه که پنجاه سال پیش اجرا شده است مراجعه می‌کنند؛ پروژه پیش دبستانی پری Perry و پروژه آموزشی  Abecedarian برای تحصیل پیش از مدرسه کودکان خانواده‌های فقیر که تاثیرات قابل ملاحظه‌ای بر بهبود سطح تحصیلات، اشتغال و زندگی خانوادگی نشان داد.

سوال اما این است که چطور می‌توان آموزش پیش دبستانی با کیفیت را مقیاس بندی کرد. ایالت‌هایی چون اوکلاهما که برنامه پیش دبستانی بین‌المللی را سال‌های پیش به اجرا درآوردند، شواهد به روزتری ارائه می‌دهند؛ آنها هم اثرات مثبتی را بر عملکرد تحصیلی در سال‌های بعد به ثبت رساندند. دانشگاهیان تصدیق می‌کنند که دانش آموزان خانواده‌های کم درآمد بیشترین سود را از این برنامه‌ها می‌برند، اما نتایج به کیفیت آموزش بستگی دارد.

اجزای دیگر اما روی زمین لرزان تری هستند؛ یارانه‌های سخاوتمندانه که برای مراکز نگهداری از کودکان پیشنهاد شده‌اند را در نظر بگیرید که طبق آن خانواده‌ها در ایالت‌های ثروتمند  می‌توانند ده‌ها هزار دلار از دولت فدرال دریافت کنند.  پارادوکس مراقبت از کودکان در آمریکا این است که به طور مخربی گران است، تقریبا ۱۵‌هزار دلار برای هر کودک در مراکز نگهداری، در حالی که مربیانی که از کودکان نگهداری می‌کنند تنها ۲۴/ ۱۲ دلار در ساعت دستمزد می‌گیرند. بایدن فکر می‌کند که شکست بازار می‌تواند با تزریق پول نقد که دریافتی کارگران را افزایش داده و هزینه‌های خانوار را کاهش می‌دهد، اصلاح شود. ولی به نظر می‌رسد بیشتر احتمال دارد در صورتی که دولت فدرال بیشتر هزینه‌های آن را پرداخت کند، حمایت‌های مبتنی بر مراکز مراقبتی حتی گران‌تر شود.   بحث درباره هزینه‌های موثر و کارآ ممکن است در حال حاضر در محافل دموکرات‌ها ناشیانه دیده شود، اما مساله کیفیت نیز اهمیت دارد.

مراقبت از کودکان در صورتی که ضعیف انجام شود می‌تواند به جای اثرات مثبت به نتایج منفی بلندمدت منجر شود. برای نمونه، یک تجربه کوتاه از اجرای این طرح در طول جنگ جهانی دوم به بهبود طولانی‌مدت در شرایط کودکان انجامید؛ ولی این داستانی هشداردهنده درباره کیفیت خدمات اجتماعی است که به‌نظر می‌رسد دموکرات‌ها تمایلی برای دست به گریبان شدن با آن ندارند. با وجود تمام هزینه‌های مراقبت رسمی از کودکان که در آمریکا انجام می‌شود تنها یکی از هر ۱۰ خدمت ارائه شده از کیفیت لازم برخوردار است. همان‌طور که یارانه‌های سخاوتمندانه دولتی و تامین وام با بی‌توجهی به کیفیت منجر به رشد کالج‌های کم کیفیت شد (دانشگاه ترامپ را به یاد بیاورید) طرح مجانی کردن کالج‌های عمومی بایدن نیز ممکن است با مشکل مشابهی مواجه شود؛ دولت اوباما سال‌ها برای تدوین قوانینی که این مشکل را اصلاح کند وقت صرف کرد.  با مبلغ قابل ملاحظه ۱۰۹ میلیارد دلاری که به تازگی تبلیغ می‌شود اطمینان از اینکه دانش آموزان واقعا در برنامه‌های تحصیلی که اشتغال بالایی دارند ثبت نام می‌کنند، از اهمیت بالایی برخوردار است. رویکرد بایدن حداقل در مقایسه با چپی‌های حزب دموکرات که از بخشیدن بدهی دانشجویان و یارانه‌های سنگین برای کالج‌های چهارساله حمایت می‌کنند، متعادل‌تر است. در صورتی که بایدن موفق شود یک سیاست رفاهی جدید و پایدار ایجاد کند، سیاستی که مشخصه آن ایجاد مزایا برای طبقه متوسط جامعه باشد، خواهد توانست شبکه حمایتی بهتری ایجاد کند.