جاده جدید امپراتور

برخی هم به آن به‌عنوان اسب تروا می‌نگرند. حساب رسمی توییتری HSBC پرسید: «با شنیدن عبارت «کمربند و جاده» به چه چیزی می‌اندیشید؟»‌ این موسسه با این کار دریایی از پاسخ‌های منفی را دریافت کرد که عبارت بود از «امپریالیسم»، «نو استعمارگری» و «صادرکننده بدهی‌های چین» و اینها بخشی از پاسخ‌های منفی بود. توییتر پر از خشم و طغیان است اما هشدارهای دولت آمریکا در مورد BRI هم چندان متفاوت نبود. پاتریک شاناهان، کفیل وقت وزارت‌دفاع در سال ۲۰۱۹ با اشاره به سرمایه‌گذاری‌های بندری مشکوک‌ چین در اقیانوس هند می‌گفت: «چین با سختکوشی در حال ساخت شبکه‌ای بین‌المللی از اجبار از طریق اقتصادی در‌نده است تا حوزه نفوذ خود را گسترش دهد.» برخی هم این ابتکار را به‌مثابه فیل سفید می‌نگرند. موسسه رتبه‌بندی «فیچ» یکی از اولین صداهای مخالف بود که نشان داد اقتصاد در کنار BRI در جایگاه دوم‌ پس از سیاست قرار دارد. این موسسه همچنین افزود: «بانک‌های چینی از سابقه تخصیص منابع موثر در داخل برخوردار نیستند به‌ویژه در ارتباط با پروژه‌های زیرساختی؛ بعید است آنها در آن سوی دریاها موفقیتی داشته باشند.» رهبران مشتاق اعلام پروژه‌های جدید برای پاداش‌دادن به حامیان و تحکیم میراث خود هستند. شرکت‌های عظیم چینی از ساختن آنها - صرف‌نظر از ارزش تجاری یا استراتژیکشان - خوشحال هستند. هر دو طرف از وقفه میان «پاسخگویی» و «فرصت» بهره‌برداری می‌کنند. وقتی زمان سررسید فرارسد، مشکل‌ کس دیگری خواهد بود. عناصری از حقیقت در هر یک از این دیدگاه‌ها وجود دارد اما هیچ‌یک به‌طور کامل آن موجود مدنظر را توصیف نمی‌کند. هیچ چشم‌انداز واحدی نمی‌تواند چنین کند. ابتکار کمربند و جاده یک ابتکار جهانی است اما افق و نمودهای آن وابسته به شرایط داخلی و محلی است. برخی پروژه‌ها به توسعه کمک می‌کنند. برخی به نفع اهداف استراتژیک چین به خدمت گرفته می‌شوند؛ برخی هم هر دو. برخی پروژه‌ها کاملا شکست خواهند خورد. اگر BRI یک نقاشی باشد، هر کشوری یک بوم منحصربه‌فرد برای خود دارد که با جغرافیا شکل داده شده و با تاریخ و فرهنگ خود آن را رنگ‌آمیزی می‌کند. مشاهده BRI مستلزم سفر به‌جاهایی است که این ابتکار در آنجا کشیده شده و از آنجا می‌گذرد. تشخیص ویژگی‌های منحصربه‌فردش و تصور آنچه می‌تواند به آن تبدیل شود مستلزم درک آن چیزی است که قبل از آن بوده است.

آموزش یک قدرت در حال ظهور

با کنار هم قراردادن تاریخ و کار میدانی در ۱۶ کشور، این کتاب در مورد چین در خارج از چین است. این کتاب یک نگرش میانی به دست می‌دهد که اغلب میان دیدگاه‌های سطح بالای معاصر از فعالیت‌های سیاست خارجی چین و واقعیت ناخوشایندتر بر روی زمین اثری از آن وجود ندارد. من در وهله اول به ابر قاره اوراسیا می‌پردازم زیرا این منطقه بیشتر سرمایه‌گذاری‌ها و هزینه‌های ساخت‌وساز چین را از زمان اعلام ابتکار کمربند و جاده به خود اختصاص داده است. این منطقه همچنین محل اسکان بیشتر مردم جهان و خروجی اقتصاد جهانی است. این منطقه شامل بسیاری از نقاط کانونی و پروژه‌های شاخص می‌شود اما جاهای بیشتری هستند که بی‌تردید شایسته توجه بیشتر هستند. این کتاب، در هسته اصلی خود، در مورد قدرت است. من بر پروژه‌های زیرساختی چین متمرکز می‌شوم زیرا این پروژه‌ها همچون هویجی برای متقاعدکردن کشورها برای مشارکت، غنیمتی برای قهرمانان ملی چین و منبع بزرگ‌ترین اضطراب‌ها و نگرانی‌های غرب در مورد BRI است. هر پروژه‌ای، خود یک مذاکره است و بیشترین مناقشه، پنجره‌هایی به روی جامعه است. آنها بازتاب امیال و عیوب طراحانشان هستند. آنها مجراهایی برای منابع و نمادهای پرستیژ هستند. آنها می‌توانند روابط «درون» و «میان» کشورها را - در راستای بهتر یا بدتر‌شدن - از نو شکل دهند. تصاویری که در این صفحات ظاهر می‌شود تصاویری از حسن‌نیت‌ ترویج شده در پکن نیست و تصاویری از حیله استراتژیک که در واشنگتن چنین ادراک می‌شود هم نیست. از نقشه‌های گسترده تا سرمایه‌گذاری‌های فردی، کار نسبتا اندکی برای راستی‌آزمایی در مورد این مساله انجام‌گرفته که آیا فعالیت‌های چین به‌راستی با امیال و اهدافش جور درمی‌آید یا خیر. این چالش قابل‌درک است. «ابتکار کمربند و جاده» (BRI) بر اساس طراحی خود غیرشفاف و مبهم است‌ اما بسیاری از ناظران در تلاش برای یافتن راه‌حل، نظم را در جایی که وجود ندارد به اجرا درآورده‌اند. مقام‌های چینی فقط قلم‌مو را شُل کرده‌اند و دیگران خوشحال شده‌اند که جزئیات را برای آنها پر می‌کنند. همان‌طور که چین می‌آموزد، این در حال تغییر است اما دشواری‌هایی که با آن دست‌به‌گریبان است فراوان است. چین در اقصی‌نقاط جهان در حال گام برداشتن بر روی قدم‌های قدرت‌های استعماری است و در حال تکرار اشتباهات آنهاست. مقام‌های چینی هوشمندانه تلاش‌های خود را در کاروان‌های «جاده‌ابریشم» و دیگر تصاویر رومانتیک دوران باستان پنهان می‌کنند اما همان‌طور که فصل ۲ استدلال می‌کند، دوره اخیرتری وجود دارد که بر احتیاط اصرار می‌ورزد. طی دوره رقابت میان قدرت‌های بزرگ که از نیمه قرن نوزدهم تا جنگ‌جهانی اول به طول انجامید، قدرت‌های غربی پروژه‌های زیرساختی مهمی را دنبال کردند تا نفوذ خود را به هزینه بومیان، محیط‌زیست و ثبات اقتصادی توسعه دهند. چین به‌عنوان کشوری ضعیف در برابر استراتژی‌هایی شبیه به استراتژی‌ای که خود اکنون به‌عنوان قدرتی نوظهور به‌کار می‌گیرد، ایستادگی کرد. با وجود این پژواک‌های شکوهمندانه، اما این کتاب داستانی در مورد استیلای چین نیست بلکه آموزش و تربیت آن به‌عنوان قدرتی نوظهور است.ابزار انتخابی چین - زیرساخت‌ها - برای کشورهای درحال‌توسعه جذاب است اما به‌عمل در‌آوردن آن بس دشوار است. حتی در بهترین محیط‌های کاری، بیشتر پروژه‌های بزرگ هزینه‌ای بیش از حد انتظار دارند، بیشتر از حد انتظار به طول می‌انجامند و مزیت‌هایی کمتر از حد انتظار به‌دست می‌دهند. زیرساخت اغلب به‌عنوان راه‌حلی برای مشکلات مربوط به بیکاری و بهره‌وری جامعه مطرح می‌شود اما واقعیت این است که اگر به‌درستی انجام نگیرد، پروژه‌ها ارزشی بیش از آنچه که قرار است تولید کنند را از بین می‌برند.