با این توصیف، «نجیم رحیم» و «توماس گیبون نف» در گزارش ۶ جولای در نیویورک تایمز نوشتند، در ماه ژوئن وقتی طالبان منطقه «امام صاحب» را در شمال افغانستان تصرف کردند، فرمانده آنها که اکنون بر این منطقه حاکم است در پیامی برای ساکنان این منطقه از جمله خطاب به کارمندان دولتی گفت: به کار خود ادامه دهید، مغازه‌ها را باز کنید و شهر را تمیز نگاه دارید. آب دوباره به شهر جاری شد، شبکه برق تعمیر شد، کامیون‌های حمل زباله مبادرت به جمع آوری زباله‌ها کردند و لاستیک‌های پنچر خودروهای دولتی هم تعمیر شدند. همه اینها در دوره طالبان و به فرمان آنها انجام گرفت. طالبان همزمان با حمله گسترده زمینی و تصرف شهرها و روستاها و خشونتی که به خرج می‌دهد، یک استراتژی دیگر هم در پیش گرفته است، استراتژی برندسازی و ترمیم چهره خود. طالبان با ترکیب این رویکردها می‌خواهد خود را یک گروه توانمند در حکمرانی نشان دهد. افزون بر این، تمام اینها این نشانه را به جهان خارج مخابره می‌کند که طالبان پس  از خروج نیروهای آمریکایی، نیروی مسلط در سراسر کشور خواهد بود.

سراج الدین حقانی، معاون فرمانده این گروه و رئیس یکی از خشن‌ترین جناح‌های طالبان، در مصاحبه‌ای رادیویی خطاب به نیروهای طالبان گفت: «وضعیت برای ما به‌گونه‌ای است که گویی به دوران آزمون ما رسیده است. هر کاری که انجام می‌شود زیر ذره‌بین قرار می‌گیرد. با مردم خوب رفتار کنید؛ زیرا رفتار ما جلوه عمومی دارد.» اما نشانه‌هایی که طالبان گویی میلی به اصلاح آن نداشته، بسیار روشن است: کارزار ترور نیروهای دولتی، رهبران جامعه مدنی و نیروهای امنیتی که به آهستگی جریان دارد. حقیقت عیان این است که در مناطقی که به تصرف طالبان درآمده است زنان از نقش‌های عمومی و از انظار عمومی کاملا کنار گذاشته شده‌اند و دختران اجازه رفتن به مدرسه نیافته‌اند. آنها آشکارا می‌کوشند دستاوردهای ۲۰سال گذشته حضور نیروهای غرب را خنثی کنند.

«جنیفر استینهاوئر» هم در گزارش ۶ جولای در نیویورک‌تایمز نوشت، پس از اینکه بایدن خروج از افغانستان را اعلام کرد، «بازها»ی کنگره او را به پذیرش شکست متهم کردند. اما گروهی از کهنه‌سربازان جنگ- که برخی از آنها طی سال‌ها با یکدیگر تضادهای شدید داشتند - وارد میدان شدند تا بایدن را «پوشش سیاسی بدهند». این گروه‌های متعدد و متنوع با شورای امنیت ملی آمریکا هماهنگی نزدیکی داشتند. آنها با نوشتن سرمقاله‌هایی برای روزنامه‌ها، فعالیت در رسانه‌های اجتماعی، شکل دادن به کارزارها و انتشار بیانیه‌ها به حمایت از بایدن پرداخته و از تلاش او برای پایان دادن به این جنگ درازمدت حمایت کردند. ظرف ۲۰ سال گذشته، کهنه‌سربازان آمریکایی از سوی دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان محترم شمرده می‌شدند؛ اما فاقد نفوذ سیاسی منسجم بودند. با این حال، دموکرات‌ها اغلب تصور می‌کردند که این کهنه‌سربازان محافظه‌کارند و از آنها حمایت نمی‌کردند. رهبران هر دو حزب معتقد بودند که این کهنه‌سربازان مدافع جنگ در خارج از مرزها هستند. اما وقتی تمام این گروه‌های کهنه‌سرباز با دیدگاه‌های متنوع، گردهم آمدند، نگاه‌ها عوض شد. آنها با هماهنگی شورای امنیت ملی یک‌صدا به دفاع از بایدن در خروج از افغانستان پرداختند.