همان‌طور که اولاف شولتز روی سن ایستاده بود، پیروان سرخوشش مدام نام او را با آواز فریاد می‌زدند؛ گویی که این جشن برای رهبر بعدی آلمان گرفته شده است. شولتز هرچند یک عملیات غیرممکن را ممکن کرده، اما فرایند تشکیل دولت از این نقطه به بعد یعنی «افتاد مشکل‌ها.» اولاف شولتز پیروزی‌اش مانند راه رفتن روی یک یخ نازک است. پیروزی او بسیار شکننده بوده است، برای همین برای تشکیل دولت نیاز به ائتلاف با دست‌کم دو حزب دیگر دارد. درواقع اگر این پیروزی کمی پرپیمان‌تر بود، کار اولاف شولتز به این سختی نمی‌شد. به‌رغم سبقت گرفتن حزب اولاف شولتز، از حزب آنگلا مرکل، صدراعظم در حال خروج از قدرت، هیچ اطمینانی وجود ندارد که وی صدراعظم بعدی خواهد بود. حتی اگر او صدراعظم هم شود، او ضعیف‌ترین خواهد بود؛ چراکه این مهم با ائتلاف با دو حزب دیگر رخ داده است و  او باید نظرات آنها را تامین کند. افزون بر این او باید هوای شورشی‌های درون حزب خود را هم داشته باشد که چندان با اوهمراه نیستند.دوران جدیدی در سیاست به‌طور رسمی در آلمان آغاز شده است و بسیار متفاوت و مشکل به نظر می‌رسد. سیاست در آلمان در طول ۱۶ سال، از یک آرامش و ثبات بالا برخوردار بوده است که دست بالا را همواره محافظه‌کاران داشته‌اند؛ اما حالا حتی در صورت تشکیل دولت، اندازه ائتلاف‌ها هم تغییر کرده است و حزب اصلی برای تشکیل دولت-در اینجا سوسیال دموکرات‌ها- دست بالا را ندارد.

توماس کلاین بروکف، نایب رئیس صندوق مارشال آلمان مستقر در برلین که یک گروه تحقیقاتی است، می‌گوید: «این یک وضعیت بی‌سابقه تاریخی است. تغییر ساختار در سیاست آلمان در حال رخ دادن است.» توماس کلاین بروکف تصریح می‌کند: «یک بازی شطرنجِ چند بعدی آغاز شده است.» در واقع به جای دو حزب غالب که به‌نوبه خود برای ائتلاف با یک شریک بسیار کوچک‌تر رقابت می‌کردند، اکنون چهار حزب متوسط برای دستیابی به جایگاهی در دولت در حال رقابت هستند. برای اولین‌بار از دهه ۱۹۵۰، صدراعظم بعدی باید حداقل توافق سه حزب مختلف را پشت سر خود برای تشکیل دولت داشته باشد. حالا آرمین لاشت، رهبر نامحبوب محافظه‌کاران که در جایگاه دوم انتخابات قرار گرفت، قصد دارد چالش جدی برای شولتز ایجاد کند. همان‌گونه که گفته است صدراعظم بعدی آلمان با برتری عددی تعیین نخواهد شد و صدراعظمی چیزی سوای ریاضیات است. کاترین بن‌هولد در نیویورک‌تایمز می‌نویسد: اولاف شولتز هر چند در انتخابات پیروز شد، اما این به معنای صدراعظمی‌اش نیست و او باید مسیر سختی را برای رسیدن به آن منصب طی کند.

شولتز، سیاستمداری خوش‌اخلاق اما منضبط در دولت مرکل، به‌عنوان معاون صدراعظم و وزیر دارایی در دولت وی خدمت می‌کرد. اگرچه او توانست حزبش را به یک پیروزی خیره کننده در ۱۶ سال اخیر برساند، اما پیروزی او در غیاب یک رقیب قدرتمند به‌دست آمده است؛ چراکه آرمین لاشت، برای او هماوردی قوی محسوب نمی‌شد.

برای همین پیروزی اگرچه راحت به‌دست آمده است، اما تشکیل دولت و حفظ آن موقعیت برای او بسیار سخت خواهد بود. این‌طور نیست که آلمانی‌ها ناگهان به چپ تغییر مسیر داده باشند. در حقیقت، از هر چهار آلمانی سه نفر به هیچ وجه به حزب خود رای ندادند و شولتز در زمینه افزایش حداقل دستمزد، تقویت صنعت آلمان و مبارزه با تغییرات آب و هوایی - که همه مواضع اصلی بودند – توانست گوی رقابت را از رقیب اصلی‌اش برباید؛ اما حتی این پیروزی هم با برتری اندکی حاصل شد. به‌رغم کسب بیشترین رای، اولاف شولتز هنوز از صدراعظم بودن مطمئن نیست. روز دوشنبه آرمین لاشت هم اصرار داشت که وی دولت تشکیل خواهد داد و منتظر شکست شولتز در مذاکرات برای تشکیل دولت بعدی است. در آلمان حزب پیروز اولویت اصلی را برای تشکیل دولت دارد. درصورت عدم موفقیت، حزب بعدی مامور تشکیل دولت خواهد شد.